خبرگزاری پرسپولیس :  ایمون زاید می‌گوید هیچوقت مانوئل ژوزه را نمی‌بخشد. او همچنین گفت که قطعا یک روز به ایران برمی‌گردد و به فوتبالش در لیگ ایران ادامه می‌دهد.

مهاجم گلزن سابق پرسپولیس به همراه همسرش "مریون زاید" در آخرین دقایق حضورش در ایران در گفتگو با ایسنا درباره همه چیز صحبت کرد. از هت تریک در داربی 74 گرفته تا بهترین و بدترین لحظاتش در ایران، ناراحتی شدید از مانوئل ژوزه، پیشنهاد های جدید خود و البته ازدواج! همسرش هم چند کلمه‌ای با ما هم صحبت شد.

* ایمون، از آن 10 دقیقه شیرین مقابل استقلال شروع کنیم که برای تو و هواداران پرسپولیس به یاد ماندنی شد.

بدون شک از میان اتفاقاتی که در ایران برایم افتاد، تنها اتفاقی است که تا پایان عمرم آن را به یاد خواهم داشت. به نظر من آن 10 دقیقه مهم‌ترین لحظات حضور من در ایران بود، نه شیرین‌ترین چرا که بعد از آن سه گل جایگاهم در تیم عوض شد و مربی و بازیکنان و همچنین هواداران به من احترام می‌گذاشتند. این برای من به عنوان یک بازیکن خیلی مهم بود. بعد از داربی مردم رفتار حیرت انگیزی با من داشتند و بعضی می‌پرسیدند می‌توانی این هت تریک را تکرار کنی؟ من فکر می‌کنم شیرین‌ترین لحظه حضور من در ایران در دیدار با الشباب بود که بعد از هت تریک من در نیمه دوم 85 هزار نفر یک صدا نامم را فریاد می‌زدند.

* البته بعد از هت تریک در داربی خیلی‌ها معتقد بودند نمی توانی این درخشش را تکرار کنی.

بله خودم هم به یاد دارم که این حرفها مطرح می‌شد. اما من در بازی‌های بعد برای پرسپولیس باز هم گل زدم. دو بار دیگر هت تریک کردم و در 15 بازی 12 گل زدم. فکر می‌کنم با این گل‌ها ثابت کردم که شانسی به استقلال سه گل نزده‌ام. من به خودم در گلزنی همیشه اطمینان داشته ام. می‌دانم که از نظر تکنیکی بهترین بازیکن نیستم اما به عنوان یک مهاجم اگر برایم موقعیت خوب فراهم شود بدون شک گل می‌زنم یا حداقل درصد زیادی از توپ‌هایی که برایم فراهم می‌شود را گل می‌کنم. فصل قبل این موضوع را ثابت کردم اما این فصل فرصت چندانی برایم فراهم نشد.

* بر خلاف ژوزه، مصطفی دنیزلی به تو اعتقاد داشت.

البته دنیزلی هم اول من را نمی‌شناخت. روز اولی که به تمرین پرسپولیس رفتم، دنیزلی از من پرسید تو کی هستی؟ من هم گفتم اسم من ایمون زاید است و پستم مهاجم است. او هم گفت باشد، تا دو هفته آینده می‌گویم که نظرم راجع به تو چیست. با این حال او مربی روشنفکری بود و به من فرصت بازی داد. من هم بازی کردم و گل زدم. برای من مهم بود که مربی من را شناخته است. می دانم که بهترین بازیکن نیستم. در تمرین‌ها زیاد خوب نیستم و از ابتدای حضورم در فوتبال اینگونه بوده‌ام اما در بازی‌ها خیلی عملکرد بهتری دارم. با این حال دنیزلی این موضوع را فهمیده بود و یک مربی خوب خیلی زود بازیکنانش را می‌شناسد. شاید در تمرین‌ها انگیزه ندارم اما از اول همینطور بوده‌ام و من همینم. این شیوه بازی من از ابتدا تا الان بوده و خوش شانس بوده‌ام که مربیان این ویژگی من را فهمیده اند. دنیزلی هم متوجه این موضوع شده بود و به من شانس بازی می‌داد. یادم می‌آید چند سال پیش آرسن ونگر درباره مارک اوفرمارس گفته بود او در تمرین‌ها اصلا شبیه یک بازیکن فوتبال نیست اما در زمین بازی خیلی خوب و تاثیرگذار است! من هم تقریبا چنین وضعیتی دارم و در زمین بازی بهترم. هر چند امسال زیاد به من فرصت بازی داده نشد و فقط در دو بازی دوستانه کامل بازی کردم که در آن بازی‌ها گل زدم اما این من را راضی نمی‌کرد. هنوز نیاز به آمادگی بیشتری برای بازی‌ها داشتم.

* پیش از آغاز فصل جدید و پس از اینکه پرسپولیس با کریم انصاری‌فرد و محمد قاضی به توافق رسید به نظر می‌رسید آنها تو را برای فصل جدید نمی‌خواهند.

من اینطور فکر نمی کنم. بعد از اینکه فصل قبل تمام شد همه در پرسپولیس خواهان تمدید قرارداد با من بودند. بدون اغراق می‌گویم که همه دوست داشتند من بمانم. دنیزلی و رویانیان علاقه خود را برای تمدید قرارداد من نشان داده بودند. اما وقتی دنیزلی رفت آنها با انصاری فرد و قاضی قرارداد بستند و یادم می‌آید که بعد از اینکه دنیزلی رفت از مدیربرنامه‌هایم خواستم به باشگاه زنگ بزند و بپرسد شرایط من چگونه می‌شود. اما دو هفته بعد از آن تازه به من گفتند که به ایران بیا تا با هم مذاکره کنیم. فکر می‌کنم مردم هم آن موقع می‌گفتند حالا که انصاری فرد و قاضی را داریم دیگر نیازی به زاید نیست.

* شاید به این خاطر که خیلی دیر به ایران برگشتی از ترکیب دور ماندی چون ژوزه شناختی از تو نداشت.

نه، ژوزه هم دیر به تیم آمده بود و من فکر نمی‌کنم او از بازیکنان دیگر هم شناخت داشت. بعد از بازگشتم به ایران سخت کار کردم. هر روز دو جلسه تمرین می‌کردم. بعد از سه، چهار هفته واقعا آماده بازی بودم. اما بازهم در ترکیب قرار نمی‌گرفتم.

* شنیده می‌شد اگر انصاری فرد از پرسپولیس برود مسئولان باشگاه تو را در تیم نگه می‌دارند.

نه این واقعا ناعادلانه و یک بی احترامی به من است. آینده فوتبالی من بازیچه نیست و سرنوشتم به رفتن یا ماندن انصاری فرد بستگی ندارد. این شرط واقعا مسخره است. من با رویانیان توافق کرده ام که الان از پرسپولیس جدا شوم. نمی دانم در آینده چه می‌شود، شاید مربی عوض شود و من یک ماه دیگر برگردم شاید هم اینطور نشود. اینکه انصاری فرد از خارج پیشنهاد دارد مشکل من نیست. آنها تصمیم خود را از چند ماه قبل گرفته بودند. وقتی که آنها انصاری فرد و قاضی را خریدند من فهمیدم که باشگاه انتخابش را انجام داده.

* پس از همان موقع ناراحتی.

نه به این خاطر. اما کمی ناراحت بودم چرا که در پایان فصل قبل آنها قصد نگه داشتن من را داشتند اما بعد از یک ماه، ماندن من 50-50 شد و همین برای من ناراحت کننده بود. چون با عملکردی که در فصل قبل از خود نشان داده بودم توانایی‌هایم را اثبات کردم. من امیدم را از دست ندادم و برای حضور در ترکیب ثابت تلاش کردم. هرچند ژوزه به کریم خیلی علاقه داشت و اعتقادی به من نداشت. فوتبال همین است. من ناراحت نیستم. اگر کریم یا قاضی گل بزنند من خوشحال می‌شوم و برایشان آرزوی موفقیت دارم. به هر حال من با رویانیان توافق کردم که از پرسپولیس جدا شوم. آنها به من قول دادند که پولی که از ماه آگوست تا به حال قرار بوده پرداخت کنند را به من بدهند. از آن ماه تا الان می‌گفتند ماه بعد پولت را می دهیم. البته هر باشگاهی ممکن است مشکلات مالی داشته باشد.

* با این حال به نظر نمی‌رسد با توجه به مخارج کنونی پرسپولیس، این تیم از نظر مالی مشکل داشته باشد!

نمی دانم. آنها پول من را پرداخت نکرده بودند. برای خود من سخت بود که جدا شوم. با خودم می‌گفتم برای چه باید از پرسپولیس بروم. اینجا هواداران من را دوست دارند و من هم رابطه خوبی با آنها دارم. اما من مجبور شدم که بروم. تصور کنید در شرایطی قرار داشتم که نه بازی می‌کردم و نه پولم را دریافت کرده بودم. واقعا از آن شرایط راضی نبودم.

* بعد از اینکه زاید به ایران برنگشت بحث شما به میان آمد. گفتند شما زاید را از پرسپولیس جدا کرده اید!

همسر زاید: من دلیل جدایی ایمون از پرسپولیس نبودم. اگر او در پرسپولیس می‌ماند من مشکلی برای زندگی در تهران نداشتم و هرجا او برود من هم کنار ایمون هستم.

* پس مشکل چه چیزی بود؟

او در بازگشت به ایران مشکلاتی داشت که بخشی از آنها مشکلات مالی بود. اما به نظر من مهم ترین دلیل جدایی ایمون این بود که او فوتبالیست خوبی است و می‌خواهد همیشه این را به مردم نشان دهد. برای او سخت بود که روی نیمکت بنشیند و برای همین قراردادش را فسخ کرد. البته من نمی‌دانم چرا از ایمون استفاده نمی‌کنند، خودش هم نمی داند!

* اگر او در پرسپولیس می‌ماند شما هم می‌ماندید؟

بله می‌ماندم. مشکلی برای زندگی در ایران ندارم. حالا که در ایران هستم، یک فصل دیگر هم در ایران می‌ماندم.

* یعنی فقط یک فصل حاضر بودید بمانید!

اوه، نمی‌دانم. شاید باز هم می‌ماندم اما من در ایرلند کار می‌کنم و دوست دارم به آن کار ادامه دهم. ما در کنار هم خرج زندگی را در می‌آوریم و با هم یک تیم خوب را تشکیل می دهیم.

* در همین یکی، دو سفری که به ایران داشتید شرایط را چطور دیدید؟

وقتی می‌خواستم به ایران بیایم، خیلی‌ها به من گفتند آنجا نرو اصلا امنیت ندارد! اما ایمون به من اطمینان داد که ایران خیلی امن است و مردمش هم خیلی دوست داشتنی هستند. وقتی دیدم ایمون دوستان خیلی خوبی در ایران دارد واقعا سورپرایز شدم و حالا آنها دوستان من هم هستند. کل ایرلند 4 میلیون جمعیت دارد. اما تهران واقعا شلوغ و البته آلوده است. همینطور رانندگی در اینجا خیلی خطرناک است. من اوایل فکر می‌کردم راننده‌ها دیوانه هستند! اما بعد فهمیدم که اکثر رانندگی‌ها همینطور است. به ویژه موتور سیکلت‌ها چون فکر نمی‌کنم افراد زیادی روی این موتورها زنده بمانند! من در دوبلین رانندگی می‌کنم اما فکر نمی‌کنم بتوانم اینجا راننده شوم.

* ایمون! اگر زمان به عقب برمی‌گشت ممکن بود تصمیمت را تغییر دهی؟ شاید اگر مانده بودی در بازی‌هایی مثل دیدار با تراکتورسازی می‌توانستی در ترکیب ثابت باشی.

مثلا به چه زمانی برمی گشتم؟

* بعد از داربی که احساس کردی ژوزه به تو اعتقادی ندارد.

واقعا نمی دانم. تا الان به این موضوع فکر نکرده بودم. با این حال باز هم فکر نمی‌کنم من در ترکیب بازی با تراکتور قرار می‌گرفتم. قبل از این هم پیش آمده بود که ژوزه در دو، سه بازی کاظمیان و نوروزی را در ترکیب گذاشته بود.

* انگار بیش از حد از بازی کردن ناامید بودی.

هر بازیکنی دوست دارد بازی کند. این برای من ناراحت کننده بود که بازی نکنم. انصاری فرد و قاضی هر دو بازیکنان خوبی هستند اما وقتی این دو نفر هم در ترکیب نبودند، ژوزه از من استفاده نمی‌کرد و نوروزی و کاظمیان بازی می‌کردند. من احساس کردم او به من اعتقاد ندارد.

* الان که از پرسپولیس جدا شدی به خاطر شرایط بد تیم و نتایج ضعیف در نیم فصل نخست، احتمال برکناری ژوزه هم وجود دارد.

فوتبال بازی عجیب و غریبی است. شما نمی‌توانید آینده خود را پیش بینی کنید. شاید من بروم، شاید انصاری‌فرد از پرسپولیس برود. شاید دنیزلی یا علی دایی به پرسپولیس برگردند. می دانم که دایی از سبک بازی من خوشش می آید.

* رویانیان در آخرین مکالمه‌ای که با تو داشت چه گفت؟

او گفت دوست داشتم که در تهران بودم و رو در رو با هم حرف می‌زدیم. او از عملکردم در پرسپولیس تعریف کرد و گفت از تو ممنونم و خوشحالم که در زمان مدیریت من به پرسپولیس آمدی. او به من نگفت در پرسپولیس بمان فقط درخواست کرد اگر می‌توانم چند روزی بیشتر در تهران بمانم تا او برگردد و برای من یک گودبای پارتی بگیرد و از من تقدیر کند. رویانیان می‌خواست دوباره من را ببیند. من نمی دانستم که او در ایتالیا است. در ایرلند بودم و با پول خودم به ایران آمدم تا با باشگاه صحبت کنم و مشکلم را حل کنم. من فارسی بلد نیستم و آنها هم انگلیسی حرف نمی‌زنند. برایم خیلی سخت بود اما وقتی به ایران رسیدم متوجه شدم که رویانیان به ایتالیا رفته و به همین خاطر نزد شیرینی رفتم. آنها از من خواستند که پرواز خود را سه روز عقب بیندازم تا بتوانند مشکل مالی من را حل کنند. من هم همین کار را کردم. قرار شد آنها پولم را به بانکی که در آن حساب دارم بریزند.

* می‌توانی بگویی چقدر طلب داشتی؟

نه. فقط می‌توانم بگویم که باشگاه 20 درصد قراردادم را به من بدهکار بود.

* بعد از باخت به تراکتورسازی برخی از بازیکنان پرسپولیس سعی کردند تقصیر را از خود دور کنند و به نوعی نتایج ضعیف تیم را به عملکرد کادر فنی نسبت دهند.

وقتی یک تیم نتیجه نمی گیرد نمی توانیم یک بازیکن را مقصر بدانیم یا بگوییم فقط مربی باعث باخت شد. همه در برد یا باخت نقش دارند. ما در نیم فصل اول خوب نبودیم. من فارسی بلد نیستم و زیاد حرف‌های بازیکنان را متوجه نمی شوم اما می‌توانم ببینم که رابطه خوبی بین مربی و بازیکنان نیست. آنها با هم نیستند. مشکل علی کریمی با ژوزه یک نمونه خوب است. فکر می‌کنم بعد از بازی با نفت تهران بود که ما بد بازی کرده بودیم. می‌توانستیم ببریم اما بازی صفر صفر مساوی شد. در رختکن همه ناراحت بودند اما این کریمی بود که بلند شد و با بقیه بازیکنان حرف‌هایی زد. معلوم بود که ناراحت است. علی عسگر هم از تیم کنار گذاشته شد اما برگشت. یا محمد نوری در چند هفته اول ناراضی بود و دیدم که در روزنامه‌ها انتقاد کرده بود. حالا هم شنیده‌ام که پولادی ناراحت است. نمی‌دانم که این نتایج تقصیر چه کسی است. اما به نظر من اگر پرسپولیس می‌خواهد بهتر شود یک چیز باید اتفاق بیفتد. یا رویانیان بازیکنانی که ناراضی‌اند را کنار بگذارد یا مانوئل ژوزه را برکنار کند. چون شما نمی‌توانید بازیکنانی داشته باشید که از مربی راضی نیستند. حتی اگر بهترین مربی جهان مثل آلکس فرگوسن مربی تیم شما باشد اما بازیکنان با او خوب نباشند نمی توانید موفق شوید.

* رابطه خودت با بازیکنان چطور بود؟

من با بیشتر بازیکنان دوست بودم. محمد نوری، جواد کاظمیان، ممدوتال، نیلسون و غلامرضا رضایی دوستان خوبم بودند. اما فقط یک خاطره خیلی بد دارم که واقعا برایم ناراحت کننده است. فصل گذشته من و مهرداد اولادی با هم دوست بودیم. او هر روز در تمرین‌ها با من صحبت می‌کرد و اگر کسی در تیم فارسی حرف می‌زد او برای من ترجمه می‌کرد. یادم است که اولادی به من می گفت "بعضی بازیکنان به من پاس نمی دهند" من هم حرف‌های او را باور کردم. او در نیم فصل دوم برای تیم زیاد بازی نکرد اما در همان روزها شنیدم که به روزنامه‌ها گفته که ایمون زاید بازیکن خوش شانسی است و اصلا بازی بلد نیست!

همسر زاید: به ایمون حسادت می‌کرده!

زاید: نمی‌دانم چرا اولادی این حرفها را زده بودند. اما من در کل با بازیکنان رابطه خوبی داشتم.

* از ایران با خودت چه چیزی به دوبلین می‌برید؟

زاید: خیلی چیزها هست که می‌توانیم ببریم اما مهمترین چیزی که من در ایران دیدم مهربانی مردم بود. فکر می‌کنم مردم اینجا بیشتر با تو دوستانه برخورد می کنند تا ایرلند. خیلی زود رابطه گرمی با تو برقرار می‌کنند و حتی تو را به خانه خود دعوت می‌کنند. هر زمان که به خانه می‌روم برای خانواده‌ام از مهمان نوازی و رفتار خوب ایرانی ها صحبت می‌کنم. البته شاید مردم دیگر کشورها به خاطر آنچه در اخبار گفته می شود از ایران بترسند. اما اینجا همه چیز برای من خوب بود. می‌دانم که شما عید نوروز دارید که واقعا زیباست. اما دوست دارم این را بگویم که کار من در ایران تمام نشده است. یک روز به ایران برمی گردم اما دقیقا نمی دانم چه زمانی.

همسر زاید: من یک قالیچه ایرانی خریده ام تا آن را به خانواده ام هدیه کنم.

* اگر بازیکنی بخواهد برای آمدن به ایران با تو مشورت کند به او چه می‌گویی؟

بدون شک اول از تماشاگران ایرانی برایش می‌گویم که چقدر پرشور و هیجان انگیز هستند. بعد به او توصیه می کنم که از قرارداد مالی‌ات مطمئن شو، چرا که خارجی‌ها کمی با واحد پول ایران مشکل دارند و فکر می‌کنم تا الان چند بازیکن خارجی لیگ ایران مثل توزی به همین خاطر رفته‌اند. اما قطعا اگر بازیکنی با من مشورت کند او را تشویق می‌کنم که به ایران بیاید. به او خواهم گفت که آنجا از فوتبال لذت می بری و روزهای خوبی خواهی داشت. جایی برای ترسیدن و نگرانی نیست.

* آینده ایمون زاید چگونه خواهد بود؟

من از 3 تیم ایرانی پیشنهاد دارم. یکی از آنها صبای قم است. می خواهم با دو تیم اماراتی صحبت کنم و ببینم شرایطشان چگونه است. یک تیم از آمریکا هم هست که من را می خواهد. اگر یک پیشنهاد خوب برای نیم فصل دوم باشد به ایران برمی‌گردم. از تیم‌های ایرلندی هم پیشنهاد دارم اما به ایرلند نمی‌روم.

* بدترین لحظه برای تو در مدت حضورت در ایران چه بود؟

روزهای خوبی در ایران داشتم و حضورم در پرسپولیس بیشتر با خاطرات خوبی برایم همراه بود. هت تریک برابر استقلال شروع همه چیز برای من بود. 6 ماه اول واقعا برای من فوق العاده بود. می‌خواهم از هواداران تشکر کنم. آنها در این فصل چندین بار نام من را صدا زدند تا مربی مرا به زمین بیاورد. این فصل برایم خوب نبود. بدترین لحظاتم را در داربی امسال سپری کردم که 90 دقیقه روی نیمکت بودم و حتی راضی بودم که مربی من را 10 دقیقه به زمین بیاورد اما این کار را نکرد. هواداران دوست داشتند من بازی کنم. بعد از آن بازی چند روز ناراحت بودم و نمی توانستم روی کارم تمرکز کنم. من در بازی قبل 3 گل زده بودم و ژوزه می‌توانست به خاطر انگیزه بیشتر من نسبت به سایر بازیکنان حداقل 10 دقیقه یا اصلا 5 دقیقه از من استفاده کند. او این کار را نکرد و من هم به خاطر این کارش هرگز او را نمی بخشم. چون فکر می کنم هر مربی دیگری روی نیمکت بود حتما من را به بازی می آورد.

* چطور از هواداران پرسپولیس دل کندی؟!

هنوز هواداران به من پیغام می‌دهند و به خاطر آن سه گل از من تشکر می‌کنند. بعد از آن بازی یک چیزی را مطمئن بودم. اینکه حتی اگر دیگر بازی نکنم هواداران همانقدر خوب با من برخورد می‌کنند و به خاطر آن بازی خاطره خوبی از من دارند. ما رابطه خیلی خوبی با هم داریم.

* یکی دو بار برای سایت extratime مطلب نوشتی.

چند بار برای این سایت مطلب نوشتم. وقتی ایرلند بودم دو نفر با من مصاحبه کردند. به آنها گفتم می‌خواهم یک کتاب از دوران حضورم در ایران بنویسم. واقعا خاطرات گوناگونی دارم. به زودی این کتاب را می‌نویسم و فکر می‌کنم کتاب خوبی شود.

* و بالاخره چه زمانی ازدواج می کنید؟

ما قرار است در سال 2013 و تا 4 ماه بعد ازدواج کنیم. باید خانواده‌ها بیشتر با هم آشنا شوند.

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)