مرجع خبری پرسپولیس : يك اتفاق خوب مي‌تواند پرسپوليسي‌ها را به فصلي كه در پيش دارند اميدوار كند.

اتفاقي كه در ظاهر امر خيلي معمولي است اما براي پرسپوليس و هوادارانش كاملا ويژه به نظر مي‌رسد: همه مي‌دانند علي دايي سرمربي فصل آينده پرسپوليس است و شخص سرمربي تيم فصل آينده را مي‌بندد.

شايد اگر اين مطلب براي اهالي فوتبال در اروپا و كشورهايي كه در سطح اول فوتبال دنيا قرار دارند- و البته همين چشم بادامي‌هاي شرق دور كه هم‌قاره‌اي ما هستند- ترجمه شود از تعجب شاخ دربياورند يا كمي بخندند و بعضي‌هايشان هم تاسف بخورند اما اين واقعيتي تلخ و تكان‌دهنده است كه محبوب‌ترين تيم فوتبال ايران و يكي از محبوب‌ترين‌هاي قاره در چهار فصل اخير فوتبال، سرمربي‌اش را در فاصله يك تا سه هفته پيش از شروع فصل شناخته، بازيكنانش را مديرعامل و اطرافيانش انتخاب كرده‌اند و تمرين‌ها خيلي دير با نفراتي كم شروع شده و بعد از مدتي تعداد بازيكنان به حد طبيعي يك تيم فوتبال رسيده است.

تيمي كه مدير بسته ، مربي سه هفته‌اي بشناسد

به چهار سال قبل برمي‌گرديم. پيش از شروع ليگ ششم، آري‌هان يكباره عطاي همكاري با محمدحسن انصاري‌فرد را به لقايش بخشيد و در آستانه فينال جام حذفي، پرسپوليس را بدون مربي گذاشت. حدود سه هفته مانده به شروع فصل نام مصطفي دنيزلي از قوطي انصاري‌فرد بيرون آمد، درحالي كه تيم را مديرعامل بسته بود و سرمربي ترك هيچ دخالتي در تركيب نفراتي كه تمرين‌ها را با آنها شروع كرد نداشت وگرنه شايد هم هيچ وقت دنيزلي مجبور نمي‌شد از پژمان نوري، فرزاد آشوبي، كريم باقري و الونگ در خط دفاع استفاده كند يا بازيكنان اميد اين تيم در ليست 18 نفره قرار گيرند. حالا كه به عقب برمي‌گرديم از خودمان مي‌پرسيم بعضي مطبوعات سختگير و هواداران پرسپوليس در آن زمان چقدر خودخواه بودند كه از مصطفي دنيزلي جام قهرماني ليگ را مي‌خواستند.

سرمربي 6 روز مانده به بازي اول آمد

يك سال جلوتر مي‌آييم. در آستانه ليگ هفتم و با روي كار آمدن حبيب كاشاني، حميد استيلي به عنوان اولين نفر كادر فني پرسپوليس انتخاب شد و با درايت مدير و مربي، تيمي بسته شد كه نهايتا به قهرماني ليگ برتر رسيد اما همان تيم نيز كار را كمي دير شروع كرد چرا كه پروسه جذب بازيكنان كمي طولاني شده بود. تمرين‌هاي پرسپوليس با استيلي و مرزبان و تنها با 4 بازيكن در روز اول و در ورزشگاه انقلاب كليد خورد و سپس در كيش و تهران پيگيري شد. اتفاق ويژه اما حضور قطبي به عنوان سرمربي بود؛ سرمربي‌ كه شش روز قبل از اولين بازي تيمش در ليگ برتر مقابل صنعت نفت آبادان به مردم ايران معرفي شد و پاي پله‌هاي هواپيما ساير نفرات كادر فني‌اش غير از استيلي را شناخت. همان روز در ورزشگاه نفت نام بازيكنان را برايش خواندند و او هم چشمكي به بعضي از آنها زد.

ستاره‌ها بدون نظر سرمربي مي‌آيند

قبل از شروع ليگ هشتم داريوش مصطفوي كه نمي‌خواست مقابل كاشاني كم بياورد با استمداد از مهندس علي‌آبادي كاري كرد تا حداقل مقابل هوادار عامي سربلند باشد. حدود 10 روز مانده به شروع ليگ بود كه سر و كله افشين قطبي در تهران پيدا شد. اين بار با دستياري برزيلي كه هزينه‌اي گزاف روي دست باشگاه گذاشت و عايدي براي تيم نداشت. پيش‌تر از قطبي اما افشين پيرواني به عنوان نفر اول كادر فني كار را شروع كرده بود. هر روز خريدهاي گرانقيمت در تمرين حاضر مي‌شدند؛ ابراهيم توره، فرانك آتسوي، مازيار زارع، ايوان پتروويچ و چندتاي ديگر؛ اما اينها را چه كسي خواسته بود؟ قطبي كه آمد تيم بسته شده بود. با نظر او فقط يك دي كارمو آمد كه بعدا مشخص شد عنوان «شاهكار» هم براي توصيف انتخاب قطبي كم بوده. پرسپوليس آن فصل حتي با پيرواني هم دير استارت زد؛ روز 9 تير ماه و فقط با 13-12 بازيكن. سرانجام فصل هم يك عنوان پنجمي، حذف در مرحله يك چهارم نهايي جام حذفي و كنار رفتن از مرحله يك هشتم ليگ قهرمانان، آن‌هم در خانه و مقابل چشمان 120 هزار هوادار بود.

مربي خارجي فقط 12 روز وقت دارد

براي شروع مقتدرانه (!) در ليگ نهم، عباس انصاري‌فرد مديرعامل وقت باشگاه خيلي زود با بهره بردن از دو سه بازوي اجرايي كه البته از دوستان و اقوامش بودند، شروع به بستن تيمي كرد كه هر چه فصل جلوتر مي‌رفت معلوم شد چيزي براي دلخوش كردن هوادارانش ندارد. تيمي كه انصاري‌فرد با سر و صداي زيادي بست، روز 8 تير ماه كار خود را شروع كرد؛ با يك مربي به نام احمدرضا عابدزاده كه هم بدنساز بود، هم مربي، هم سرپرست. تعداد بازيكنان روز اول تمرين‌ها هم 10 نفر بود كه تازه سه نفر از اين جمع تستي بودند. چند روز بعد حسين عبدي و محمود خوردبين هم در كادر فني و سرپرستي قرار گرفتند اما پروسه انتخاب سرمربي تيم آنقدر طولاني شد كه دوباره همه بي‌خيال موفقيت پرسپوليس در ليگ نهم شوند. زلاتكو كرانچار تنها 12 روز مانده به شروع ليگ به پرسپوليس پيوست و كارش را شروع كرد اما او نيز مثل قطبي و دنيزلي بازيكنانش را نمي‌شناخت و در انتخاب آنها نقشي نداشت. دوره بدنسازي بدون حضور او سپري شده بود و طبيعتا زمان زيادي لازم بود تا مربي كروات به سطح كيفيتي نفراتش پي ببرد. در نهايت هم ديديم كه چه شد؛ عنوان چهارم ليگ كه با آن همه جار و جنجال ابتداي فصل و سخن از پرسپوليس رويايي به شدت منافات داشت و قهرماني حذفي هم با اعمال تغييرات در مديريت، كادر فني و كمي خوش‌شانسي به‌دست آمد.

اين بار 43 روز قبل استارت مي‌زنيم

امروز اما اتفاق ديگري خواهد افتاد. فرض را بر اين مي‌گذاريم كه حبيب كاشاني با ارتقا از عنوان سرپرست موقت به مديرعامل، باشگاه را در وضعيت باثبات نسبي فعلي‌اش حفظ مي‌كند و علي دايي هم سرمربي باقي خواهد ماند، حالا خوشحاليم كه مي‌شنويم يك هفته بعد از پايان فصل، سرمربي ليست مي‌دهد و مدير فراهمش مي‌كند. خشنوديم كه مي‌دانيم شروع تمرين‌ها دقيقا از چه روزي (26 خرداد ماه يعني 43 روز پيش از شروع ليگ دهم حرفه‌اي) و در كجا با كدام كادر فني و كدام بازيكنان آغاز خواهد شد. همچنين مطمئنيم علي دايي آنقدر سختگير هست كه از روز اول تيمي كامل را سر تمرين بياورد. همه اينها اتفاقاتي ويژه را در پرسپوليس رقم خواهد زد كه در چهار سال گذشته بي‌سابقه بوده است و شايد اگر اتفاقات ويژه فوتبال ايراني رخ ندهد و با تغيير كاشاني و متعاقب آن دايي، پرسپوليسي‌ها براي n امين بار سورپرايز نشوند، مي‌توان به موفقيت اين تيم در فصل آينده دلخوش بود.