کسب عنوان قهرمانی تحت هر شرایطی دستاورد بزرگی است و بهروز رهبریفرد این را به خوبی میداند.
عصر روز گذشته و در جریان تمرین بازیکنان قدیمی پرسپولیس بود که بهروز رهبریفرد دست به مصاحبه عجیبی زده و برای حدود هشت دقیقه، جملاتی را به زبان آورد که چندان مقبول هواداران محبوبش نبوده است. ستاره متعصب و جنگنده دهه 70 پرسپولیس با لقب “بهروز کاستاکورتا”، محبوبیت شدیدی بین هواداران این تیم داشت و برای حدود یک دهه نقش مهمی در موفقیتهای فراموش نشدنی این تیم ایفا کرد.
جدا از قهر و آشتیهای با علی پروین در کارگران و بازگشت یک مرد هر از چندگاهی با یک جعبه شیرینی به رختکن پرسپولیس، بهروز رهبریفرد یکی از مدافعان پرافتخار و مهم تاریخ پرسپولیس بوده و قطعا یکی از نامزدهای حضور در حتی تیم منتخب 11 نفره تاریخ این باشگاه است. اما بهروز رهبریفرد نیز به سان بسیاری از ستارههای دهه 60 و 70، گاهی اوقات انگار بیش از حد روی ضعف حافظه افکار عمومی فوتبال حساب باز کرده و چیزهایی میگوید که فاصله فراوانی تا حقیقت ندارد.
بهروز رهبریفرد در بخشی از صحبتهای خود در مورد جدایی از پرسپولیس اینگونه میگوید: “از فوتبال جدایم کردند. بعد از چهارده سال از پرسپولیس بیرونم کردند. هیچکدام از مربیان و مدیرعاملهایی هم که آمدند سراغی از من نگرفتند.”
ما به خوبی در خاطر داریم بعد از یک فصل بازی در پاس و جدایی از پرسپولیس تنها به عشق حمایت از علی پروین، بهروز رهبریفرد در تابستان سال 83 دوباره به تیم محبوب خود بازگشت و در آن فصل بدترین بازیهای خود را برای این تیم ارائه داد. 10 مهر 83 جلوی ملون پنالتی خراب کرد و دقایقی بعد دروازه خودی را گشود تا یک تنه باعث باخت خانگی پرسپولیس شود.
در مجموع در یکی از بدترین فصول تاریخ پرسپولیس، بهروز رهبریفرد در 34 سالگی اصلا عملکرد قابل قبولی نداشت و در اواخر فصل انصاری فرد چند بازیکن از جمله او، حامد کاویانپور، علی انصاریان و …. را به علت عدم همکاری با آری هان از باشگاه اخراج کرد و البته علاقمندان به بهروز نیز اعتراف میکنند که او در 35 سالگی دیگر از کیفیت لازم برای بازی در ترکیب ثابت پرسپولیس برخوردار نبود (گرچه در مجموع رهبریفرد بیتردید یکی از بهترین مدافعان تاریخ پرسپولیس است، اما دوران درخشش هر بازیکنی بالاخره روزی تمام میشود)
در واقع سوال از مدافع سابق قرمزپوشان این است که او انتظار داشته در چه موردی در سالهای بعد مدیران یا سرمربیان سراغی از او بگیرند؟ آیا بهروز رهبریفرد فعالیت جدی و طولانی مدتی در عرصه مربیگری داشته که مثلا یک سرمربی خواهان همکاری با وی شود؟ اینکه باشگاههای ایرانی یادبودی برای ستارههای سابق خود نمیگیرند و بازی خداحافظی آبرومند و تجلیل از زحمات معنایی در فوتبال ایران ندارد سر جای خود، اما به جز این فقره، بهروز رهبریفرد که خودش فعالیت جدی در فوتبال نداشته دقیقا خواهان چه چیزی بوده؟ در حقیقت بهروز انتظار داشته سرمربیان یا مدیران باشگاه در رابطه با چیزی به او مراجعه کنند؟
بهروز رهبریفرد در بخش دیگری از مصاحبه چنین جملاتی را بیان میکند: “اتفاقا توی کلاسها با علی منصوریان و یحیی گلمحمدی همدوره بودم. آنها پیشرفت کردند اما من راه پیشرفت را بلد نبودم.”
منظور از راه پیشرفت چیست؟ مثلا یحیی سالها در لیگ دو یا ذوب آهن و نفت و صبا و پدیده… مربیگری کرد و وقتی نتایج درخشانی گرفت، توانست به گزینه محبوب هواداران پرسپولیس تبدیل شود. آیا بهروز رهبریفرد نیز این مسیر را طی کرده؟ یا اگر این اتفاق رخ نداده چه کسی جلوی او را گرفته؟ کاش ستاره سابق و متعصب پرسپولیس یک بار دیگر دشمن خود در فوتبال را معرفی کند تا هواداران بدانند چه شخص یا اشخاصی اجازه ندادند مثلا بهروز رهبریفرد بتواند پرسپولیس را به فینال آسیا برساند یا سه بار قهرمان لیگ برتر کند؟
اما مهمترین بخش صحبتهای بهروز کاستاکورتا: “پارسال هم گفتم وقتی شما گرانترین تیم تاریخ را میبندید، حالا اولی هم نه ولی جزء دو یا سهتای اول هستید، باید قهرمان شوید. کادر فنی هم زحمت میکشد ولی وقتی همه نوع ابزاری دارید باید هم قهرمان شوید. پرسپولیس در این دو سال، خصوصا امسال کار شقالقمری نکرده است.”
در مورد تک تک این جملات میتوان صحبت کرد؛ گرانترین تیم تاریخ فوتبال ایران؟ بر اساس اسناد منتشر شده، پرسپولیس حتی گرانترین تیم فصل گذشته نیز نبود و تردیدی وجود ندارد همین پرسپولیس با توجه به نرخ تورم و ارز، در تاریخ خود تیمهای گرانتری از فصل قبل داشته است (تیم بگوویچ- رویانیان و ….) قطعا استقلال، سپاهان یا تراکتور نیز این قاعده مستثنی نیستند و به نظر بهروز رهبریفرد در این مورد دچار اشتباه بزرگی شده و بی سند و مدرک چنین ادعای عجیبی را مطرح کرده است. آیا بهروز قبول ندارد که پرسپولیس در دهه 70 نیز پرستارهترین تیم ایران در کنار استقلال بود؟ آن هم در دورانی که فوتبال کلا دو قطبی بود و رقیب دیگری برای این دو تیم وجود نداشت. با قبول این فرض، آیا قهرمانیهایی که خودش نیز در آن شریک بوده هم کار بزرگی محسوب نمیشود؟
اما نکته مهمتر: فرض بر اینکه پرسپولیس فصل گذشته گران قیمتترین تیم فوتبال ایران بود. حتی با قبول این فرضیه نیز قطعا کادر فنی و بازیکنان این تیم دست به کار بزرگی زدهاند. اگر حرف بهروز رهبریفرد را قبول کنیم، پس بایرن مونیخ و پاری سن ژرمن و منچسترسیتی و … نیز در لیگهای خود کار خاصی نمیکنند و چون بهترین اسکواد را دارند، قهرمانی آنها دستاورد خاصی نیست.
خیر، کسب عنوان قهرمانی در این لیگ فشرده و نزدیک برای هر کدام از مدعیان یک دستاورد مهم و قابل احترام است و صاحبان این موفقیت شایسته تمجید و ستایش هستند. سال گذشته یحیی و تیمش و فصل قبل از آن فرهاد مجیدی و استقلال قهرمان شدند و قطعا این موفقیتهای بزرگ، مورد احترام و ستایش عمومی قرار خواهد داشت.
اما یکی دیگر از جملات بیسابقه کاپیتان سابق پرسپولیس: “اگر زمان ما چنین خرجهایی میکردند ما پنج جام آسیایی میگرفتیم.”
کاش بهروز در ادامه اشاره میکرد که به عنوان مثال از سال 72 (آغاز حضورش در پرسپولیس تا 84 به جز یک فصل) این تیم از نظر مهره و بازیکن چه چیزی برای قهرمانی در آسیا کم داشت؟ ما که به خوبی در خاطر داریم اغلب بازیکنان بزرگ ایران در آن مقطع در پرسپولیس بازی میکردند و به عنوان مثال تیم از سال 73 تا 76 پرسپولیس، قطعا یکی از پرستارهترین اسکوادهای تاریخ باشگاه است. گاهی اوقات پیش می آمد که حتی بازیکن اصلی و ذخیره تیم ملی در پست هایی مثل دروازه بان و دفاع چپ هر دو عضو پرسپولیس بودند!
همچنین سطح فوتبال آسیا پایینتر، تعدد مدعیان در آن مقطع کمتر و کسب عنوان قهرمانی آسانتر بود. زیر سوال بردن رسیدن به فینال آسیا با 11 بازیکن در دوره برانکو یا غلبه بر النصر در روز شوک محرومیت عیسی آل کثیر، به خودی خود چه لطفی برای کاپیتان و بازیکن باسابقه یک باشگاه دارد و اصلا چرا بهروز رهبریفرد باید تلاش کند موفقیتهای فصول اخیر تیم محبوب خود را ندیده بگیرد؟
ستارههای دهه 60 و 70 در فوتبال ایران از محبوبیت خاصی برخوردار بوده و حسی متفاوت به علاقمندان به فوتبال میدهند. اما عجیب اینجاست که بسیاری از آنها هر از چند گاهی چوب حراج به محبوبیت و اعتبار خود زده و با صحبتهایی این چنینی، بیشتر علاقمندان خود را متعجب و شگفت زده میکنند (یک نوع اصرار انگار فقط به دیده شدن به هر قیمتی). البته بهروز رهبریفرد اینقدر سابقه درخشانی در پرسپولیس دارد که با یکی دو مصاحبه اعتبار خود را از دست نمیدهد، اما کاش او به پایان مسیر برخی بازیکنان قدیمی پرسپولیس نگاهی انداخته و محبوبیت بالای خود در بین هواداران را در طی سالیان پیش رو با چنین مصاحبههای تند و احساسی از دست ندهد.
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
خوشحالی گلش جلوی پرسپولیس فراموش نمیشه! صد رحمت به شجاع و عیسی!
رهبری فرد خواهشا راه قلیچ را نرو.
رهبری فرد چرت بافته. زمان شما فقط استقلال و سپاهان دو قطب بودند الان تراکتور،گل گهر،سپاهان ،فولاد و مس رفسنجان مدعی اند و ببشتر از پرسپولبس هزینه می کنند در اسیا هم ژاپن و عربستان معلومه چه خبره
بهروز دیگه برا هواداران تموم شده آخراش هواداران را خون به دل کرد و رفت در پاس که بود یادمه پنالتی را که به پرسپولیس گل زد چطور خوشحالی کرد این اصلا مُخش تاب داره
با درود بیشترین علتش که دیگه فراموش شده و میخوان بیچاره ها دیده بشن به هر قیمتی.البته دوشخصیتی و فقر فرهنگی و بی سوادی فوتبالی بیشترین علت میتونه باشه
فقط حسادت و لودگی وگرنه سپاهان تراکتور استقلال و حتی گل گهر وفولاد هرساله نجومی هزینه میکند که قهرمان بشه وگرنه بیمار نیست که چنین هزینه های متحمل میشن
امثال این و قلیچ رو واقعا نمیشه بهشون گفت پیشکسوت اینا از دشمن هم بدتر هستن اون دوزاری قلیچ که هر کی دوزار بندازه جلوش میپره تو بغلش اینم که بعد از موفقیتهای آقا یحیی و اینکه کاملا فراموش شده میخواد خودش رو مطرح کنه واقعا اینا مایه شرم پیشکسوتان هستن ، البته هر جفتشون تو دوران فوتبالشون هم مالی نبودن !!
همه تیم ها پیشکسوت،دارن،پرسپولیسم،پبشکسوت داره،به جای روحیه دادن تو بازی اول،اونم با شرایطی که درویش تو نقل و انتقالات کرده،دارن تخریب میکنند،اگه حرف زدن بلد نیستید،حرف نزدنو،که خوب بلدید!!!!!!
با سپاس از شما . راه سرمربیگری نیاز به سه تا امر مهم است .تجربه .دانش بالا و کاریزما بودن . یک بازیکن ممکن است در سطوح بالا و حتی کاپیتان تیم ملی یک کشور به مدت طولانی هم بشود ولی اگر یکی از این سه شرط را نداشته باشد سرمربی خوبی نخواهد شد و برعکس ممکن است مثل خوزه مورینو یک بازیکن ذخیره متوسط خط دفاع باشد اما به خاطر کسب علم در حضور سرمربیان سطح بالا و تجربه کافی و مهمتر کاریزما بودن .یکی از بهترین و گرانقیمت ترین ها بشود . در همین لیگ برتر و دسته یک و دسته دو بعضی از سرمربی ها بازیکنان متوسطی بودند اما با حضور در کلاس های فنی و دستیاری نزد سرمربیان با تجریه ایرانی و خارجی و همچنین کاریزمای بالا توانستند موفقیت های زیادی کسب کنند . باز هم سپاس فراوان خدمت دست اندرکاران سایت که مطالب مهمی که راهگشای هواداران نوجوان و جوان سایت میگذارید که بسیار گوهربار است. و مفید و ارزنده برای تک تک عزیزان .پیروز و سربلند باشید
داره میترکه که این حرفا رو میزنه، بسوز بیخاصیت
سپاس از قلم همیشه به حق جناب آریامقدم
حرف دل هوادار
بسیار این متن زیبا بود اما وقت مخاطبان را مخصوص کسانی نذارید که هنوز دو کلمه مودبانه نمیتونن حرف بزنن و به جز بی ادبی و گستاخی چیزی واسه گفتن ندارن…
خیلی قشنگ جوابشو دادی.با اینکه دوستش داریم اما حرفهاش درست نیست و شما هم جواب منطقی دادی
احوال اينو قليچه … وچندتاى ديگشون كه حسادت ميكنن وخودشون هيچى حاليشون نيست مشخصه،حرفاشون كاملا براى ماهابى ارزش هست،آقاى درويش مهاجم چيشد؟ ديوونمون كردى بخدا!!!
حسود
باز شما الان خیل محترمانه اظهارنظر کردید بازی های این اقا رو خوب یادمونه و حواشی بی پایان ش به نظر م باید مدیون گذر زمان باشه که خیلی ها خیلی چیز ها از خاطرشون رفته وگرنه این دو زار اعتبار م دیگه نداشت
به خدا قسم در اوجش اندازه ی نصف سید جلال نبود و کنعانی یا شجاع یه سروگردن از بهروز بهتر بودن و هیچ وقت در حد فیکس تیم ملی نبود و جالبه که در مورد هاشمی نسب هم ادعا میکنه بخاطر محبوبیت کنار گذاشته شد! ولی به خدا دروغ میگه چون هاشمی نسب با تمام محبوبیتی که داشت ولی نمیتونست با پروین اونزمان حتی رقابت کنه و پروین کسی بود که پرسپولیس مدیون بود و هوادار خوب میدونست و حتی پروین میتونست غیر مستقیم به حسین شلغم و یا لیدرها پول بده تا موقع ورود پروین اول و بیشتر تشویق بشه و یا غیره
متاسفانه بلا نسبت بعضیها پیرتر میشن خرفتر میشن و تخیلات و اوهام براشون میشه واقعیت.
من کسی بودم که تمام بازیها در تهران رو استادیوم میرفتم و به خدا دروغ میگه چون هوادار اونزمان واقعا پروین رو سلطان میدونست و محبوبیتش به تنهایی برابر بود با کل تیم و بجز این اولین بازیکن محبوب که داخل چمن میشد اغلب تشویق میشد و باور نکنید هاشمی نسب محبوبتر از پروین بوده باشه و یا پروین بخاطر محبوبیت گذاشته باشدش کنار چون اونزمان بعد از پروین عابدزاده محبوب بود و بعد هاشمی نسب ولی بهروز وقتی بازیکن بود محبوب زیادی نداشت و حتی میشه گفت مرحوم انصاریان تازه وارد محبوبتر از بهروز بود و هاشمی نسب محبوبیت و درخشش رو مدیون پروین وگرنه بعد از پرسپولیس در عرض یکسال تمام شد و تیم ملی با سرتوپ سامی جابر محو شد!
سلام رفیق. دیگه بی انصافی هم نکنیم دوست عزیزم. من هم دوره شمام و بارها کنار همون حسین شلغم تو آزادی نشستم و گلو پاره کردم واسه این تیم. بهروز از کم اشتباه ترین مدافعای ایران بود. حدودا ۹ سال تو پرسپولیس بود بجز سال آخر که پیر شده بود من یه سوتی و اشتباه فاحش بیشتر ازش به یاد ندارم. اوایل کنار اون بی اصل و نصب و افشین، بعدها کنار مرحوم انصاریان خط دفاعی مطمئن و بینظیری داشت پرسپولیس.
از همون زمان هم ثبات اخلاقی نداشت و کلا یه آدم به تمام معنا مزخرف و دم دمی مزاج بود. اما به هیچ وجه بازیکن بدی نبود.
دوست عزیز، مدافع کم اشتباه با مدافع خوب فرق میکنه و بهروز با وجود کم اشتباه بودن ولی به سید جلال نمیرسید چون بزرگترین مشکل بهروز کند بودن و نداشتن سرعت بود و اینکه اگر بازیکن تکنیکی یا سرعتی بود اغلب پنالتی میداد یا اخطار میگرفت. اینکه بگیم بد نبود دلیل خوب بودن نیست و باید خصوصیات مثبتش رو بگیم و شاید،البته شاید و به نظر شمابد نبوده ولی بازیسازی بلد نبود،مدافع باهوش نبود و کند بود و مثلا یحیی بازیساز بود و انصاریان مدافع مستحکم و بهروز اگر واقعا خوب بود و کم اشتباه،چرا تیم ملی نبود؟ جالبه که هم پستهای استقلالیش و هاشمی نسب و بعدها انصاریان فیکس تیم ملی شدن ولی بهروز نه. هر چند اونزمانم بهروز بازیکن تاپی نبود و جالبه که از پرسپولیس هاشمی نسب یا خاکپور یا یحیی و انصاریان فیکس تیم ملی شدن و یا همدوره هاش از پرسپولیس نعیم سعداوی و شاهرودی و هاشمی نسب تیم ملی بازی میکردن ولی بهروز نه و مربیان تیم ملی تعصبی و القابی نگاه نمیکردن و همانطور که قلیچ سالها پرسپولیس بازی کرد رهبری فر هم بازی کرد ولی واقعیت اینه که بازیکن بزرگی نبودنو جالبتر که خود کاستاکورتا هم بازیکن بزرگی نبود.هر چند شما بخواید سابقه رو به بزرگی یا خوب بودن ربط بدید و مثلا بگیم ربیع خواه خوب بود چون اشتباه نمیکرد!!