پرسپولیس نیوز : حالا یادگار کاپیتان پرسپولیس برای خودش مردی شده و یاد گرفته همه چیز را خودش به تنهایی حل کند.

 پسری که تا چند روز پیش مدام با پرسپولیسی‌ها از این شهر به آن شهر می‌رفت و روی نیمکت این تیم می‌نشست‌، حالا به جایگاه اصلی‌اش برگشته‌؛ پشت نیمکت مدرسه. جایی که باید باشد. جایی که باید دنبال رویاهایش بدود، بچگی کند و در کنار هم‌سن و سال‌های خودش دفتر مشق دوران کودکی‌اش را خط خطی کند.

مدرسه، مدرسه‌ای کاملاً مدرن است و حرفه‌ای. اصلاً شباهتی به مدارس سایر نقاط تهران ندارد. همه چیز دیجیتالی است و بچه‌ها با انواع و اقسام وسایل دنیای دیجیتالی آشنا هستند. حیاط مدرسه مانند زمین‌های چمن مصنوعی برای فوتبال است. چمنی که هانی نوروزی در آن فوتبال بازی می‌کند، به خوبی می‌درخشد و خیلی از آرزوهایی که دارد را در دل همین زمین چمن دنبال می‌کند. آرزویی که پس از فوت پدر همیشه از آن حرف زده: «می خوام مثل بابام فوتبالیست بشم.» مدرسه از سال اول تا پنجم شاگرد دارد و در هر کلاس ده نفر دانش‌آموز درس می‌خوانند.

هانی وضعیت درسی خوبی دارد، کلاس دوم است و پا به پای سایر هم کلاسی‌هایش تکلیف‌هایش را انجام می‌دهد. هرچند بعد از آن اتفاق تلخ، دو هفته‌ای مدرسه نرفت و چند باری هم به خاطر بازی‌های پرسپولیس و همراهی با این تیم از مدرسه جا ماند اما با لطف خانم معلمش تمام این عقب‌ماندگی‌های درسی را جبران کرده است. هانی این ‌روزها به خانم معلمش بیشتر از هر کسی اطمینان دارد و تمام درد دل‌هایش را به «خانم تنهایی» می‌گوید. چند روز پیش در مدرسه گفته بود تنها آرزوی من این است تا دوباره پدرم را در خواب ببینم. یا وقتی سرکلاس معلم هنگام انجام دادن تکالیف برای بچه‌ها تک‌نوازی پیانو پخش کرده بود‌، هانی پیش معلمش آمده و گریه کرده است. در مدرسه سعی شده توجه‌هایی که خارج از فضای درسی به او می‌شود به آن شدت نباشد تا پسر کوچولوی هادی نوروزی بین بچه‌ها حس متفاوت بودن نداشته باشد. سعی می‌شود تا با هانی مثل سایر بچه‌ها برخورد شود. البته خود هانی با توجه به جوی که وجود دارد، خیلی سعی دارد احساساتش را نشان ندهد و ژست مرد بودن می‌گیرد‌؛ مردی که همه می‌گویند باید مواظب هانا و مادرش باشد‌ اما واقعیت این است که یک مرد کوچولوی هشت ساله است و باید در کنار هشت‌ساله‌های دیگر بچگی کند.

هانی از هم‌کلاسی‌های دیگرش کمی بزرگ‌تر است. شر و شیطان است و تا می‌خواستیم عکاسی کنیم، از این سو به آن سوی حیاط مدرسه می‌دوید و دوستانش را جمع می‌کرد تا با هم باشند. علاقه‌ای به عکس تنهایی انداختن نداشت و در همه عکس‌ها دوستانش را بغل می‌کرد. هم‌کلاسی‌هایش هم به گفته خانم معلمش او را به خوبی درک می‌کردند و در روزهای اول خیلی با او مهربان بودند. بعد از مدتی‌ هم که همه چیز به روال عادی‌اش برگشته و هانی هیچ فرقی با هم‌کلاسی‌های دیگرش ندارد.
وقتی خواستیم از هانی عکاسی کنیم‌، طوری این کار را کردیم که متوجه نشود موضوع عکس‌ها اوست. خواستیم همه بچه‌های کلاس را درگیر این عکاسی کنیم و همه با هم به حیاط رفتند اما تا عکاسی را شروع کردیم هانی دوربین عکاس ما را گرفت و خودش شروع کرد به عکس گرفتن از بقیه همکلاسی‌هایش. طرز کار با دوربین حرفه‌ای را به خوبی بلد بود و این موضوع احتمالاً به خاطر این باشد که یا در خانه با این دوربین‌ها کار کرده است‌ یا اینکه این دو ماه آن‌قدر دوربین اطرافش بوده که به راحتی فهمیده چطور کار می‌کنند.
چند روز پیش که تولد هانی بود‌، از طرف باشگاه پرسپولیس برای او جشنی گرفته شد و یک دوچرخه به او اهدا شد. در کنار این جشن، چند روز پیاپی از طرف آدم‌های مختلفی برای هانی جشن تولد گرفته شد و این موضوع کمی مسوولان مدرسه را نگران کرده است. آنها می‌گویند شاید باشگاه پرسپولیس سال آینده دوباره برای هانی تولد بگیرد‌، اما سایر آن افراد چی؟ آیا بعد از گذشت چند ماه باز هم این توجه‌ها به هانی ادامه دارد؟ یا بعد از خروج از این جو، بچه به حال خودش رها می‌شود؟ او امسال خیلی خوشحال شد، اما آینده چه می‌شود؟
اصلاً نکته مهم‌تر این است که همه می‌گویند هانی باید فوتبالیست بشود. شاید او چند سال دیگر بخواهد دکتر، مهندس یا فرد دیگری بشود‌؛ نباید حق انتخاب را از او بگیریم. او باید تجربه‌های زیادی در زندگی‌اش داشته باشد تا خودش بتواند مسیر و راه زندگی‌اش را انتخاب کند.
حالا دوباره هانی به نیمکت مدرسه برگشته و زندگی عادی‌اش را از سر گرفته است. با هانا و هم‌کلاسی‌هایش بازی می‌کند و توجه‌های زیاد باعث نشده تا به بقیه هم‌سن‌هایش پزهای کودکانه بدهد. هانی خیلی زودتر از چیزی که باید «مرد» شده‌؛ اما با درک شرایط موجود، باید کاری کنیم که زندگی‌اش کاملاً عادی ادامه پیدا کند.

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)