می خواهند اسمی از عابدزاده نباشد/ارزش پیراهن پرسپولیس را پایین می آورند تا به پول و شهرت برسند

مرجع خبری پرسپولیس : احمدرضا عابدزاده جزو آن دسته از كساني است كه در هر دوره و هر شرايطي هواداران خاص خود را دارد و صحبت‌هايش هميشه خريدار دارد. با ديدن سكوهاي خالي ورزشگاه آزادي آن هم در روزهاي پاياني ليگ، هرگز نمي‌توان آن صحنه‌ها را فراموش كرد كه 50 هزار نفر با ورود عقاب آسيا از جا بلند مي‌شدند و براي اسطوره‌شان هورا مي‌كشيدند.

 

عابدزاده كه به تازگي از آمريكا به ايران برگشته بيشتر از هميشه از حاشيه‌هاي اخير پرسپوليس دلخور است. آخرین مصاحبه احمدرضا كه خيلي‌ها او را تنها مشابه حجازي در تاريخ فوتبال ايران مي‌دانند، پر از جملات طعنه‌آميز وي است.

 

در طول مدتي كه آمريكا بودي صحبت‌هاي زيادي در موردت مطرح شد…

يك چيزهايي شنيدم ولي همه‌اش دروغ بود. نمي‌دونم اونهايي كه با من ارتباط نداشتن و صحبتي نكرده بودند چطور از قول من مصاحبه نوشتن و حتي گفتن كه من ديگر برنمي‌گردم.

 

طي صحبت‌هايي كه با محمد رجبي (دوست نزديك احمدرضا) و همسرت داشتيم، آنها اعلام كردند كه شما مي‌گويي يك وجب از خاك ايران را باهمه دنيا عوض نمي‌كني.

 

آره. شنيدم كه اينها رو نوشته بوديد. كار خوبي كرديد. بعضي‌ها مي‌خواستن وانمود كنند كه من دنبال يك فرصتي هستم كه از ايران كوچ كنم ولي من عاشق اين خاك و اين مملكت هستم. آقايوني كه اينها رو مي‌نويسن بايد بدونن كه اگر اراده كنم مي‌تونم هر جاي دنيا بروم ولي من دنبال اين حرف‌ها نيستم و دوست دارم كه در كشور خودم باشم.

 

 

پس تكليف‌ات با باشگاه بلواستار چي شد؟
مالك اين باشگاه رفيق من است و سال‌ها است كه با هم دوست هستيم. وقتي رفتم اونجا تا در مورد امير صحبت كنيم، اونها به خودم پيشنهاد كردند كه در تمرين‌هاي اين تيم شركت كنم. من هم رفتم سر تمرين‌ها و از آنجا بود كه مربي‌هاي آمريكايي بلواستار مرا شناختند و در تمرين‌ها شركت كردم. چارلي سرمربي آمريكايي بلواستار وقتي ديد كه من چطور تمرين مي‌كنم، از من خواست تا گلر اول تيم بلواستار كه يك دروازه‌بان مكزيكي بود رو تمرين بدم. من هم اين كار رو كردم و اونها هم كلي تشويقم كردن و از تمرين‌هاي من خوششون اومد.

 

پس با اين حساب احتمال دارد كه باز هم به آمريكا برگردي؟
احتمالش خيلي زياده. من قصد همکار با اين تيم رو دارم و چون مالك باشگاه ايراني است، دوست دارم كه بهشون كمك كنم. با اين حساب چند وقت ديگر به آمريكا برمي‌گردم تا كنار بلواستار و امير باشم. اينجا يك شرايطي دارد كه سر نخواستن ما دعواست و مي‌بينيند كه من مدت‌هاست از پرسپوليس دورم.

 

راستي چطور مي‌شود كه عقاب آسيا از حضور در يكي از تيم‌هاي باشگاهي كشور خودمان محروم باشد؟
در اين مورد حرف‌هاي زيادي وجود دارد. تا وقتي اين گرگ‌ها توي فوتبال هستن، امثال من بايد بيرون باشن! ولش كن… مي‌خوام راجع به امير يه چيزي بگم كه خيلي جالبه.

 

چي؟
يكي از دوستان كاسياس(دروازه‌بان تيم رئال‌مادريد) كه با اون تمرين مي‌كنه، با مربي‌هاي بلواستار هم دوست بود. وقتي اين آقا اومد سر تمرين بلواستار و امير رو ديد از اون خوشش اومد. خيلي زود راجع به سن و سالش و شرايط امير پرسيد و وقتي فهميد كه امير سن و سال كمي داره و با بزرگ‌ها تمرين مي‌كنه، حال كرد. اينكه‌ آدمي توي اين سطح كه با گلرهاي بزرگ دنيا كار مي‌كنه، امير رو مي‌بينه و خوشش مي‌ياد خيلي مهمه.

 

با توجه به اين صحبت‌هايي كه از امير مي‌كني چرا نگذاشتي او در ايران و فوتبال خودمان بماند؟
دلت خوش است. امير بايد مي‌رفت تا مثل من نشود. من كه سال‌ها زحمت كشيدم الان هيچ‌ جايي توي اين فوتبال ندارم واي به حال امير. امير الان شرايط خيلي خوبي دارد. او در تيم‌هاي پايه‌اي تاتنهام بازي كرد و در انگليس درس خونده. الان هم در كالج آمريكا درس مي‌خونه و با بلواستار امضا كرده. اين براي يك بچه با اين شرايط سني خيلي مهمه و من اميدوارم كه امير روزبه‌روز بهتر بشه. باور كن كه اگر امير توي ايران بود فقط به همين دليل كه بچه احمدرضا عابدزاده بود كسي تحويلش نمي‌گرفت! هرجا مي‌رفت ردش مي‌كردند و مي‌گفتند كه اين پسر عابدزاده است! نه اينكه همه با من بد باشن… به اين دليل كه مي‌خوان اسمي از من نباشه و نگن پسر عابدزاده توي فلان تيمه.

 

اما تو هيچ وقت نمي‌تواني علاقه‌ات به پرسپوليس را كتمان كني.
نه… من پرسپوليس و مردم رو دوست دارم. پرسپوليس هواداران زيادي داره كه هميشه به من لطف دارن و هميشه خودم رو مديون مردم و اين هواداران صادق پرسپوليس مي‌دونم. متاسفانه شرايط پرسپوليس طوري شده كه بعضي‌ها به سختي مي‌تونن طرفداران اصلي تيم رو پيدا كنن! منظور من اون كسانيكه دنبال اسم و پول نيستن!

 

منظورت از اين حرف‌ها چيه؟
منظور من مشخصه. اگر شما نمي‌خواهين صحبت‌هاي منو بنويسين كه داستان فرق مي‌كنه!

 

از آنجايي كه ما فقط صحبت‌هاي شما و بقيه دوستان را منعكس مي‌كنيم، در اين مورد هم مشكل وجود ندارد و ما صحبت‌هاي شما را انعكاس مي‌دهيم.
از من ناراحت‌نشين. در اين مدت آنقدر آدم‌هاي رنگارنگ ديدم كه ديگه كمتر به كسي اعتماد مي‌كنم و اگه شما هم از دوستاي قديمي من نبوديد، صحبت نمي‌كردم! من با كسي تعارف ندارم و حرفم رو مي‌زنم. اگه شما هم طرفدار كسي نيستن همه چيز رو بنويسين. در پرسپوليس چند دستگي وجود داره. اين رو همه مي‌دونن. يكسري‌ها هم هستن كه هر جا چرب‌تر باشه همون طرف هستن. سوال من اينكه چرا عابدزاده يك قرون هم خرج نمي‌كند و اين همه طرفدار داره؟ چرا ملت تا پل رومي ميان كه عابدزاده رو جلوي مغازه‌اش ببينن؟

 

يعني تو حاضري كه مجاني كار كني؟
بحث مجاني كار كردن نيست.حسين هدايتي شاهده كه وقتي من مربي استيل‌آذين بودم بيست روز زودتر رفتم پيشش و گفتم:« به اين تيم با اين وضعيت اميدي نيست و الكي خودت را خسته نكن. من هم كاري ندارم حاضرم برم.» از هدايتي بپرسين من توي اون روزها حتي يك كلام هم راجع به پرسپوليس صحبت نكردم و همه چيز رو دست خودش گذاشتم. من كارم رو دوست داشتم و روش تعصب داشتم…اما اينها چي؟

 

اين طبيعي است كه هر كسي در ازاي كاري كه مي‌كند شرايط و خواسته‌هاي مالي داشته باشد. مخصوصا يك بازيكن يا مربي حرفه‌اي.
من هم حرفي ندارم ولي مي‌گويم چرا حرمت و ارزش پيراهن پرسپوليس تا اين حد پايين آمده كه آقايان براي اينكه حرف خودشون رو به كرسي بنشونند حاضر مي‌شوند روي سكوها دودستگي پيش بياد. اگه اينها پرسپوليسي هستن و باشگاه رو مال خودشون مي‌دونن پس تكليف امثال پروين‌ها، كلاني‌ها، بهزادي‌ها، پيرواني‌ها، عابدزاده‌ها و بقيه چي مي‌شه؟ چرا از اين آدم‌ها اسمي در مديريت تيم نيست.

 

منظورت چيه؟
در بازي با پيكان و بازي‌هاي قبل فقط دو هزار نفر رفتند استاديوم كه احتمالا نصف اونها هم طرفداران آقايون بودند.وقتي پرسپوليس گل مي‌زنه يكسري‌ها سرمربي رو تشويق مي‌كنن و يكسري ديگه آقاي سرپرست رو… اين كه نشد پرسپوليس. پرسپوليس تيكه شده، وقتي ما بوديم خبري از اين صحبت‌ها نبود. وقتي تيم وارد آزادي مي‌شد، فقط 50هزار نفر بلند مي‌شدند و هورا مي‌كشيدند. پرسپوليس حتي ديگه يك ستاره هم نداره كه ملت رو بكشه در استاديوم چرا حتي يك ستاره براي پرسپوليس نخريدند، آخرين باري كه مردم اومدن، زماني بود كه علي كريمي اومد پرسپوليس. همون روز بود كه دوباره ورزشگاه همون حس و حال سابق رو داشت. هيچ وقت يادم نمي‌ره كه هواداران پرسپوليس با ورودم به استاديوم بلند مي‌شدن. ورزشگاه مي‌تركيد… يادش به خير!

 

اما خود تو هم حتي بعد از خداحافظي‌ات از فوتبال هم براي ديدن بازي‌هاي پرسپوليس به استاديوم نرفتي.
من كاري به آقاي موقت نداشتم، اما اينها حتي نمي‌خواستن كه عابدزاده را روي سكوها ببينن! من كه دنبال VIP و جايگاه نبودم. من رفتم قاطي مردم و بين آنها نشستم. اما همين هم براي آقايان زور داشت و گفتن كه عابدزاده جو ورزشگاه رو به هم مي‌ريزه. اما من عاشق پرسپوليس و مردم هستم و از هر فرصتي براي اينكه كنار اونها باشم، استفاده مي‌كنم. آرزوي من اينه كه راهم بدن استاديوم. اين بايد آرزوي شما هم باشه! چون اگر غير از اين باشه‌براي ما بد مي‌شه. پريروز ک پسربچه 13، 14 ساله رو جلوي مغازه ديدم كه سيگار مي‌كشيد. صداش كردم و گفتم: چرا سيگار مي‌كشي؟ گفت: كلاس داره! مي‌خواستم دو تا زير گوشش بزنم و سيگارش رو بگيرم، ولي دلم نيومد. كلي نصيحتش كردم. طرفدار پرسپوليس بود و مي‌گفت كه ديگه نمي‌ره استاديوم . هرچي حرف زديم بيشتر دلم براش سوخت. كلي باهاش حرف زدم و قول داد بي‌خيال سيگار بشه… راستي خدا رو شكر كه امير من رفت. مي‌دوني ماهي چقدر هزينه كالج، كلاس و اينجور چيزهاش مي‌شه؟ اما من راضي هستم، چون خيلي برام مهمه كه اون درس‌خون و ورزشكار بشه.

 

فكر مي‌كردي كه وقتي به تهران برمي‌گردي حجازي رو در اين حال ببيني و بعد هم در مجلس ختمش شركت كني؟
هنوز باورم نمي‌شه كه ناصرخان رفته. ناصرخان مرد بود. حرفش رو رك و راست مي‌زد و به نظر من كار درستي مي‌كرد. اين خيلي زور داره كه امثال ما جلوي بعضي از آقايون سر خم كنيم تا يك جايي در تيم خودمون داشته باشيم. تا وقتي كه حجازي بود، آقايان يادي از ناصرخان نمي‌كردند، ولي وقتي رفت روي تخت بيمارستان افتاد، همه حجازي‌دوست شدند و باهاش عكس يادگاري گرفتند. اين اتفاق براي همه ما مي‌افته و يك روزي كه ديگه خيلي دير مي‌شه، همه يادمون مي‌افته. اگر اينها از طرف مردم باشه، ايرادي نداره، ولي بعضي‌ها فقط دنبال اسم در كردن هستن. دست‌هاي پوست پوست شده و زبر من رو نگاه كن. اين به خاطر سال‌ها سختي كشيدن و تمرين كردنه. مشكلي هم نيست… خدا رو شكر مي‌كنم كه براي ايران مفيد بودم و مردم دوستم دارند.

 

گفتگو  : روزنامه گل

 

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)