مرجع خبری پرسپولیس : دوازدهم اردیبهشت ماه سال شصت و هفت طفلکی در بیمارستان ایرانمهر با 5/4 کیلو وزن به دنیا آمد که 24 سال بعد با 193 سانتی متر قد، جانشین احمدرضا عابدزاده درون دروازه پرسپولیس شد!
علیرضا حقیقی که به گفته والدینش بیمه آقاعلی ابن موسیالرضا(ع) است و نام کنونیاش، متعاقب خوابی بود که مادرش در دوران بارداری دیده بود، امروز 24 سالگی خود را در کانون گرم خانواده 4 نفره حقیقی جشن میگیرد. پدر، مادر، خواهر بزرگتر و علیرضا حقیقی جمع 4 نفره خانواده آنها را تشکیل میدهند.
از پدرام تا علیرضا
بیگمان باید گفت بهترین روز عمر مسعود حقیقی (پدر علیرضا) روز 12 اردیبهشت 1367 بود. روز تولد علیرضا. بچه اول دختر بود و خانواده حقیقی منتظر حضور یک پسر بودند تا به قول قدیمیها جنسشان جور شود. نکته جالب این است که پیش از به دنیا آمدن علیرضا، نام پدرام را برای او در نظر گرفته بودند. پدر زمانی که متوجه میشود خداوند به آنها یک فرزند پسر عطا خواهد کرد، نام پدرام را برایش در نظر گرفتند. اما مادر خواب آقاعلی ابن موسیالرضا را میبیند و به همین خاطر نام پدرام جایش را به اصرار مادر به علیرضا میدهد.
58 سانت قد، 5/4 کیلو وزن در بدو تولد!
اگر تخته MDF کنار دستتان هست پس بزنید به تخته! زمانی که علیرضا حقیقی به دنیا آمد، 58 سانت قد و 5/4 کیلو وزن داشت. از همان بدو تولد نوزادی قوی و بااستیل بود! از همان بدو تولد نسبت به نوزادان دیگر از قد و وزن بهتری برخوردار بود و پدر و مادر او همواره خدارا شکر میکردند که فرزندی سالم و قوی به آنها عطا کرده است. قد علیرضا از بدو تولد نشان میداد که او از این نظر از سایر همسنیهایش جلوتر است!
باهوش، کنجکاو و البته خیلی شیطون!
از وقتی که توانست 4 دست و پا راه برود، هرچه در مسیرش قرار میگرفت را برمیداشت. از همان بچگی باهوش، کنجکاو و البته به شدت شیطون بود. از همان پسرهایی که دیوار راست را بالا میروند که گویا یکبار در همان سنین مشغول فرو کردن چنگال در پریز برق بود که پدر به موقع سر میرسد وگرنه…! علیرضا از وقتی به تحرک افتاد یک لحظه ساکت نبود! از همان ابتدا پرانرژی بود. وقتی به دبستان میرفت ناظم مدرسهاش میگفت در هنگام زنگهای تفریح دائماً در حال شیطنت و اذیت کردن بقیه است.
شکستن2 تلویزیون و 20 شیشه همراه با پدر!
از علاقمندی علیرضا به پست دروازهبانی همین قدر بدانید که علیرضا وقتی بچه بود از این توپهای شبیه جوجه تیغی داشت. داخل چارچوب درهای خانه قرار میگرفت و مسعود حقیقی با آن توپ به او پنالتی میزد. برای رو کم کنی با هم شرط میبستند و این قدر سرگرم اینکار شدند که ساعتها میگذشت. باور کنید در حین پنالتی زدن و زمانی که بزرگتر شد، 2تلویزیون و 20 الی 30 شیشه خانه را به همراه پدر، آورد پایین!
علاقمندی به فوتبال از ورزشگاه شهید کشوری
از بچگی همراه با پدر به ورزشگاه شهید کشوری میرفت. دوستان پدرش در آنجا فوتبال بازی میکردند و علیرضا هم اکثر اوقات به جمع آنها اضافه میشد. برای تماشای بازیهای پرسپولیس هم به همراه پدر به استادیوم میرفت. مسعود حقیقی یک فوتبالی تمام عیار بود و او اکثراً با علیرضا در محیطهای فوتبالی به سر میبرد بزرگ شدن در جمع فوتبالیها باعث شد تا علیرضا به این ورزش علاقه زیادی پیدا کند. تفریح اصلی او فوتبال بود و از آنجا که فیزیک مناسبی هم داشت، تشخیص داده شد استعداد دروازهبانی دارد و کم کم وارد فوتبال شد.
وابستگی به خانواده
حجب و حیا نسبت به پدر، علاقه شدید به مادر و خواهر
علیرضا حقیقی وابستگی شدیدی به خانوادهاش دارد. با مادر و خواهر بزرگترش ارتباط بسیار صمیمی دارد. در واقع با هم خیلی رفیق هستند. با پدرش هم رابطه خوبی دارد اما نسبت به او حجب و حیا دارد و احترامش را حفظ میکند. اکثر اوقات اگر در اردو نباشد، سروقت به منزل میرود تا کسی نگران نشود و مادرش از این حیث بسیار از او راضی است. خیلی دوست داشت یک برادر داشته باشد که همیشه کنار او باشد که از این نعمت محروم است.
پلیاستیشن باز و عاشق فیلم ترسناک! مخالف اینترنت!
علیرضا اوقات فراغتش در منزل را مشغول بازی پلیاستیشن میشود و البته یک علاقمند حرفهای به فیلم است. حقیقی البته علاقه زیادی به دیدن فیلمهای ترسناک دارد و طوری پای فیلمهای ترسناک مینشیند که انگار درحال دیدن یک درام عشقی است! در بازی پلیاستیشن البته قهار بوده و در این زمینه کلی هم ادعا دارد!
علیرضا هیچ گونه آشنایی با اینترنت ندارد و فقط هم بازیان خود را هنگام کار با اینترنت ومرور سایت ها دیده است!
غدبازی و ماجرای علامتکشی
کاریزمای خاص علیرضا حقیقی او را اصطلاحاً یک جون غد و مغرور نشان میدهد. یک بار در سنین نوجوانی در مراسم عزاداری سالار شهیدان اصرار به کشیدن علامت میکند که با امتناع بزرگترهای هیأت روبرو میشود. اما از آنجایی که مرغش یک پا داشته با اصرار و غدبازی زیر علامت میرود و با توجه به فیزیک مناسبش از عهده کار هم برمیآید!
غرور حقیقی اقتضای جوانی
پدر و مادر علیرضا اما پیرامون اینکه پسرشان غد و مغرور است اینگونه نظر میدهند: اقتضای سنش است. هرچه میگذرد پختهتر عمل میکند. مادر علیرضا در این باره میگوید: الان که به او نگاه میکنم، نسبت به 3 سال قبل خیلی تغییر کرده و رفتارش سنجیدهتر شده است. هرچه پا به سن میگذارد پختهتر عمل میکند.
حس تازگی برای خانواده
وقتی از مادرش راجع به احساسی که در حین دیدن بازیهای علیرضا به او دست میدهد پرسیدیم بغضی مادرانه کرد و در حالی که صدایش میلرزید گفت: هر بار که درون دروازه پرسپولیس قرار میگیرد، انگار اولین بار است که این کار را انجام داده. در واقع همیشه این حضور برایم تازگی دارد. یه حس خوشحالی توصیف نشدنی به من دست میدهد و همیشه با هیجانی خاص بازیهایش را دنبال میکنم.
شاگرد اولی که به دانشگاه رسید و افت کرد!
علیرضا حقیقی در دوران تحصیل هم عملکرد خوبی داشته و نمرهاش 20 بوده است! فوقالعاده باهوش و درس خوان بود و اکثر نمراتش 20 بود. تا پایان دوران دبیرستان از نظر درسی در سطح مطلوبی قرار داشت اما هنگامی که وارد دانشگاه شد، به دلیل درگیریاش در فوتبال و وقت کمتری که داشت، افت کرد که البته طبیعی هم بود. هرچند که علیرضا در حال حاضر دانشجو است.
ارتباط صمیمی با فامیل
علیرضا با اقوام و بستگانش هم رابطه خوبی دارد. او با یکی از عموهایش بسیار صمیمی است و همین رابطه را هم با خالهاش دارد. امید پسرخالهاش از رفقای نزدیک و صمیمی علیرضا محسوب میشود که اکثر اوقات با همدیگر هستند. هرچند که امید نتوانست مثل علیرضا یک فوتبالیست صاحب نام شود.
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Sunday, 17 November , 2024