مرجع خبری پرسپولیس : مرغ همسايه غاز است! اين حكايت در بسياري از مسائل جامعه ايراني و خصوصا در ورزش و مخصوصا در فوتبال وجود دارد سالها است كه در فوتبال بسياري از مربيان و بازيكنان به صرف اين كه از ديار ديگري بوده اند داراي ارزش و اهميت بيشتري نسبت به نمونه هاي داخلي بوده كه هم توانائي و هم علاقه بيشتري نسبت به آنان داشته اند و ديده ايم چگونه داراي مزاياي فراواني شده اند سيل مربيان و بازيكنان مختلف آلماني و كروات و از ديگر كشورهاي خارجي آمده و ميزان دست مزدها و در آمدهاي آنها را بارها ديده و مورد انتقاد قرار داده ايم اما گوئي اين حديث حالا مصداق داخلي هم پيدا كرده و نمونه واقعي اين طرز تفكر را در تيم پرسپوليس مي بينيم براي اثبات اين ادعا نگاهي به برخي از تحولات و جا به جائي هاي اخير تيم پرسپوليس می افكنيم.

عباس انصاري فرد به واقع يكي از ركورد دار ترين مديران تاريخ فوتبال در اهمال كاري است او در طي حضور خود در تيم پرسپوليس تا به حال دو سر مربي يعني پيرواني و وينگادا را عوض كرده و حالا براي انتخاب سر مربي يكي از خسته كننده ترين پروسه ها و مكانيزم ها و صد البته ناكار آمد ترين آنها را به كار گرفته است او تا ديروز صحبت از دنيزلي و كارلوس آلبر تو مي كرد و بعد سمت پرزوويچ و تاپ مولر رفت و حالا صحبت از سر مربي دهه 90 رئال مادريد را مي كند كه 5 سال است هيچ پست سر مربيگري نداشته و در عين حال سخن از يك سر مربي آرژانتيني هم دارد از عباس انصاري فرد مي پرسيم به چه دليل اين همه رنج بر اعصاب طرفداران پرسپوليس وارد مي كند ؟ در تهران دو كانديداي بسيار خوب براي تيم پرسپوليس وجود دارد نخستين كانديدا مجيد جلالي است مردي كه يك شاهيني قديمي است و داراي دانش و اعتبار زياد است او با تيم پاس قهرمان ليگ شده است و بسياري كه معتقد بودند او داراي كاريزما براي هدايت تيمهاي پر جنجال را ندارد حالا با هدايت خوب تيمهاي فولاد و استقلال اهواز توسط مجيد جلالي مي توانند مطمئن باشند كه او مي تواند در تيمي چون پرسپوليس هم كارائي خود را نشان دهد.

ديگر كانديداي تيم پرسپوليس مي تواند دكتر بيژن ذوالفقار نسب باشد دكتر ذوالفقار نسب يك پرسپو ليسي قديمي است و او نيز چون جلالي از مردان آگاه فوتبال ما و شايد تنها كسي در فوتبال ايران باشد كه داراي درجه هاي عالي دانشگاهي و تجربه هاي زياد در عرصه تربيت بدني باشد دكتر فوتبال ما داراي تجربه هاي ملي و بين المللي فراوان در عرصه بازيگري و مربيگري است ذو الفقار نسب مي تواند به شرط حمايت مديريتي يكي از بهترين گزينه ها باشد و هر دو اين بزرگان مربيگري در حال حاضر آزاد هستند كه اين عدم اشتغال دليلي بر ناكار آمدي آنها نيست زيرا جريان سو مديريتي كه بر باشگاهها حكم فرما است باعث مي شود كه مربياني كه چون جلالي و ذو الفقار نسب داراي دانش و تجربه و استقلال كاري هستند به كار گرفته نشوند

البته این نکته را نیز نباید فراموش کرد که بسیاری از این مربیان داخلی که در تیمهای کوچک تر موفق بوده اند با پا گذاشتن به تیمهای پرطرفدار پایتخت در گردابی از حاشیه ها فرو رفته اند که بیرون آمدن از آن مساوی با اخراجشان بوده است، که نمونه بارز  آن دو فصل پیش استقلال و فیروز کریمی می باشد.

 حال مي پرسيم در شرايط فعلي تيم پرسپوليس آيا اين مردان كه با شرايط پرسپوليس و اصولا فوتبال ايران آشنائي داشته و داراي توانائي علمي و تجربي مربيگري در ايران هستند براي پرسپوليس بهترند يا نامهاي غير عادي كه از زبان انصاري فرد هر روز مي شنويم ؟

با تلخیص از، تورج عاطف