مرجع خبری پرسپولیس : دولت نهم توانایی اداره پرسپولیس و استقلال را ندارد ! دخالت و ناکامي هديه به سرخابی
کدام ایرانی فوتبال دوستی نیست که از حذف استقلال از لیگ قهرمانان آسیا به دلیل اهمال کاری مدیران ناراحت نشده باشد؟
چه کسی میتواند این ادعا را داشته باشد که تعدد تغییرات مدیریتی دو باشگاه بزرگ پایتخت که به بی ثباتی مدیریتی منتج شده در دولتهای پیش انجامشده و در نهایت کیست که از ولخرجیهای باشگاه پرسپولیس در این یک سال اخیر و متعاقب آن از ناکامی این تیم در فصل پیش به ستوه نیامده باشد؟
به گزارش قلم نیوز، در شرایطی که از ابتدای تاسیس دولت نهم، به دلیل انتخاب مدیران غیر ورزشی در سازمان تربیت بدنی، بسیاری از کارشناسان، آینده روشنی را برای ورزش پیشبینی نمیکردند اما باز این امیدواری وجود داشت که با استفاده از نظرات این کارشناسان، چرخ ورزش کشور به جلو حرکت کند اما از همان روزهای نسخت ،تصمیمات آنی و لحظهای- که سندش به نام دولت نهم خورده- در ورزش گرفته شد که نخستین تصمیم به برکناری محمد دادکان از فدراسیون فوتبال و پس از آن تعلیق فوتبال ایران مربوط میشد. با این حال شاید بتوان گفت تصمیمات فوتبالی که به دلیل علائق شخصی علیابادی به فوتبال گرفته شد، بیش از همه وضعیت دو تیم محبوب پایتخت را تحت تاثیر قرار داد. تصمیماتی که باعث شد این دو تیم پرطرفدار سیر نزولی وحشتناکی را با وجود صرف هزینههای هنگفت تجربه کنند، به طوری که با وجود قهرمانی پرسپولیس در فصل قبل و قهرمانی استقلال در این فصل، نمیتوان آینده روشنی را برای این دو باشگاه تصور کرد.
* وضعیت استقلال از سه سال و نیم گذشته تاکنون
علیآبادی به محض حضورش در سازمان تربیت بدنی نتوانست محمدحسین قریب را که آن زمان برخلاف نظرات ریس سازمان حرکت میکرد را تحمل کند و با وجود قهرمانی استقلال در آن سال، حکم برکناری او را امضا کرد. گرچه همان زمان اعلام شد که قریب استعفا کرده اما این مساله خیلی زود رسانهای شد که قریب به دلیل اختلافش با علیآبادی برکنار شده. پس از قریب، این کاظم اولیایی بود که دومین مدیر استقلال در دولت نهم لقب گرفت اما مدیریت او در استقلال چندان دوام نداشت و پس از مدت کوتاهی، سازمان تربیت بدنی مدیر جدیدی را برای استقلال انتخاب کرد.مدیرعامل بعدی استقلال کسی نبود جز مقداد نجفنژاد. کسی که پیش از حضورش در استقلال هیچ کارنامهای در ورزش نداشت. این انتخاب را بسیاری، فاجعه خواندند اما وقتی این تفسیر به واقعیت نزدیک شد که با اهمالکاری مدیران منصوب شده استقلال از سوی سازمان تربیت بدنی، فهرست استقلال با تاخیر به کنفدراسیون فوتبال آسیا ارسال شد و نماینده ایران نتوانست در آن سال در لیگ قهرمانان آسیا شرکت کند. پس از این اتفاق عجیب، مدیران سازمان تربیت بدنی اعلام کردند که باید مقصران این اتفاق مجازات شوند اما این اتفاق هیچگاه رخ نداد و تنها تغییر مدیریت را برای استقلال به همراه داشت. پس از این ناکامی بزرگ برای فوتبال ایران، مدیران سازمان تربیت بدنی هم متوجه شدند که نمیتوانند از عهده مدیریت باشگاه استقلال بر بیایند بر همین اساس تصمیم گرفتند این باشگاه را به وزارت رفاه واگذار کنند. اتفاقی که با استقبال وزیر وقت رفاه افتاد اما وضعیت بد باشگاه استقلال با واگذاری این باشگاه به وزارت رفاه بدتر شد. انتخاب بهمنی به عنوان نماینده وزارت رفاه در باشگاه استقلال که وظایف سرپرست را در این باشگاه ایفا میکرد، دوران عجیب و در عین حال تلخی را در استقلال رقم زد. افت وحشتناک این تیم در نتیجهگیری، نارضایتی هواداران میلیونی و از همه جالبتر مظلومنمایی نماینده وزرات رفاه در جریان صحنه درگیری او با برخی لیدرهای باشگاه از جمله اتفاقاتی بود که در این زمان افتاد. پس از تغییرات مدیریتی در وزارت رفاه، وزیر جدید به صراحت اعلام کرد که علاقه ای به مدیریت یک تیم باشگاهی ندارد و تصمیم آنی دولت نهم برای واگذاری استقلال به وزارت رفاه با بازگشت مجدد این باشگاه به سازمان تربیت بدنی عقیم ماند. پنجمین مدیرعامل باشگاه استقلال در دولت نهم، علی فتحاللهزاده بود. کسی که در دولت قبل و با کمکهای مالی سازمان تربیت بدنی به ترکاندن “بمب” شهره شده بود، پس از گذشت مدتی دوباره به استقلال بازگشت و با بازگشتش ابایی نداشت که بگوید تنها مجری تصمیمات سازمان تربیت بدنی است. او در مدت زمان حضورش در استقلال بارها اعلام کرد که از خود اختیاری ندارد و این سازمان است که در تمامی موارد برای او و استقلال تعیین تکلیف میکند. همین افشاگریها سبب شد که فتحاللهزاده هم از کار برکنار شود و به جای او امیررضا واعظی آشتیانی که یکی از افراد نزدیک به رییس جمهور بود، به عنوان جانشین او انتخاب شد. واعظی پیش از حضورش در استقلال، معاون وزیر صنایع بود اما با اختلاف نظری که با محرابیان پیدا کرد از این وزراتخانه جدا شد و به استقلال آمد. گرچه هنوز مشکلات واعظی با علیآبادی شروع نشده اما بسیاری این را به حساب نزدیکی مدیرعامل استقلال به احمدینژاد و جایگاه متزلزل علیابادی در سازمان تربیت بدنی ربط میدهند. به هر حال دولت نهم با انتخاب شش مدیرعامل در طول سه سال و 10 ماه رکورد عجیبی را برای خود به ثبت رساند. رکوردی که به غیر از تزلزل و ناکامی این تیم پرهوادار عایدی دیگری به همراه نداشت.
* وضعیت پرسپولیس از سه و نیم سال گذشته تاکنون
گرچه حضور شش مدیرعامل در استقلال برای سازمان ورزش دولت نهم یک رکورد به حساب میاید، اما سران سازمان تربیت بدنی برای اینکه نشان دهند بین دو تیم پرطرفدار پایتخت فرقی قائل نمیشوند از همین شیوه برای مدیریت باشگاه پرسپولیس هم استفاده کردند. وقتی دولت نهم کار را در دست گرفت، خطیب مدیریت پرسپولیس را به عهده داشت اما درگیری او در اداره کل تربیت بدنی استان تهران باعث شد که پرسپولیس روزگار خوشی را سپری نکند، به همین دلیل خطیب برکنار و به جای او محمد حسن انصاریفرد به عنوان مدیرعامل پرسپولیس انتخاب شد. عمر مدیریت انصاریفرد هم به یک سال نکشید و به روال گذشته با خارج شدن انصاریفرد از ریل تصمیمگیریهای سازمان تربیت بدنی، او هم حکم برکناری را در دستش دید. با خروج انصاریفرد، حبیبکاشانی دوست نزدیک احمدینژاد که در انتخابات شورای شهر بین قالیباف و علیابادی طرف قالیباف را گرفته بود با وجود مخالفت رییس سازمان تربیت بدنی به عنوان سومین مدیرعامل باشگاه پرسپولیس انتخاب شد. گرچه علیآبادی از ابتدا با حضور کاشانی مخالف بود اما مدیریت کاشانی و نتایج پرسپولیس در آن فصل به قدری خوب بود که علیآبادی نمیتوانست برای برکناری او دلیلی بیاورد. حتی نرسیدن کمکهای مالی سازمان تربیت بدنی به پرسپولیس هم باعث نشد که پرسپولیس به مشکل بربخورد و در انتهای فصل پرسپولیس به قهرمانی رسید اما مشکلاتی که سازمان برای کاشانی و پرسپولیس به وجود آورد سبب شد که کاشانی استعفا بدهد. با کنارهگیری کاشانی که محبوبیت فراوانی بین هواداران پیدا کرده بود، کسی به عنوان مدیرعامل باشگاه پرسپولیس انتخاب شد که پس از پایان یکی از جلساتش با علیآبادی گفته بود: « در پنج دقیقهای که خدمت آقای علیابادی بودم به اندازه سی سال چیز یاد گرفتم.» داریوش مصطفوی چهارمین انتخاب علیابادی برای پرسپولیس بود اما مشکلات متعدد مدیریتی و اختلافاتی که در هیات مدیره به وجود آمد، رییس سازمان را مجاب کرد که مصطفوی را هم برکنار کند. این در حالی بود که مصطفوی تا آخرین لحظه حضورش در پرسپولیس مطیع دستورات مافوق خود بود. در نهایت چرخ روزگار عباس انصاریفرد را به پرسپولیس برگرداند. انصاری فرد که پیش از این دو بار مدیریت پرسپولیس را بر عهده داشت، با تصمیم علیآبادی مجدد به پرسپولیس بازگشت اما پرسپولیس که با صرف حدود دوازده میلیارد تومان گرانترین تیم تاریخ ورزش ایران را بسته بود، بازهم موفقیتی نداشت و ایستادن بر سکوی پنجمی در لیگ برتر و حذف از جام حذفی نتیجه مدیریت این باشگاه دولتی بود.
* دستور رییس جمهور، اتفاقی که 46 ماه دیر افتاد
هفته قبل محمود احمدینژاد دستور واگذاری پرسپولیس و استقلال به “مردم” را صادر کرد. دستوری که بسیاری آن را “مانور تبلیغاتی” میخوانند. این دسته از افراد معتقدند که اگر رییس جمهور قصد چنین کاری را داشت، چرا زودتر دستور انجام را صادر نکرد. به هر حال در وضعیتی که به غیر از رسانههای حامی دولت، مدیران سازمان تربیت بدنی، مدیران دولتی ورزش و دو مدیر استقلال و پرسپولیس فرد دیگری از این دستور استقبال نکرده باید به انتظار آینده نشست. در این میان مردم و هواداران میلیونی دو باشگاه هم به خوبی متوجه هستند که چنین دستوری به چه دلیل در آستانه انتخابات صادر شده و هدف از صدور چنین دستوری چیست، هر چند که باشگاهی مانند پرسپولیس برای کمک به دولت برای استفاده از این دستور انتخاباتی، با صرف هزینهای هنگفت، بنرهای تبلیغاتیای را در روز بازی پرسپولیس و الشباب عربستان جلوی ورودی غربی ورزشگاه آزادی نصب کرده باشد.
هماکنون موسم انتخاب است. حالا میتوان انتخاب کرد که آیا هواداران میلیونی دو تیم بازهم موافق اداره این چنینی تیمهای محبوبشان هستند یا اینکه آنها هم به دنبال “تغییر” هستند. گرچه ستاد میرحسین موسوی از امکانات رقیب برای تبلیغ محروم است و اگر هم چنین بودجه هنگفتی داشت، چنین نمیکرد اما با بررسی شرایط ورزش و به ویژه فوتبال در این سه سال و 10 ماه مردم خود میتوانند بهترین قضاوت را داشته باشند. در این راه حمایتهای بی نظیر طرفداران متعصب پرسپولیس و استقلال از برنامههای نخست وزیر دوران دفاع مقدس که تا به حال انجام گرفته و گوشهای از آن در دیدار پرسپولیس و الشباب نشان
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Friday, 22 November , 2024