فردا با ديگر قهرمانان خود چه مي‌كنيم؟

مرجع خبری پرسپولیس : لحظه‌اي كه استوك‌هاي كفش «جمعه» دروازه‌بان بحرين، طحال علي دايي را در دم پاره كرد، يك ايران به جاي او فرياد درد كشيد اما او بلند شد و با همان طحالي كه داشت از داخل خونريزي مي‌كرد، مثل يك مرد، براي پيراهن ملت‌اش بيست دقيقه ديگر جنگيد تا داور سوت پايان بازي را به صدا درآورد. دايي را به نزديك‌ترين بيمارستان منتقل كردند.

 

پزشك جراح ژاپني بالاي سر او حاضر شد و به بعد از معاينه، به هيات ايراني همراه دايي گفت: «احتمال زنده ماندنش كم است… بايد جراحي‌اش كنيم!» بعد گفته بود اگر به بازي ادامه نمي‌داد، شانس زنده ماندنش هم بيشتر مي‌شد… گفته بود از بهترين گروه پزشكي هيروشيما استفاده خواهند كرد اما شك و هراس را با آخرين جمله اش باقي گذاشته بود: «برايش دعا كنيد…»

 

عمر پسر رشيد آذري زبان ايراني، به دنيا بود. براي اينكه از همان روز تا حدود 12 سال بعد، بيش از 100 بار ايرانيان را با هرگلي كه وارد دروازه حريفان مي‌كرد از زمين بلند كند. حالا او را «بي غيرت» خوانده‌اند!

 

چه بي محابا واژه‌ها را خرج كرده‌ايم. خرج شكستن آبروي مرداني كه لااقل سال‌ها دل‌خوش‌شان بوديم. علي دايي را جماعتي يك صدا «بي غيرت» مي‌خوانند. چه كسي بي غيرت است؟ مردي كه سال 96 سرش در بازي با عربستان شكست و با بانداژي نصفه نيمه به زمين برگشت تا بعد از چند دقيقه، ابرويش هم بشكافد؟ كسي كه در بازي هاي ملي آنقدر مصدوم شد كه 500 بخيه خورد. صورتش را كه امروز نگاه مي‌كنيم، انگار كه از لاي تكه و پاره‌هاي خودرويي تصادف كرده بيرونش كشيده‌اند! جاي بخيه‌ها هنوز هست. بخيه‌هايي كه براي پيراهن ملي‌اش روي پيشاني، ابرو، چانه و فرق سرش جا خوش كرده‌اند. اينها نشانه بي غيرتي است؟؟ شايد هم جوازي باشد براي هتك حرمت و فحاشي و ناسزا! آن هم كجا؟ ميان هم ولايتي‌هايش! «بي غيرت»… چه مضحك شده اين ادبيات گفتاري ما! به كسي مي‌گويند بي غيرت كه براي زدن يك گل (به كويت) دو متر شيرجه زد و گردنش زير تنش ماند و چنان چرخيد كه خودش هم باورش نمي‌شد بدون قطع نخاع نجات پيدا كند! بي غيرت بود؟ اگر از ديدگاه اين جماعت، دايي كه براي ايران سال‌هاي سال، غرور آفرين شده، بي غيرت و بي تعصب است، چه كسي را مي‌توان «با غيرت» خواند؟ شايد همان هتاكي كه بي محابا نعره مي‌زند و پرده مي‌درد؟


***

در اين ديار، كريم باقري را به‌عنوان برترين مرد 10 سال اخير فوتبال ايران انتخاب مي‌كنند. بدون هيچ اعتراضي، بدون هيچ رقابتي… آنقدر در اخلاق و رفتار سالار بوده كه همگي به احترامش بايستند و كف مرتب بزنند. بعد وقتي به شهرش برمي گردد، همان ولايتي كه خياباني را به نامش كرده‌اند، جماعتي سوي او سنگ پرت مي‌كنند! مگر به اسوه‌هاي اخلاق هم سنگ مي‌زنند؟ يك آذري‌زبان، سرگروه، سرآمد و سالار تيم محبوب پايتخت شده و هرآنچه افتخار ممكن است را براي خود، شهر و كشورش جمع كرده. بعد او را بي غيرت مي‌خوانند! به چه جرمي؟ به كدامين گناه؟ ديوانه‌ات مي‌كند آن شعارهايي كه براي كريم سرودند و به جنون مي‌رسي وقتي از زبان مديرعامل باشگاه مي‌شنوي كه اين، عكس العمل منطقي هواداران بوده!

 

گلش به عربستان در جام ملت‌ها را به ياد داريد؟ گلش به استراليا كه پايه صعودمان به جام جهاني را فراهم كرد را چطور؟ گلي كه در بازي منتخب آسيا و منتخب جهان زد را به ياد داريد؟ شوتش مقابل كره جنوبي را مگر مي‌شود فراموش كرد كه يك نيمه زمين را زوزه كشيد و وارد دروازه شد؟ همين خوش غيرت‌ها كه كريم را بي‌غيرت خواندند، فردا كه مي‌خواهند به نشاني خيابان باقري در تبريز بروند، به راننده تاكسي چه آدرسي مي‌دهند؟

 

***

كار سختي نيست. چشم‌هايت را ببند، عقلت را چند دقيقه‌اي بفرست مرخصي اجباري و بعد فرياد بكش و هرآنچه مي‌آيد روي زبانت را بريز بيرون. فردا حتما كسي پيدا خواهد شد كه به‌جاي عذرخواهي از بابت رفتارت، فريادهاي تو را عكس‌العملي طبيعي بنامد! تو باز هم مجاز خواهي بود فرياد بزني و هرآنچه مايه مباهات شهر و ديار و كشورت است را به سلاخي بكشي! چه كسي مي‌داند … شايد فردا قهرمانان ديگري را بي‌غيرت صدا كنند! به اين جرم كه دو شاهراه در تهران به نام‌شان شده! كريم باقري مايه فخر تبريز است، مايه احترام آذربايجان. حساب آن هوليگان‌هايي كه نعره مي‌كشند را از مردم جدا مي‌كنيم اما لكه‌اي كه به دل باقري و دايي نشست، شايد هرگز از وجود اين دو نرود. تعصب در خون و وجود هر دوي آنها معني شده و بي معني است كه باورهاي عمومي آذربايجاني‌ها و مردم تبريز را در هجوهاي آن جماعت خاص بي ادب خلاصه كنيم.

 


 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)