پرسپوليس در ليگ سوم هم نشد و اين شايد سرنوشت مشترك همه قهرمانان ليگ باشد. تيمى كه در ابتداى فصل اركان قهرمانى اش را به دليل محاسبات صاحبان قدرت از دست داد، امروز شايد بيش از گذشته حسرت چيزهايى كه فصل گذشته داشت را مى خورد اما پرسپوليس هم مثل ساير تيم ها چاره اى ندارد جز اينكه حواسش به روزهاى پيش رو باشد. گذشته گذشته و اگر جام حذفى و جام باشگاه هاى آسيا نيز از دست بروند، معلوم نيست اينهايى كه هم اينك در رأس قدرت هستند بتوانند بر سر كار باقى بمانند. فوتبال ما – مخصوصاً ظرف چند ماه گذشته – بارها و بارها نشان داده و ثابت كرده كه چقدر ناشكيباست اما فعلاً اگر فرض را بر اين بگذاريم كه قرار نيست وينگادا از پرسپوليس برود، بايد بررسى كرد و ديد كه اين تيم در فصل آينده چه وضعيتى خواهد داشت. نلو هم مثل بسيارى از مربيان خارجى اهميت ويژه اى براى فيزيك قائل است. به عقيده او اگر بازيكنى «تكل نزند» حتى اگر منصورى تكنيكى يا پترويچ بازيساز باشد نيز مى توان آنها را نيمكت نشين ساخت و به مردانى چون عسكر كه بيشتر مى دوند يا حتى بهادر عبدى كه به دليل سربازى رفتنش شايعات زيادى به گوش مى رسد، ميدان داد. شايد اگر كريمى

«كريمى» نبود هم در تيم نلو تبديل به يك نيمكت نشين مى شد. كما اينكه مرد پرتغالى تا زمانى كه از آمادگى جسمانى محسن خليلى مطمئن نشد، آقاى گل را روى نيمكت نگه مى داشت. با چنين اوصافى شايد ديگر اولويت قرمزها در فصل نقل و انتقالات با جذب ستاره ها نباشد. البته مديران اين تيم هنوز هم راه سرپوش گذاشتن بر ضعف ها را در جذب ستاره ها مى دانند اما بعيد است نلو چنين اجازه اى به مديران تيمش بدهد. تنها احساس مشترك ميان سرمربى و مديران تيم يكى احتياج پرسپوليس به داشتن يك دروازه بان طراز اول است و ديگرى مدافعى كه ذاتاً چپ پا باشد. بنابراين بخشى از مسير نقل و انتقالات مشخص است و بايد ديد كه در ساير بخش ها چه اتفاقى مى افتد