دستش را تخت سینه‌اش و زد و گفت پرسپولیس را بدهید به «ما»؛ هدفش هم خدمتگزاری بود و البته سر و سامان دادن به «کشک‌» هایی که حاضر نیست دست از آنها بردارد.

هر جا باشد، می‌خواهد همه کاره باشد، فرقی هم نمی‌کند که مدیرفنی باشد، سرمربی باشد یا مدیرعامل؛ فقط می‌خواهد همه‌کاره باشد. اگر مدیرفنی باشد بدون توجه به جایگاهش حکم اخراج «سوبل» از مربیگری پرسپولیس را صادر می‌کند و در کار مدیریت هم دخالت می‌کند و اگر مدیرعامل نباشد می‌رود نزد شخص دوم کشور و می‌زند تخت سینه‌ خودش که پرسپولیس را به ما بدهید.

می‌گوید کمیته فنی و هیئت مدیره «کشک» است، اما چون به «کشک» علاقه دارد، سال‌هاست که به قول مایلی‌کهن «کره‌اش» را از این کشک می‌گیرد. تعریفش از افراد هم بستگی به موقعیت دارد، یک روز عباسی، بهترین انتخاب است و روز دیگر که داستان مدیرعاملی‌اش محقق نمی‌شود، عباسی باید از این ورزش برود. همه‌اش هم تقصیر عشق و علاقه است؛ عشق و علاقه‌ای که البته آتش تندش گاهی اوقات دامان این تیم و هوادارانش را می‌گیرد.

هر چه باشد عاشق پرسپولیس است و نه تشنه قدرت. می‌رود پیش رئیس جمهور و می‌گوید بازیکنی که دو میلیارد گرفته در 30 بازی 7 گل زده است. کسی هم نمی‌داند که منظورش کریم انصاری‌فرد است. شخص دوم کشور هم متعجب از این حرف‌ها قول‌هایی می‌دهد و اینگونه می‌شود که دیگر همه پست‌ها غیر از مدیرعاملی، «کشک» می‌شود. هدف؛ خدمت است و چه پستی بهتر از مدیرعاملی برای خدمتگزاری. مهم هم نیست که دولت ماه‌های پایانی فعالیتش را سپری می‌کند؛ چرا که تا لحظه آخر باید دنبال خدمت (و نه پست و مقام) بود.

گفته می‌شد که علی پروین در دیدار با احمدی‌نژاد قول مدیرعاملی را گرفته و خودش هم اگر چه صراحتا به  این موضوع اشاره نکرد اما از آنجایی که شنونده باید عاقل باشد و همان‌گونه که کسی متوجه نشد منظورش از بازیکن 2 میلیاردی چه کسی بوده، همانگونه هم کسی از این قول و قرارها بویی نبرد. گفته شد خوردبین هم پست سرپرستی را در اختیار خواهد گرفت.

کدهایی که رویانیان می‌داد هم موید همین موضوع بود؛ آنجایی که می‌گفت وزیر ورزش از این اتفاق‌ها بی‌خبر بود و آنجایی که می‌گفت لابی کرده‌اند و قول مدیریت و سرپرستی گرفته‌اند. حالا خود پروین از جلسه‌اش با رئیس جمهور گفته؛ از نامه‌ای که به امضای 17 پیشکسوت رسیده تا پرسپولیس از این وضعیت نجات دهند. اشتباه نکنید؛ نه اینکه بخواهند پرسپولیس را از چاله به چاه بیندازند که اصلا این‌گونه نیست؛ آنها می‌خواهند خدمت کنند. آنها می‌خواهند به داستان «کشک» در این باشگاه خاتمه دهند.

دعوا سر پست و مقام هم نیست، دعوا سر این  نیست که عضو هیات مدیره و کمیته فنی باشی و باز هم قانع نباشی؛ حالا که فرصت خدمتگزاری وجود دارد، باید خدمت کرد؛ شاید فردایی وجود نداشته باشد.

همین می‌شود که یک بی‌تدبیری شرایط را به جایی می‌رساند که همه علیه وزارت ورزش می‌شوند و از تصمیمات عجیبی که گرفته می‌شود انتقاد می‌کنند. همین می‌شود که معاون آقای وزیر می‌شود همه‌کاره و تصمیماتی می‌گیرد که همه را انگشت به دهان می‌کند.

حالا پرسپولیس مانده و هواداران نگرانش، پرسپولیس مانده و تصمیمات غیر ورزشی، پرسپولیس مانده و نگرانی از انتخاب هیئت مدیره‌ای که معلوم نیست بر اساس چه ملاک‌هایی قرار است انتخاب شوند، پرسپولیس مانده و تصمیماتی که بدون تفکر گرفته می‌شود. راستی آقای احمدی‌نژاد چقدر از این تصمیمات را «بهاری» می‌دانید؟