1- آيا براي انتقاد از تيم نلووينگادا زود است؟‌علم فوتبال مي‌گويد:«بله»؛ يعني درست همان حرفي كه همكاران سرمربي پرسپوليس بارها به زبان آورده و از امروز به بعد هم خواهند آورد. مصاحبه هاي پي‌درپي افشين پيرواني دراين باره را زياد شنيده ايم: « وينگادا مربي بسيار با شخصيت و آگاهي است، اما اينكه مي‌گويند هنوز نتوانسته در تيم تغيير محسوسي ايجاد كند،‌برمي‌گردد به بحث زمان كه او هنوز به حدكافي آن را در اختيار نداشته است.» پيرواني راست مي‌گويد كه اگر اينطور نبود بايد تا امروز حملات تند مطبوعات و پيشكسوتان پرسپوليس به او را شاهد مي بوديم. حتي هواداران پرسپوليس هم تا به امروز خويشتن داري به خرج داده و درانتظار پرسپوليس واقعي با سرمربي مشهور و 800 هزار دلاري اش نشسته اند،‌ اما دراين تيم نكاتي چشم را مي‌زند كه ناخودآگاه استرس زاست و هرپرسپوليسي را نگران مي‌كند.
2- تيمي كه پرسپوليس ديروزبه آن باخت،‌چه شاخصه فني بارزي درشيوه بازي اش ديده شد؟‌ مقاومت ديروز، با آن تيمي كه درحافظيه 4 گل به استقلال زد قابل قياس بود؟‌ پاسخ روشن است،‌اگر نخواهيم از آن روز و بازي خاص فكت بياوريم و تازه وارد بودن وينگادا را بهانه كنيم. نقل قولي از يك دوست و همكار، امروز به‌شدت عينيت پيدا كرده است:« پرسپوليس امسال با اين همه ستاره، بدون مربي بهتر نتيجه مي‌گرفت!»
3- دلتنگ علي پروين شدن بازگشت به فوتبال علي اصغري است؟ احتمالا بله!‌ به‌خصوص براي آنهايي كه فرياد فوتبال مدرن مي‌زنند. اما عربده‌هاي سلطان روي سر اين به اصطلاح بازيكنان دقيقا همين امروز امروز است كه به‌كار مي‌آيد. راستي اگر ديروز همه بازيكنان پرسپوليس مثل محسن خليلي براي گل زدن « له له» مي‌زدند، اسكوربورد آزادي درانتها چه نتيجه اي را نشان مي‌داد؟ اگر علي پروين بود،‌چه برسر به اصطلاح ستارگان پرسپوليس مي‌آورد؟‌هرچند يال و كوپال سلطان هم ديگر اين اواخر ريخته بود!
4- اين يك هشدار است. نمودار رشد فني پرسپوليس با وينگادا،‌ به‌شدت كند حركت مي‌كند. شايد بتوان گفت كه اين منحني اصلا درحال حركت نيست! دراين ميان تكليف مديرعاملي مثل عباس انصاري فرد چيست؟‌ اخراج وينگادا كه محال است،‌همانطور كه با ادامه روند فعلي كسب سهميه ليگ قهرمانان براي پرسپوليس بيشتر يك روياست. اين يكي هم هشدار است.