حق با دایی بود؟

مرجع خبری پرسپولیس : اينكه يك مربي در فصل نقل و انتقالات برخي نفرات را به‌رغم اسم و رسم‌شان نخواهد، حق طبيعي اوست. در واقع انتخاب حق مربي است و پاسخگويي در مورد انتخاب‌هايش هم در صف وظايفش قرار مي‌گيرد.

علي دايي هم مثل هر مربي ديگري در فصل يارگيري مطابق ميل خود و به تناسب بودجه باشگاه بازيكن گرفت و از تمام انتقادها در مورد جذب نكردن برخي ستاره‌ها بر سر اعتقاد خود گذر كرد. 

ايمان مبعلي، مهرزاد معدنچي و جواد كاظميان لژيونرهاي چند سال اخير ايران در امارات، پس از ديپورت شدن از اين كشور عربي تمايل زيادي داشتند تا پيراهن قرمز رنگ پرسپوليس را بر تن كنند. البته معدنچي و كاظميان از پرسپوليس به امارات ترانسفر شده بودند و حضور مجددشان در اين تيم يك بازگشت تلقي مي‌شد.

 ولي ايمان مبعلي كه به جز فولاد در هيچ تيم ليگ برتري توپ نزده بود، خيلي دوست داشت تا در بازگشت به ايران پيراهن پرسپوليس را بپوشد. هر سه نفر در اوايل فصل نقل و انتقالات كه بازيكن ‌آزاد محسوب مي‌شدند با واسطه، پيغام‌هايي براي پرسپوليس فرستادند و بابت حضور در اين تيم چراغ سبز هم نشان دادند ولي در نهايت اين علي دايي بود كه هيچكدام را نخواست.

البته دايي در دوران بازيگري خود مشكلاتي با مبعلي و كاظميان داشت و انتظار مي‌رفت كه آنها را نخواهد ولي مهرزاد معدنچي مشكلي با دايي نداشت و در زمان مربيگري تيم ملي هم جزو انتخاب‌هاي هميشگي علي دايي بود. معدنچي حتي در باشگاه با حبيب كاشاني هم مذاكره كرد ولي در نهايت سرپرست باشگاه هم نتوانست سرمربي خود را به جذب معدنچي متقاعد كند.

 از طرف ديگر محسن خليلي آقاي گل ليگ هفتم هم با وجود رابطه دوستانه و خوبي كه با علي دايي داشت، از پرسپوليس ديپورت شد و تمام تلاش‌هايش براي ابقاي او هم بي‌ثمر ماند. خيلي‌ها اعتقاد داشتند كه دايي در مورد نخواستن اين نفرات دچار اشتباه شده و به خاطر مشكلات شخصي دست رد به سينه آنها زده ولي در حال حاضر با گذر چهار هفته از ليگ برتر بايد حق را در مورد نخواستن اين نفرات به علي دايي داد.

مهرزاد معدنچي و محسن خليلي هم از شروع ليگ دهم تا به حال نتوانسته‌اند خود را به لوبيسا تومباكوويچ تحميل كنند و تبديل به دكورهاي گران‌قيمت نيمكت استيل‌آذين شده‌اند كه در خوشبينانه‌ترين حالت يك نيمه به صورت جانشين وارد ميدان مي‌شوند و تا به حال هم هيچ رد پاي مثبتي از خود برجاي نگذاشته‌اند.

جواد كاظميان كه در هفته نخست بابت نيمكت‌نشيني‌اش مختصر حاشيه‌اي هم در سپاهان ايجاد شد، تا هفته سوم فقط يك نيمه به صورت ذخيره مقابل ملوان به ميدان رفت كه هيچ حركت مثبتي نداشت و شنبه شب هم كه در تركيب اصلي برابر شاهين بوشهر قرار گرفت، آنقدر ضعيف ظاهر شد كه قلعه‌نويي پس از يك ساعت او را در شرايط صفر – صفر از زمين بيرون كشيد.

و بالاخره مي‌رسيم به ايمان مبعلي كه در سه مسابقه استقلال در تركيب اصلي و يك بار هم برابر ذوب‌آهن به عنوان جانشين وارد زمين شده ولي به جز يك پاس گل به ميداوودي در بازي با فولاد هيچ حركت مثبت و مفيد ديگري نداشته و در بازي شنبه شب مقابل استيل‌آذين هم آنقدر ضعيف ظاهر شد كه خروجش از ميدان كوچكترين اعتراضي را برنيانگيخت.

هر چند نمي‌توان به طور قطع گفت كه اگر اين بازيكنان در پرسپوليس هم بودند، همين كيفيت نازل را از خود بروز مي‌دادند ولي به هر حال عملكرد آنها طي چهار هفته گذشته در تيم‌هاي مدعي و پرمهره فعلي‌شان مي‌تواند گواهي بر تشخيص درست علي دايي باشد. حداقل با ديدن بازدهي فعلي آنها سرمربي پرسپوليس مي‌تواند از خود راضي باشد كه اين چهار نفر را نخواسته ولي براي قضاوت نهايي هنوز زمان زيادي باقي مانده است.

نویسنده: آرش رستم نمدی