استاد موسیقی کشورمان گفت: با توجه به بیماری ام اسی که با آن درگیر هستم اما دوست دارم بازی و تمرینات پرسپولیس را از نزدیک ببینم.

 بی گمان یکی از مفاخر موسیقی ایران وجهان در زمینه موسیقی کلاسیک و رهبری ارکستر که شهرتی جهانی دارد، کسی نیست جز «نادر مشایخی». فرزند جمشید مشایخی که نزدیک به سی سال در اتریش زندگی کرده و شهرتی جهانی برای خود به دست آورده است اما یکی از طرفداران پر و پا قرص فوتبال و تیم پرسپولیس است.

مشایخی سال‌هاست که به ایران بازگشته و رهبری ارکستر سمفونیک تهران، ارکستر فیلارمونیک و ارکستر فرهنگی تهران از جمله فعالیت های وی در ایران بوده است. وی در گفت‌وگویی با خبرگزاری فارس در خصوص علاقمندی‌اش به فوتبال و پرسپولیس و همچنین درگیری‌اش با بیماری ام اس صحبت‌های جالبی را مطرح کرده است که در زیر می‌خوانید.

شما سال‌هاست که با بیماری ام اس زندگی می کنید.

درست است، از سال 61 من به این بیماری مبتلا شدم.

چند ساله بودید؟

جوان بودم. در سن 24 سالگی متوجه شدم که ام اس دارم. آن زمان در اتریش زندگی می‌کردم و پزشکان به سرعت متوجه بیماری من شدند.

 

 بسیار جالب است که بیش از سی سال است مبتلا به ام اس شده اید اما هنوز سرحال و پرانرژی مشغول فعالیت هستید.

(باخنده) این نظر لطف شماست اما کم و بیش مشکلاتی هم دارم. این روزها یکی از انگشتانم از لحاظ حرکتی دچار مشکل شده و راه رفتنم هم بیشتر به کمک عصاست. اما با همه این حرف‌ها قرار نبوده و نیست که مغلوب این بیماری شوم. متاسفانه در ایران دیده‌ام بسیاری از افرادی که به این بیماری مبتلا می‌شوند فکر می‌کنند دنیا به آخر رسیده و روحیه خود را از دست می دهند اما باید بگویم که اصلا اینگونه نیست. من و ام اس سال‌هاست به صورت مسالمت آمیز باهم زندگی می کنیم.

به نظر خودتان چه چیز باعث شد که بتوانید به خوبی با این بیماری کنار بیایید؟

موسیقی. پزشکان معالج من می گفتند که موسیقی تو را سرحال نگه داشته و باید آنرا ادامه دهی! زندگی من با موسیقی و پیگیری حرفه ای آن باعث شد که روند رشد این بیماری بسیار کند شود.

 فکر کنم به خاطر ام اس برخی از فعالیت ها را مجبور شدید کنار بگذارید.

درست است! من علاقه فراوانی به ساز پیانو داشتم. از شش سالگی با پیانو آشنا شده و آغاز یادگیری موسیقی من نیز پیانو بود. خیلی دوست داشتم نوازنده‌ای مطرح در پیانو باشم اما به خاطر بیماری این اتفاق نیفتاد. متاسفانه ام اس روی حرکات انگشت دستانم تاثیر گذاشت و آن صلابتی که برای نواختن ساز لازم بود را از بین برد. البته یک حسرت و آرزوی بزرگ دیگر نیز در زندگی دارم.

چه آرزویی؟

اینکه بتوانم روزی فوتبال بازی کنم. من جوانی پرهیجان و فعال بودم. تصور کنید در آغاز جوانی به خاطر این بیماری بسیاری از فعالیت های زندگی من از بین رفت که بزرگترین حسرت زندگی من همین فوتبال بود. اینکه بتوانم روزی در زمین حاضر شده و بازی کنم!

 فوتبال بازی نکردید اما فکر کنم طرفدار آن باشید.

بسیار زیاد! مگر می شود از فوتبال و هیجانات آن فاصله گرفت؟ با تمام مشغله ای که دارم، پیگیر اتفاقات فوتبال هستم.

 طرفدار کدام تیم هستید؟

امروز آن تعصب گذشته را ندارم و بهتر است بگویم هر تیمی که خوب بازی کند.

زمانی که آن تعصب را داشتید؟

(باخنده) مشخص است که یک پرسپولیسی دو آتشه بودم. خیلی دوست دارم بازی‌های پرسپولیس را در ورزشگاه از نزدیک دنبال کنم و با شادی هواداران این تیم، من نیز شادی کنم اما متاسفانه به خاطر این بیماری حضور در ورزشگاه و رفت و آمد برایم کمی مشکل است. به همین دلیل بازی‌های تیم محبوبم را از تلویزیون دنبال می‌کنم.

 امیدوار هستید که امسال تیم‌تان قهرمان شود؟

گفتم مانند گذشته نیستم اما مگر می شود از قهرمانی تیمی که از کودکی عاشقش بودید خوشحال نشوید؟!

 حرف پایانی؟

آرزوی موفقیت برای تیم دوست داشتنی‌ام و حضور در تمرینات یا مسابقات این تیم!

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)