مرجع خبری پرسپولیس : يك نفر توضيح بدهد يك ايراني كه دوست دارد بازي تيم ملي كشورش را ببيند، چه بايد بكند؟ چه بايد بكند كه بازي تيمش مثل مسابقه با اردن «له» نشود يا مثل مسابقه با ازبكستان از كانالهاي عربي به سرقت نرود و به صورت كشيده و دفرمه در معرض ديدش قرار نگيرد؟
1- اتفاقاتي كه چهارشنبه شب گذشته در خلال پخش تلويزيوني ديدار دوستانه ايران و اردن رخ داد، يكبار ديگر جايگاه نازل مقوله «گراميداشت مخاطب» و توجه به علايق و شعور مردم را نزد بخشي از بدنه مديريتي جامجم آشكار كرد.
قصه تقريبا مثل هميشه بود؛ ابتدا خبر رسيد اين مسابقه تداركاتي بهخاطر تصادف اتوبوس حامل بازيكنان اردن، با نيم ساعت تاخير آغاز خواهد شد. بعد شبكه سوم كه خودش را آماده كرده بود اين بازي را به صورت زنده پوشش بدهد، تصميم گرفت خلا پيش آمده را با پخش برنامههاي جايگزين پر كند. در اين شرايط، طبيعي است كه از هر كودك و نوجوان تازه بالغي هم بپرسيد، به شما توصيه خواهد كرد باكس كمتر از 30 دقيقهاي پيش رو را با برنامهاي متناسب پر كنيد، اما مديران خلاق و ممتاز پخش شبكه سه، بعد از آنكه نيمي از اين تايم را با روي آنتن بردن ولههاي آموزنده و به راه راست هدايت كردن مخاطبانشان(!) از بين بردند، تازه تصميم گرفتند يك سريال 45 دقيقهاي به نام «خانه اجارهاي»را براي مردم در نظر بگيرند! مطابق با آنچه از سوي مسوولان برگزاري مسابقه وعده داده شده بود، بازي ايران و اردن راس ساعت 9 آغاز شد، اما از اينجاي كار به بعد دستاندركاران محترم شبكه سوم «بيحرمتي» به ميليونها نفر از بينندگانشان را به اوج رساندند. آنها نه تنها باوجود در اختيار داشتن تصاوير بازي از ثانيه اول حاضر به قطع سريال و جايگزين كردن فوتبال زنده نشدند، بلكه در چند نوبت درصدد فريب دادن مردم برآمدند و با پخش مكرر زيرنويسي كه از به تاخير افتادن آغاز بازي حكايت ميكرد، خواستند به مخاطب القا كنند مسابقه هنوز شروع نشده است! سرانجام بعد از آنكه سيما به زور براي «خانه اجارهاي»اش مشتري دست و پا كرد، از دقيقه 24 بازي نوبت به هواداران فوتبال رسيد كه مسابقه تكه و پاره شده تيم ملي كشورمان را ببينند؛ تيمي كه از يك سو مجبور است بهخاطر شرايط «خاص» مملكت، قيد برگزاري بازيهاي تداركاتي پرشمار و مهم را بزند و از سوي ديگر حتي معدود مسابقاتي كه برايش تدارك ديده ميشوند نيز چنين با بيمهري دوستان در بخش ديگري از دستگاه مديريتي كشور مواجه ميشود. جالب اينكه ظلم تلويزيون دولتي به ملت و فوتبال ملي، به همين نقطه هم منحصر نشد و آقايان از پخش تقريبا تمام دقايق نيمه دوم بازي بهخاطر تقارن آن با مسابقات پارالمپيك سرباز زدند تا دوباره چوب حراج به احترام و اعصاب بيننده بخورد.
2- در توضيح چرايي برخورد نامهربانانه صداوسيما با تيم ملي، عدهاي عقيده دارند اتخاذ چنين تصميمي، نوعي واكنش به اعتصاب رسانهاي اخير بازيكنان بوده است و در مجموع ميتوان اين اتفاق را هم در چارچوب دعواي جدي تلويزيون و فدراسيون تحليل كرد. حتي اگر ارادهاي چنين لجوجانه هم در كار نبوده باشد، باز چيزي از بار گناه دستاندركاران خودرأي جامجم كم نميشود. مخاطب ايراني مدتهاست كه به چنين برخوردهاي نامباركي خو گرفته است. همين حالا بدون هيچ توضيحي پخش زنده مسابقات مهم باشگاهي در اروپا لغو شده و كسي نميداند چرا تلويزيون ايران، تنها رسانه تصويري رسمي جهان بهشمار ميآيد كه خدماتش به مخاطب، دستكم در يك حوزه خاص هر روز كمرنگتر از ديروز ميشود! جالب اينجاست كه در اين آخرين شاهكار دوستان محترم تلويزيوني، در شرايطي پخش زنده فوتبال قرباني پوشش دادن بازيهاي پارالمپيك شد كه اين دم و دستگاه عريض و طويل، تازگيها صاحب يك شبكه تخصصي به نام «ورزش» شده است؛ كانالي كه بنا بود بخشي از مسووليت شبكه سوم را در قبال مخاطبان علاقهمند به اين مقوله بر دوش بكشد، اما امروز – هشت ماه بعد از تاسيس و دو ماه پس از افتتاح رسمي – كاملا ناكارآمد و مهجور، يك گوشه رها شده است. منحصر كردن دريافت مجاز تصاوير اين شبكه به دارندگان دستگاههاي ديجيتالي، عملا باعث محروم شدن بخشي از شهرونداني شده است كه بهطور مساوي با ديگران در پرداخت هزينه و تامين پول راهاندازي اينگونه كانالها سهيم بودهاند. مشكل اما، فقط همين نيست. علاوه بر معضلات و نوساناتي كه در دريافت شبكه ورزش حتي روي همين دستگاهها نيز وجود دارد، بهنظر ميرسد اين كانال در تشخيص ماموريتها و فلسفه وجودي خودش هم به بنبست رسيده؛ چنانچه به جاي پخش زنده مسابقات ورزشي، عمدتا آنتنش با برنامههاي به اصطلاح كارشناسي و گفتوگو محوري پر ميشود كه نميتوانند در جلب نظر مخاطب چندان موفق عمل كنند.
3- به طور قطع هم ساعت برگزاري بازي تيم فوتبال ايران و هم موعد رقابت نمايندگان كشورمان در ميدان پارالمپيك از قبل مشخص بوده و خيلي راحت ميشده پي به تقارن آنها برد. با اين حال، اينكه دوستان نخواستهاند يا نتوانستهاند وظيفه پوشش دادن يكي از اين دو برنامه را به شبكه ورزش واگذار كنند، به وضوح نشان ميدهد خود آقايان نيز شكست اين كانال تلويزيوني نوظهور را دستكم تا اين مقطع از حياتش پذيرفتهاند و نميتوانند به آن اعتماد كنند! واقعا چرا وقتي اين همه سرمايهگذاري براي راهاندازي يك شبكه تلويزيوني انجام ميگيرد، برخي بيتدبيريها بايد باعث خروج زودرس آن از چرخه خدمترساني و سرويسدهي به مردم شود؟ براي نزديك به 40 دقيقه، همه كاري كه شبكه سراسري سوم سيما ميتوانست براي علاقهمندان به پيگيري يك بازي ملي انجام بدهد، اعلام نتيجه مسابقه با اردن بود؛ آيا واقعا شان و منزلت يك كانال تلويزيوني اين است كه سطح خودش را تا قوارههاي دهها سايت اينترنتي- مثل «لايو اسكور»- كه لحظه به لحظه اين كار را انجام ميدهند، تنزل بدهد؟ آيا اين مسير، به رقابت شانه به شانه با دهها كانال ورزشي عربزباني منتهي ميشود كه در كشورهايي مثل قطر، امارات، عربستان و حتي بحرين به بينندگانشان بهترين سرويسهاي ممكن را ارايه ميدهند، يا حداقل براي آنها آنقدر «حق» قائل هستند كه بازيهاي تيم ملي كشورشان را به صورت زنده و كامل تماشا كنند؟!
4- شايد براي كاهش دادن استفاده عمومي از بشقابهاي ماهواره، بتوان از شيوههايي مناسبتر از فرستادن تكاورهاي ورزيده روي پشتبامهاي مردم سراغ گرفت و شايد بشود از اين همه نيرو، در هزار گوشه ديگر اين شهر كه گاهي محل وقوع دهها جرم و بزه خطرناك ميشوند، كمك گرفت؛ مشروط بر اينكه هر كس كار خودش را درست انجام بدهد يا حداقل وقتي يك شبكه تخصصي ورزشي راه مياندازيم، بلد باشيم چطور از آن استفاده كنيم. اصلا گيريم كه هواداران لاليگا و كالچو و بوندسليگا و فوتبال جزيره هيچ حقي در اين مملكت ندارند و محكوم به زجر كشيدن هستند، يك نفر توضيح بدهد يك ايراني كه دوست دارد بازي تيم ملي كشورش را ببيند، چه بايد بكند؟ چه بايد بكند كه بازي تيمش مثل مسابقه با اردن «له» نشود يا مثل مسابقه با ازبكستان از كانالهاي عربي به سرقت نرود و به صورت كشيده و دفرمه در معرض ديدش قرار نگيرد؟
یادداشت: رسول بهروش
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Sunday, 24 November , 2024