مرجع خبری پرسپولیس : اين بازي پرسپوليس و استقلال –فارغ از نتيجه اي كه در انتها رقم خورد- يه «داربي» واقعي بود؛ چيزي شبيه به اونچه هميشه از اين بازي بزرگ انتظار داريم و البته اغلب نمي بينيم.

 

ثبت پنج گل، رقم خوردن نزديك به ده موقعيت ممتاز روي دروازه دو تيم، برخوردهاي فيزيكي و مردونه، دوندگي بي امان و خيلي از محسنات ديگه تو اين بازي جمع شده بودن تا تماشاگرها سرماي استخونسوز بهمن ماه تهران رو فراموش كنن. اين بازي مسلما يكي از اتفاقات خوب فوتبال ايران بود. مسابقاتي از اين دست،‌ حكم همون بذري رو دارند كه روي خاك سينه مردم پاشيده مي شن و محصولشون عشق و علاقه مضاعف به فوتباله. اگه «فوتبال» تو داربي مصر روي زشتش رو به ديگران نشون داد، 48 ساعت بعد توي داربي ايران ورق برگشت و دوباره معلوم شد ذات اين پديده كاملا پاكه و اين سوءرفتارهاي پيرامونش هستند كه همه چيز رو بهم مي ريزن.

دو- ديشب قطع برق تو استاديوم آزادي، اتفاق جالبي بود كه بين دو نيمه رخ داد. واقعا معلوم نيست چرا بزرگترين استاديوم ايران به اين روز افتاده. اون از چكه كردن سقف طبقه اول و اين هم از وضع برق. كسي انتظار ورزشگاه سازي از آقايون نداره، اما كاش دوستان دست كم بتونن ساده ترين امور استاديومي رو كه ديگران ساختن، رتق و فتق كنن. معمولا آمار و ارقام متعددي ارائه مي شه از سوءرفتارهايي كه مردم كشورهاي مختلف –حتي تو اروپا و آمريكا- هنگام اين قبيل آشفتگي ها تو محافل عمومي مرتكب مي شن. با اين حال جنبه مثبت بازي ديشب اين بود كه تو طول تمام دقايقي كه برق نبود، مردم در كمال آرامش رفتار كردن و حتي نوسانات روحي ناشي از حوادث نيمه اول هم باعث نشد كوچكترين اتفاق ناراحت كننده اي بيفته.

سه- به نظرم پرسپوليسي ها برد افسانه اي ديشب شون رو بيش از هر چيز ديگه اي مديون «زبون نفهمي» ايمن زايد هستند! طلسم گل نزدن به استقلال تو اين دو سال اخير باعث شده بود احساس عجز و ناتواني، روح و روان خيلي از بازيكنان اين تيم رو تسخير كنه. به گمونم غلامرضا رضايي تنها بازيكن دنياست كه به قصد «نرسيدن» دنبال توپ مي ره. اون حتي المقدور سعي مي كرد صاحب موقعيت نشه تا بعدا گناه از دست دادن اونها، گريبانش رو نگيره. اين قضيه حتي شامل محمد نوري هم مي شد؛ بازيكني كه اين روزها ستاره فوتبال ايرانه، ولي تو اغلب دقايق بازي خوب نبود. نوري قبلا حتي از روي نقطه پنالتي هم نتونسته بود به رحمتي گل بزنه و اين مساله، بي ترديد سايه طلسم رو روي ناخودآگاه پرسپوليسي ها سنگين تر مي كرد و باعث مي شد اونها حتي از بهترين فرصت هاشون هم نتونن استفاده كنن. تو همچين شرايطي، بهترين انتخاب مي تونست ايمن زايد ليبيايي باشه؛ يه بازيكن خارجي كه از اين مناسبات اصلا سر درنمياره و با بي تفاوتي و خونسردي تموم مي تونه هر سه موقعيتش رو تبديل به گل بكنه. ايمن زايد ديشب من رو ياد اون قورباغه كري انداخت كه توي چاه افتاده بود و متوجه القاي ناتواني قورباغه هاي ديگه در مورد خروجش از چاه نمي شد. اون كه فكر مي كرد دوستاش دارن تشويقش مي كنن، سرانجام از چاه بيرون اومد، اما قورباغه هاي شنوا كه اون فريادها رو جدي گرفته بودن، همونجا موندن و نتونستن نجات پيدا كنن. ايمن زايد، قورباغه كر پرسپوليس بود كه با زبون نفهميش(!) يه طلسم سنگين رو شكست!

چهار- ديشب روايتي از يكي از برخوردهاي دنيزلي تو رختكن پرسپوليس به گوش مي رسيد كه امروز با تاييد مهدي مهدوي كيا معلوم شد صحت داشته. ظاهرا آقا مصطفي قبل از شروع مسابقه و بعد از فرستادن بازيكنان اصلي به زمين براي گرم كردن، ذخيره ها رو دور خودش جمع مي كنه و به اونها مي گه «من كاري به تيم اصلي ندارم، فقط مي دونم كه شما سرنوشت بازي رو رقم مي زنيد. از اين قضيه مطمئن باشيد و خودتون رو آماده نگه داريد.»

پنج- آتيلا حجازي: «پرسپوليس با دنيزلي بدتر شده است.» فرزامي: «دنيزلي مربي نيست. در تركيه گويندگي مي كرده.» فتح الله زاده: «برد ما تكراري شده. اميدوارم پرسپوليس اين بار مساوي كند.»

رسول بهروش

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)