مرجع خبری پرسپولیس : انصافا كه ساندرو راسل و فلورنتينو پرز هم بايد به ايران سفر كنند و آداب مديريت ورزشي و برخورد منطقي و محترمانه با كادر فني را از حاج حبيب و شركا بياموزند!
1) چنانكه انتظار ميرفت، شكست در داربي باعث افزايش فشارها بر حميد استيلي شد. سرمربي جوان پرسپوليس كه پيش از اين در تلاش بود نتايج ضعيف سرخپوشان را با برتري در داربي تحتالشعاع قرار بدهد، حالا با تجربه شكستي ديگر در همين مسابقه حيثيتي، از صفر به زير صفر رسيده و روزهاي تلخي را از سر ميگذراند.
در شرايطي كه كابوس اخراج، حتي يك لحظه هم حميد استيلي را رها نميكند، او حالا همان حمايتهاي شفاهي مديريت باشگاه را نيز از دست داده و در موقعيتي قرار گرفته كه هيچ مربي ديگري حاضر نيست جاي او باشد.
در اين وضعيت، ناگوارترين اتفاق ممكن براي هافبك متعصب سرخپوشان و زننده گل قرن فوتبال جهان، ميتوانست دعوت شدن به «استعفاي داوطلبانه» باشد؛ آن هم نه از طرف مدير مجموعه يا يكي از منسوبان رده بالاي او، بلكه از طرف وبلاگ بوقچيهاي مستقل(!) باشگاه. انصافا كه ساندرو راسل و فلورنتينو پرز هم بايد به ايران سفر كنند و آداب مديريت ورزشي و برخورد منطقي و محترمانه با كادر فني را از حاج حبيب و شركا بياموزند!
2) حبيب كاشاني تاكتيكهاي خاص خودش را براي مديريت دارد. يكي از اصليترين استراتژيهاي او در مواجهه با بحرانها اين است كه شخصا حرف نزند و موضع نگيرد، اما پشت پرده، «صحنه گرداني» همه آن چيزي را كه در جبهه او و يارانش ميگذرد، برعهده داشته باشد. مصداق بارز اين شيوه عمل سرپرست موقت را ميتوان در جريان دعواي چند ماههاش با علي دايي به خوبي ديد؛ جايي كه او تا قبل از برنامه نود تقريبا هيچ حرفي در مورد سرمربي آن زمان تيمش نزد، اما در عوض دوستانش در رسانههايشان و به ويژه در روزنامه خود وي، تا جايي كه ميتوانستند به دايي تاختند و موبهمو، مواضع كاشاني را بازتاب دادند. امروز نيز به نظر ميرسد همان سناريو در حال تكرار است. چگونه ميتوان باور كرد بوقچيهاي تحت امر باشگاه كه مدتهاست محرم اسرار كاشاني به شمار ميروند و بدون اجازه او آب هم نميخورند، سرخود براي استيلي نسخه «استعفا» تجويز كنند و حتي از جانشينان احتمالي وي نام بياورند؟ آيا اين، بازي جديدي است كه در دستگاه آقاي سرپرست موقت آغاز شده و قرار است يكي ديگر از اسطورههاي باشگاه پرسپوليس را «قرباني» بگيرد؟!
3) شايد آنچه اكنون برحميد استيلي ميگذرد، به نوعي «حق» او باشد. شنيدن پيغام مديران باشگاه از زبان بوقچيها، قطعا طعم گس بيحرمتي و تنهايي را در دل خودش دارد، اما چنين عقوبتي، سزاوار مردي است كه بدون عبرت گرفتن از سرنوشت اسلاف خودش گام به مسلخ گذاشت. آيا حميد استيلي قبل از آنكه روي پيشنهاد حبيب كاشاني فكر كند، كبودي زير چشم علي دايي را نديده بود؟! آيا سرمربي امروز پرسپوليس، يادش نيست روزي را كه به عنوان دستيار افشين قطبي گوشه رختكن ورزشگاه تختي اهواز گير افتاده بود و گردوخاك كردن بوقچيها براي بازيكنان نگونبخت و سرمربي بينوا را تماشا ميكرد؟ شايد او هرگز گمان نميكرد چنين شتري، روزي مقابل خانه خودش هم زانو بزند، اما ظاهرا سياستهاي كلان و مدرن(!) باشگاه پرسپوليس، غريبه و آشنا سرش نميشود و آقايان با استيلي عزيز نيز چنان ميكنند كه پيشتر با «آقاي ايكس» كرده بودند! وقتي خبر ميرسد بوقچيهاي گرامي باشگاه، 48 ساعت بعد از داربي در تمرين پرسپوليس حاضر شدهاند و مقابل چشمان بهتزده سرمربي تيم با دو، سه نفر از بازيكنان به اصطلاح كمكار سرخپوشان برخورد كردهاند، ياد حرفهاي علي دايي در برنامه نود ميافتيم كه از تجويز نسخه «ليدر درماني» كاشاني براي تيم او، پس از باخت سنگين به شاهين بوشهر خبر ميداد. وقتي راهكار مرسوم مديريت براي تنبيه ستارههاي چند صد ميليوني، استفاده از زور بازو و تارهاي صوتي بوقچيها است، چرا دعوت به استعفاي سرمربي جوان و ناكام نبايد از طريق وبلاگ يكي از همين آقايان صورت نگيرد؟!
4) مسووليت هر اتفاقي كه براي حميد استيلي ميافتد، برعهده خود اوست؛ اويي كه نديد در ساختمان باشگاه پرسپوليس، زير چشم آقاي گل جهان «بادمجان» كاشتند، اويي كه چشمانش را بر آنچه بر قطبي پس از بازي با صباي قم گذشت بست و اويي كه ندانست وقتي به علي دايي پس از فتح دو جام در دو سال متوالي فقط تا ساعت چهار صبح براي تصميمگيري فرصت ميدهند، زحمت ترغيب يكي مثل او به كنارهگيري را هم بر دوش بوقچيها خواهند گذاشت. نوش جانت حميد خان استيلي!
نویسنده: رسول بهروش
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Thursday, 14 November , 2024