مرجع خبری پرسپولیس : علي پروين با اين همه سال حضور در فوتبال و زندگي با حاشيه‌هاي مختلف آن، ديگر به اين عادت كرده كه يا در تيرس شايعات باشد و يا اينكه حتي خصوصي‌ترين اتفاقات زندگي‌اش به بيرون درز كند.

 

ماجراي بدهي مالياتي پروين آخرين شايعه‌اي بود كه در مورد او به گوش رسيد و البته خود سلطان نيز آن را تاييد كرد. به بهانه همين موضوع عصر ديروز پاي صحبت‌هاي علي پروين نشستيم و با او گپ زديم.

 

ماجراي بدهي‌ مالياتي شما هنوز حل نشده؟!
فعلا كه نه… چطور؟


 

 در يكي از روزنامه‌ها خوانديم كه اين موضوع هنوز حل نشده و …

بابا اين كه مهم نيست! مال خيلي وقت پيش بود!

 

 

مگر شما بدهي‌تان را پرداخت كرده‌ايد؟
هنوز نه…

 

پس چي؟!
هيچي… با رفقايي كه اونجا دارم صحبت كردم و قرار شده كه بيشينيم و اين قضيه رو حل كنيم.

 

مثل اينكه اين موضوع خيلي برايتان مهم نيست؟
چرا… مهم كه هست ولي نمي‌دونم چرا وقتي اينجور چيزها براي من به وجود مي‌ياد، اين قدر بزرگ مي‌شه و مي‌ره توي روزنامه‌ها.

 

به هر حال فرق علي پروين با بقيه در همين چيزهاست. شما ديگر بايد به اين چيزها عادت كرده باشيد.
من بدهي مالياتي دارم… با بچه‌هاي ماليات هم صحبت كردم و قرار شده كه تجديدنظرهايي بشه و من برم تا مساله رو حل كنم ولي آيا در اين مملكت فقط علي پروينه كه بدهي مالياتي داره؟ اصلا اگه من اين قضيه رو حل كنم ديگه همه چيز تموم مي‌شه؟حالا هم از قول ما بنويس كه هيچ مشكلي نيست. من به اداره ماليات احترام مي‌گذارم و انشاءا… به موقع هم مي‌رم پرداخت‌ مي‌كنم. اما شما هم بهتره كه اين قدر از رفقاتون دفاع نكنين! كجا قراره كه اموال ما توقيف بشه؟ اين حرف‌ها درست نيست و بهتره كه شما اينها رو بنويسين.

 

از فوتبال چه خبر؟ بازي‌ها را دنبال مي‌كنيد؟
فعلا حواسم خيلي به اين چيزا نيست… فعلا حواسم پرته ناصره! از وقتي ناصرخان اينطوري شده، داغونم. حال و حوصله ندارم… اينهايي رو كه مي‌گم ننويس. چون مي‌ترسم بفهمد من ناراحتم، روحيه‌اش خراب بشه. پنجشنبه رفتم خونه ناصرخان…اون قدر سري رفتم كه كسي نفهميد اينطوري خيلي راحت‌تر بودم.

 

ناصرخان حالش چطور بود؟
خدارو شكر نسبت به وضعيتي كه در بيمارستان داشت بهتر بود. آدم تو خونه خودش راحت‌تره و ناصر هم توي خونه‌اش بهتر نفس مي‌كشيد و راحت‌تر بود. ولي با تمام اين حرف‌ها بايد مراعات ناصر رو كرد. اون مريضه، احتياج به استراحت داره و نبايد الكي دوروبرش شلوغ باشه. جدا از خود ناصر، خانواده‌اش هم تا يه حدي مي‌تونن جوابگوي مهمون باشن.اون‌طور كه من شنيدم روزي دويست تا آدم مي‌رن عيادت! اينطوري پيش بره كه …

 

با ناصرخان كه صحبت مي‌كرديم، گفت از ديدن شما روحيه مي‌گيرد و…
به جان محمدم منم ناصررو مي‌بينم حال مي‌كنم. يه موي ناصر توي تن خيلي‌ها نيست ولي نمي‌شد هر روز رفت و مزاحم خانواده‌اش شد. جدا از اينها سر ناصرخان خيلي شلوغه… يك‌سري‌ها هستن كه فقط به نيت عكس و مصاحبه مي‌رن اونجا! مي‌رن تا شايد يه پستي، سمتي، چيزي بدن يا بگيرن! ولش كن… از اينجور حرف‌ها نزن… اگه منم حرف مي‌زنم فقط به خاطر اينه كه دلم براي ناصرخان مي‌سوزه وگرنه من كه دنبال پست و مقام نيستم… من كه قرار نيست كاري كنم.

 

از ماجراي حضور ناصرخان در كميته انضباطي باخبر هستيد؟
آره… يه چيزهايي شنيدم… اما اي كاش بعضي‌ها رعايت ناصر رو مي‌كردن و اين بنده خدا رو با اون حالش به كميته انضباطي نمي‌بردن. ناصر آدم بامعرفتي است و به خاطر رفاقت اين كارها رو مي‌كنه ولي اي كاش كمي رعايت ناصر رو مي‌كردن و حجازي رو با اين حالش تا اونجا نمي‌كشوندن!

محمد هم كه با پرسپوليس استارت زد.
آره خدا رو شكر… خودش كه مي‌گه همه چيز خوبه و مشكلي نداره. انشاءا… بره و زودتر آماده بشه. محمد دو سال از عمر فوتبال رو بي‌خود و بي‌جهت از دست داد و حالا بايد دو برابر تلاش كنه تا اون دو سال رو هم جبران كنه.

 

تكليفش براي فصل بعد چيه؟
خودش بايد تصميم‌گيري كنه… من ترجيح مي‌دم كه توي كارهاي اين بچه دخالت نكنم… اگه مشورت خواست بهش كمك مي‌كنم… همين!

 

وضعيت پرسپوليس را چطور مي‌بينيد؟
حذف شدن پرسپوليس توي بازي‌هاي آسيايي براي همه ما سخت بود و ناراحت شديم… حالا هم چي بگم؟ انشاءا… كه درست بشه… اين تيم، تيم مردمه و ما از ته دل دعا مي‌كنيم كه يه فرجي بشه. اين مردم و اين طرفدارها همه عشقشون اينكه پرسپوليس يه جامي بگيره و انشاءا… كه همه چيز درست بشه…

 

خواسته‌هاي كرش و مسايل او هر روز وارد فاز تازه‌اي مي‌شود و سرمربي جديد تيم ملي ايران همچنان خبرساز است.
خيلي از اين چيزها تقصير خود شماست! الكي مي‌رين طرف رو گنده مي‌كنين، حالا هم برين درستش كنين!

تقصير ما چي بوده؟
همون شبي كه كرش وارد ايران شد و هواپيماش توي فرودگاه نشست، آقايون رفتن و كرش رو بردن توي برنامه‌شون!

 

خب، كجاي اين كار ايراد داره؟
ببين… خودت مي‌دوني كه من اين فردوسي‌پور رو خيلي دوست دارم. بچه خوبيه. سالمه. ولي يه كارهايي مي‌كنه كه عجيب و غريبه! آقاي فردوسي‌پور… وقتي مي‌ري شبونه كرش رو از فرودگاه مياري در برنامه‌ات و قربون صدقه‌اش مي‌ري همين مي‌شه ديگه. صدبار گفت «كرش عزيز… كرش عزيز…» آخه تو از كجا فهميدي كه كرش اين قدر عزيز بوده؟ اصلا از كي براي تو عزيز شده كه ما نفهميديم؟ بذار يارو بره يه كاري بكنه، بعد بهش عزيز عزيز ببندين! وقتي از همون روز اول هر چي طرف مي‌گه، بهش مي‌گن باشه، همين هم مي‌شه!

 

شنيديم كه فردوسي‌پور از شما دعوت كرده تا به نود برويد؟
گفتم كه… من عادل رو خيلي دوست دارم. وقتي هم توي شمال مريض شدم و رفتم بيمارستان چند بار توي برنامه‌اش دعا كرد و حال ما رو پرسيد. هم برنامه‌اش خوبه و هم اينكه من از حرف زدنش خيلي خوشم مي‌ياد… هر جوري حرف مي‌زنه. هم صداش باحاله و هم اينكه خيلي تند تند حرف مي‌زنه…

 

بالاخره نگفتيد… به نود مي‌رويد يا نه؟
اون روز خودت هم بودي كه با عادل صحبت كرديم…چند تا چيز هست كه بايد رعايت كنه. يكي اينكه دير برنامه‌اش شروع نشه تا ملت بشينن و ببينن! دوم اينكه ما رو نپيچونه! سوم هم اينكه تندتند حرف نزنه تا ما بفهميم چي مي‌گه! اگه قول بده اذيت نكند، مي‌رم برنامه‌اش و دو ساعت باهاش حال مي‌كنم…

 

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)