پرسپولیس نیوز :  من همراه پدرم در استاديوم آزادي كار مي‌كرديم. توي استاديوم بوفه داشتيم و… هم ساندويچ مي‌فروختيم و هم چيزهاي ديگر.

تیم پرسپولیس دوباره توپ و زمین رو در دست می‌گیره… محمد نوری… پشت محوطه جریمه… صاحب توپ می‌شه… پا به توپ حرکت می‌کنه… دو مدافع لخویا رو جا می‌ذاره… یه تونل هم از بین پاهای سومی باز می‌کنه … و می‌ره که گل بزنه… با خطای حریف، متوقف می‌شه… داور اعلام پنالتی می‌کنه… خود نوری پشت توپ می‌ایسته… نوری هستش و دروازه‌بان لخویا… و گل! گل…! این‌گونه گل سوم پرسپولیس رقم می‌خورد و ورزشگاه آزادی مملو از شور، احساس و هیجان می‌شود. پرسپولیس در میان ناباوری، لخویا را نابود می‌کند و مقتدرترین تیم دور اول مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا لقب می‌گیرد تا به همین بهانه میزبان کاپیتان این تیم باشیم دیروز (جمعه) رأس ساعت 11:30 محمد نوری خوش‌قول و سروقت به دفتر خبر آمد و اینچنین پاسخگوی سؤالات‌مان شد.

پنالتي زدن ترس دارد؟
پنالتي زدن توي پرسپوليس ترس دارد. البته بستگي به نوع بازي هم دارد و همان‌طور كه بارها گفتم، بعد از آن كه در دربي پنالتي خراب كردم و آن‌قدر فشار و سختي را متحمل شدم، ‌همسرم گفت ديگر پنالتي نزن و من هم گوش كردم!

آن لحظه در بازي با لخويا به هجده قدم حريف زدي تا پنالتي بگيري يا اينكه…
رفتم كه گل بزنم. حتي دريبل زدم و لايي انداختم اما مدافع حريف خطا كرد و پنالتي شد.

اگر بازي با لخويا صفر- صفر بود يا يك بر صفر، پرسپوليس عقب مي‌افتاد، باز هم پنالتي‌ مي‌زدي؟
(بلافاصله) باز هم پنالتي مي‌زدم.

اگر خراب مي كردي… شايد هم مطمئن هستي كه تماشاگران پرسپوليس تو را هو نمي‌كنند!
بله، مطمئن هستم من يكي را به خاطر خراب كردن پنالتي هو نمي‌كنند!

حضور مهدي مهدوي‌كيا و علي كريمي در رختكن پرسپوليس پيش از بازي هم خيلي شما را سورپرايز كرد. درست مي‌گوييم؟
دقيقاً، داشتيم از رختكن بيرون مي‌آمديم كه علي كريمي و مهدي را ديديم و خيلي خوشحال شديم.

محمد نوري از هر يك از اين دو كاپيتان سابق پرسپوليس چه چيزي ياد گرفته است؟
از علي كريمي انضباط و تمرين كردن را آموختم. او عادت داشت هميشه يك ساعت زودتر سر تمرين حاضر شود و من هم بعد از بستن بازوبند كاپيتاني، اين عادت كريمي را ياد گرفتم. از مهدي مهدوي‌كيا هم حرفه‌اي بودن و اعتراض نكردن به رغم نيمكت‌نشيني را آموختم. آقامهدي خيلي جنتلمن و باشخصيت است. البته ميل به بردن هم در مهدوي‌كيا موج مي‌زند.

بازي بزرگان زيادي را به چشم ديدي. كار كدام بازيكنان ايراني را بيشتر مي‌پسندي؟
كريم باقري، علي كريمي و مهدي مهدوي‌كيا. در دنياي فوتبال هم زين‌الدين زيدان و كاكا را در پست خودم خيلي دوست داشتم.

مي‌دانستي كاكا بچه‌پولدار است؟
(با تعجب) نه، جداً؟!

بله، محمد نوري هم در دوران كودكي در ناز و نعمت بزرگ شده و پولدار بوده است.
نه بابا من مثل كاكا بچه پولدار نبودم! البته اكثر فوتباليست‌ها از قشر ضعيف جامعه هستند. خود من خاطرم هست يك كفش استوك داشتم كه توي مدرسه، كوچه و خيابان موقع فوتبال و واليبال پايم بود.

(به شوخي) پس مرفه بي‌درد نبودي؟
(مي‌خندد) باورتان نمي‌شود من همراه پدرم در استاديوم آزادي كار مي‌كرديم. توي استاديوم بوفه داشتيم و…

ساندويچ مي‌فروختي؟
هم ساندويچ مي‌فروختيم و هم چيزهاي ديگر. هيچ‌وقت فراموش نمي‌كنم بوفه ما سمت جايگاه استقلالي‌ها بود و به رغم آن كه خودم پرسپوليسي بودم، زياد نمي‌توانستم با گل‌هاي پرسپوليس شادي كنم. يواشكي مي‌خنديدم چون مي‌ترسيدم از استقلالي‌ها كتك بخورم.

از پدرت حقوق هم مي‌گرفتي؟
آن‌موقع بحث حقوق نبود، به اتفاق پدرم و برادرم در استاديوم آزادي كار مي‌كرديم تا خرج خانواده را تأمين كنيم…

كدام بازي معروف را به خاطر داري؟
دربي سال 73 وقتي پرسپوليس 2 بر صفر جلو افتاد، با خيال راحت سمت خانه رفتم و استاديوم را ترك كردم اما وقتي رسيدم خانه، تازه فهميدم بازي 2- 2 شده و بازيكنان بزن‌بزن كردند.

مي‌گويند محمد نوري شده فرهاد مجيدي استقلال و روز بعد از بازي‌هاي پرسپوليس، همه‌اش مرخصي مي‌گيرد يا تمرين نمي‌كند!
نه، دو، سه هفته مصدوم بودم و نمي‌توانستم به خودم خيلي فشار بياورم. در واقع به خاطر بازي لخويا داشتم مدارا مي‌كردم.

يعني اهل پيچاندن تمرين پرسپوليس نيستي؟
اصلاً و ابداً! من عاشق تمرين كردن هستم و اين وصله‌ها به محمد نوري نمي‌چسبد. (با خنده)

اسم فرهاد مجيدي وسط آمده، مي‌خواهيم نظرت را درباره او بدانيم.
يكي از اسطوره‌هاي باشگاه استقلال كه بين هواداران اين تيم محبوب است.

ولي همين فرهاد مجيدي كم تو و پرسپوليسي‌ها را اذيت نكرد!
فوتبال همين است ديگر. به نظرم فرهاد مجيدي يكي از باشخصيت‌ترين فوتباليست‌هاي ماست. بيشتر از فرهاد مجيدي، داوران، حرص‌مان را در دربي درآوردند.

به نظر مي‌رسد هنوز هم از دست مرتضي كريمي دلخور باشي؟
نه تنها من، بلكه هواداران پرسپوليس هم او را فراموش نمي‌كنند. كريمي به عنوان كمك‌داور بازي يك گل صددرصد من را بي‌دليل آفسايد اعلام كرد تا در دقيقه 2+90 گل بخوريم و مسابقه را واگذار كنيم.

با كدام‌يك از پرسپوليسي‌ها رفاقت داري؟
با همه همبازيانم ارتباط خوبي دارم اما با رضا نورمحمدي، حميدرضا علي‌عسگري و هادي نوروزي صميمي‌تر هستم. هر سه اين عزيزان بامعرفت هستند و مي‌شود روي رفاقت آنها حساب باز كرد.

پرسپوليسي‌ها بامعرفت‌ترند يا استقلالي‌ها؟
اين حرف من نيست، خيلي‌ها مي‌گويند پرسپوليسي‌ها بامعرفت‌ترند. با وجود آن كه خوب نتيجه نگرفتيم اما مي‌آيند و ما را حمايت مي‌كنند. مي‌بازيم، مي‌آيند، ناكام مي‌شويم، مي‌آيند و… هر جوري حساب كنيد، مَشتي و كاردرست هستند.

در نظرسنجي اخير برنامه 90 شركت كردي؟
متأسفانه برنامه دوشنبه شب 90 را نديدم.

اگر قرار بود به يكي از گزينه‌ها رأي بدهي؟
خداوكيلي كار سختي است. هر 5 گزينه برايم عزيز و بزرگ هستند و واقعاً نمي‌توانم انتخاب كنم.

اگر 5 بازيكن ديگر را مي‌توانستي در اين نظرسنجي بگذاري، چه كساني را انتخاب مي‌كردي؟
من 6 نفر را انتخاب مي كردم؛ مجتبي محرمي، بهروز رهبري‌فرد، رضا شاهرودي، حميد استيلي، افشين پيرواني و مهدي هاشمي‌نسب!

مهدي هاشمي‌نسب؟!
بله، مهدي هاشمي‌نسب براي پرسپوليس يك سوپراستار بود. خود من بارها و بارها هاشمي‌نسب را در استاديوم آزادي تشويق كردم و برايش هورا كشيدم.

وقتي رفت استقلال، ناراحت نشدي؟
چرا، ولي مثل بعضي‌ها به مهدي هاشمي‌نسب اسكناس نشان ندادم. او براي من هميشه محبوب است چون خاطرات خوبي از حضورش در پرسپوليس دارم.

خودت هم نزديك بود اين فصل سر از استقلال دربياوري. درست است؟
استقلالي‌ها از زماني كه 19 ساله بودم، مرا مي‌خواستند. بازيكن‌ هما بودم و قراردادم 2 ميليون تومان بود ولي باشگاه براي دادن رضايتنامه‌ام 40 ميليون تومان خواست و رفتنم به استقلال منتفي شد.

خوب است كه اعتراف مي‌كني… برخي‌ها منكر پيوستن به تيم رقيب مي‌شوند.
به هر حال همه فوتباليست‌ها دوست دارند در استقلال يا پرسپوليس توپ بزنند. لزوماً هم قرار نيست به تيم محبوب دوران كودكي‌شان بروند و بازي كنند. استقلالي‌ها هم از 19 سالگي دنبالم بودند اما قسمت شد كه به پرسپوليس بيايم.

درخشان را از لحاظ مربيگري چطور ديدي؟
حميدخان در تيم ملي جوانان سرمربي‌ام بود. خيلي چيزها از ايشان ياد گرفتم. از لحاظ فني هم مربي خوبي است و به من هم خيلي لطف داشته و دارد.

به تو مي‌گويند پسر درخشان!
من با هيچ‌يك از مربيانم مشكل نداشته و ندارم. سعي كردم به همه آنها احترام بگذارم و از مربيانم هم بي‌احترامي نديده‌ام. در مورد حميد درخشان يك نكته را بايد بگويم كه اين فصل خيلي تحت فشار بوده است. من يك بازيكن هستم و قصد دخالت در امور باشگاه را ندارم ولي واقعاً مطرح كردن اسم برانكو يا قطبي خيلي سرمربي پرسپوليس را در منگنه گذاشت.

بسيار خوب، از خريد گابريل ناراحت شدي؟
نه، آن روز من گفتم اگر قرار است هافبك بخرند، بهتر است دنبال هافبك دفاعي بروند. من و پيام صادقيان كه هستيم و…

حالا نظرت درباره اين بازيكن برزيلي چيست؟
فوتباليست خوبي است. بسيار باهوش بازي مي‌كند و شعور فوتبالي بالايي دارد.

برخلاف تادئو؟!
تادئو هم بازيكن خوبي است اما باشگاه در قبال او بدقولي كرد. به تادئو وعده داده بودند ظرف 10 روز خانواده‌اش را به تهران بياورند ولي الان چند ماه گذشته و خبري از اين قول و قرار نيست. به نظرم با روح و روان تادئو بازي شد و در چنين شرايطي نمي‌توان توقع زيادي از او داشت.

بي‌تعارف اگر جلوتر بازي مي كردي، براي تو بهتر نبود؟
خودم دوست دارم پشت فوروارد و به عنوان هافبك تهاجمي بازي كنم اما صلاحديد سرمربي اين است و به آن بايد احترام گذاشت.

خيلي پيش آمده كه با مجتبي جباري و محرم نويدكيا مقايسه شوي. خودت در اين رابطه نظري نداري؟
هر دو از بهترين هافبك‌هاي دهه اخير ايران هستند. در سپاهان كه بودم،‌ لوكا مرا يك خط عقب‌تر بازي مي‌داد تا محرم به عنوان هافبك هجومي بازي كند و در غياب نويدكيا، من جلو مي‌رفتم…

بين جباري و نويدكيا تو كدام‌يك را انتخاب مي‌كني؟
انتخاب بسيار سختي است. هركدام ويژگي‌هاي خاصي دارند كه به كار تيم مي‌آيد و نمي‌توان انگشت روي يك نفر گذاشت.

چرا شماره 14 را مي‌پوشي؟ دليل خاصي دارد؟
در تيم هما كه بودم، شماره 10 مي‌پوشيدم. 20 ساله بودم كه آقاي پروين و كربكندي همزمان مرا مي‌خواستند. بين دوراهي پرسپوليس و ذوب‌آهن بودم كه پيشنهاد سپاهان رسيد و به اصفهان رفتم. شماره‌هاي خوب هم بين بازيكنان سپاهان تقسيم شده بود. شماره 10 را هم رسول خطيبي مي‌پوشيد و به همين خاطر من شماره 14 را انتخاب كردم كه برايم خوش‌يمن بود.

مي‌داني چه كسان ديگري اين شماره را مي‌پوشيدند؟
ضيا عربشاهي در پرسپوليس، تيري آنري در آرسنال و تيم ملي فرانسه…

و يوهان كرويف؟
نمي‌دانستم ولي كرويف را مي‌دانم كه يكي از اسطوره‌هاي تاريخ فوتبال است.

حالا كه بحث خوش‌يمن بودن شد، مي‌خواهيم بپرسيم محمد نوري با موي بلند بهتر گل مي‌زند؟!
آدم خرافاتي نيستم ولي به موي بلند علاقه دارم. شايد هم به قول شما بهتر گل مي‌زنم!

آندرانيك تيموريان دوست صميمي‌ات هم اين‌طوري است!
اتفاقاً وقتي آندو موهايش را كوتاه كرد، زنگ زدم و گفتم كه چرا اين كار را كرده است؟ حالا قرار شده ديگر موهايش را كوتاه نكند!

بحث پول دستي گرفتن تو از آندو صحت داشت؟
با آندو و غلامرضا رضايي خيلي صميمي هستيم و هر وقت مشكلي پيش مي‌آيد، مثل داداش به كمك هم مي‌رويم و سه‌تايي حل مي‌كنيم. هميشه هم با يكديگر مشورت مي‌كنيم.

يعني تيموريان براي رفتن به تراكتورسازي تبريز با تو مشورت كرد؟
بله، حتي پرسپوليس هم او را مي‌خواست.

به او نگفتي به پرسپوليس بيايد؟
چرا، اتفاقاً به آندو تعارف كردم به پرسپوليس بيايد اما شرايط تيموريان طوري است كه نمي‌توانست به ما ملحق شود. براي او بهترين گزينه، تراكتورسازي بود.

شايد هركس ديگري جاي تو بود، كاپيتان پرسپوليس بود و از تيم ملي در آستانه جام جهاني خط مي‌خورد شلوغ مي‌كرد و زمين و زمان را به هم مي‌ريخت اما محمد نوري چنين نكرد. چرا؟
آرزوي هر بازيكني حضور در تيم ملي است. من هم دلم مي‌خواست در جام ملت‌ها باشم اما اين تصميم كارلوس كروش بود و بايد احترام مي‌گذاشتم. من اولاً اهل شلوغ‌كاري نيستم و در ثاني كارلوس كروش را خيلي دوست دارم. از آن گذشته آدمي هم نيستم كه بعد از خط خوردن از تيم ملي بنشينم و براي شكست تيم كشورم دعا كنم. باورتان نمي‌شود وقتي تيم ملي در ضربات پنالتي به عراق باخت، پسرم سپهر 10 دقيقه داشت گريه مي‌كرد و خودم هم به شدت ناراحت بودم.

بعد از بازي با لخويا گفتي كه در پرسپوليس پيراهن آستين بلند نداريد. مگر چنين چيزي ممكن است؟
واقعاً نداريم. حرف من شخص محمد نوري نبود. به خدا شأن باشگاه پرسپوليس خيلي بزرگتر از آن است كه لباس گرم نداشته باشد. ما پرطرفدارترين تيم آسيا هستيم اما البسه‌اي استفاده مي‌كنيم كه اصل نيست و توي ميدان منيريه توليد مي‌شود!

جداً؟!
بله، لباس‌ها را در منيريه مي‌دوزند و مي‌گويند توليد ايتالياست! خيلي خنده‌د‌ار است. ما داريم به ازبكستان مي‌رويم در حالي كه نصف بچه‌ها لباس ماكرون توليد منيريه را مي‌پوشند و نصف ديگر كماكان آل‌اشپورت استفاده مي‌كنند! نمي‌خواستم اين حرف‌ها را بزنم اما دلم مي‌سوزد. من و پيام صادقيان به خاطر نداشتن لباس گرم سرما خورديم و چند روز تمرين اردوي امارات را از دست داديم.

بحث پيام صادقيان شد. درباره افت اين بازيكن جوان و مستعد نظري نداري؟
به جرأت مي‌گويم پيام صادقيان بهترين دريبل‌زن ايران است. او به همراه اميد عاليشاه و مهدي طارمي آينده تيم ملي و فوتبال ايران هستند و به شما قول مي‌دهم هر سه تا فيكس تيم كشورمان خواهند شد. خيلي با پيام صحبت كردم ولي او اين فصل بد آورد. محروميت و مصدوميت، عامل اصلي افت صادقيان بود ولي مطمئن باشيد دوباره برمي‌گردد و تبديل به همان پيامي مي‌شود كه مي‌شناختيم.

راستي پاس پشت پاي مهدي طارمي شانسي نبود؟
به هيچ عنوان، او يك بازيكن جوان، مستعد و خوش‌اخلاق است كه فقط تمرين مي‌كند و با ادامه همين روند مي‌تواند لژيونر شود.

در ليگ برتر كه شانسي نداريد. برنامه شما براي ادامه ليگ قهرمانان آسيا چيست؟
با وجود آنكه به قول شما شانسي براي ادامه ليگ برتر نداريم اما با تمام وجود و تا روز آخر خواهيم جنگيد. در ليگ قهرمانان آسيا هم خدا را شكر شروع خوبي داشتيم و سه امتياز شيرين گرفتيم، آن هم از لخويا كه پول يكي، دو بازيكن آن كل هزينه‌هاي يك سال پرسپوليس را پوشش مي‌دهد.

چقدر اميدواريد به جمع 4 تيم پاياني ليگ قهرمانان آسيا راه پيدا كنيد؟
چرا چنين چيزي بايد رؤيا باشد؟ من حتي به بالاتر هم فكر مي‌كنم. اگر بتوانيم به اميد خدا از مرحله گروهي به پلي‌آف صعود كنيم و فصل بعد تقويت شويم، به نيمه‌نهايي و حتي فينال هم مي‌شود صعود كرد. ما جلوي لخويا ثابت كريم هر چيزي امكان‌پذير است.

خودت سال بعد در پرسپوليس مي‌ماني؟
گزينه اول و آخر من در ايران پرسپوليس است. من همين امسال هم مي‌توانستم به تيمي بروم كه پول بيشتري مي‌داد و نقد هم پرداخت مي‌كرد اما به عشق هواداران و خودم در پرسپوليس ماندم تا به تيم محبوب دوران كودكي‌ام كمك كنم.

اگر از تيم‌هاي قطري پيشنهاد برسد، باز هم مي‌ماني؟
من در نيم‌فصل دو پيشنهاد از قطر و جنوب شرق آسيا داشتم اما به خاطر پرسپوليس ماندم تا در ليگ قهرمانان آسيا به تيم خودم كمك كنم.
محمد نوري متولد 1361 است. تا چه زماني مي‌خواهد بازي كند؟
تا زماني كه به درد تيم خودم بخورم. اجازه نمي‌دهم هو شوم و كنارم بگذارند. هرچند سال گذشته مي‌خواستند مرا از پرسپوليس بيرون كنند!

چه كساني؟!
بگذريم! ( هر چه اصرار مي‌كنيم، بي‌فايده است و حرفي نمي‌زند)

در پايان حرف خاصي نداري؟
يك تشكر ويژه از هواداران پرسپوليس دارم كه در سرماي هوا ما را در استاديوم آزادي تنها نگذاشتند و امروز از مسئولان پرسپوليس تقاضا مي‌كنم از الان به فكر سال آينده باشند. قرارداد يكسري از بازيكنان پرسپوليس تمام مي‌شود و بايد به فكر تمديد آن بود و… البته آقاي نژادفلاح قول‌هايي داده‌اند كه اميدوارم عملي شود و در حد حرف باقي نماند. به خدا حيف است پرسپوليس به چه كنم، چه كنم بيفتد. حيف است. خيلي هم حيف است. ( سه بار تكرار مي‌كند!)

 

پيام كاپيتان پرسپوليس به فوتباليست‌ها
گذشته را فراموش نكنيد

كاپيتان پرسپوليس با فوتباليست‌هايي كه به محض بالا رفتن از اولين پله شهرت، گذشته خود را از ياد مي‌برند، تفاوت دارد… اين حقيقت را ديروز، حس كرديم، آنجا كه نوري صادقانه گفت وقتي نوجوان بود، وضع مالي خوبي نداشت و در استاديوم آزادي ساندويچ مي‌فروخت. نوري با بيان اين حرف و به زبان آوردن حقايق گذشته‌اش، نشان داد آدمي نيست كه بعد از رسيدن به شهرت و محبوبيت، گذشته‌اش را فراموش كند. كم نيستند فوتباليست‌هايي كه ما مي‌دانيم از جنوبي‌ترين نقطه تهران يا دورافتاده‌ترين شهرستان‌هاي ايران به ثروت و شهرت رسيدند اما حالا وقتي حرف مي‌زنند، مي‌گويند بچه جردن و تجريش بودند، تابستان با خانواده مي‌رفتند پاتايا و آنتاليا يا در شهرستان محل سكونت‌شان، بزرگ‌ترين باغ، شيك‌ترين خانه يا بهترين ماشين متعلق به خانواده آنها بوده و طوري حرف مي‌زنند كه انگار زندگي در جنوب شهر تهران كه مردمش باصفا هستند و متولد شدن در شهرستان‌ها كه مردماني نازنين دارد، عيب و عار است. اما محمد نوري ديروز به اين سوسول‌ها ياد داد گذشته خود را از ياد نبرند… كاپيتان پرسپوليس نشان داد شهرت امروز دليل خوبي براي فراموشي گذشته نيست و اصولاً‌ از رنج بايد به گنج رسيد.

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)