مرجع خبری پرسپولیس : شايد شكست مقابل استيل‌آذين براي هواداران پرسپوليس آن قدر ناراحت‌كننده نبود كه شنيدن حرف‌ها يا بهتر بگوييم بهانه‌هاي زلاتكو كرانچار آنها را آزرده خاطر كرد.
مرد كروات پرسپوليس حالا ديگر بهانه‌اي بهتر از آنفلوآنزا ندارد، هر بازيكني هم كه در تركيب قرار نگيرد قطعا از نظر او آماده نبوده اما رفتار كرانچار سوالاتي را در اذهان شكل داده كه بازگويي آن شايد براي خود مرد كروات بي‌حاصل نباشد.
1-‌‌چگونه ممكن است پس از گذشت 15 هفته، هنوز پرسپوليس به تركيب اصلي و مورد نظرش دست پيدا نكرده و در هر بازي شاهد تغييراتي در چيدمان اين تيم هستيم؟ آيا ثبات تيمي يكي از اصولي نيست كه مربيان كروات به آن پايبند هستند؟! كرانچار هرگز نتوانسته به يك تركيب ايده‌آل برسد.
2-‌‌محسن خليلي يك هفته در ليست 18 نفره قرار مي‌گيرد اما هفته بعد به روي سكوها مي‌رود. درست مثل محمد پروين كه ظاهرا جايش را هر هفته با خليلي عوض مي‌كند. در هر بازي محسن فرصت نيمكت‌نشيني پيدا كند، محمد روي سكوها است و هفته بعد اين دو فقط جاي خود را با هم عوض مي‌كنند! آيا بازي كردن دايمي بادامكي و بائو و بيرون ماندن هميشگي پروين خنده‌دار نيست.
3-‌‌زلاتكو مدعي مي‌شود كه ميثم بائو دچار سرماخوردگي شده و به همين دليل از ليست 18 نفره خارج شده كه اگر چنين باشد بازيكني با اين شرايط جسماني را در هتل نگه مي‌دارند و دقيقه 90 خطش مي‌زنند تا اين شائبه به وجود آيد كه بائو پس از اينكه فهميده در تركيب 11 نفره نيست اردو را ترك كرده است!
اين شايعه البته با شناختي كه از ميثم بائو وجود دارد عجيب و دور از ذهن به نظر نمي‌رسد. كرانچار گاهي اوقات واقعيت را مي‌بلعد، مثل اين بار كه آنفلوآنزا را بهانه غيبت بائو قرار داده.
4-‌‌اگر ادعاي كرانچار در مورد بائو درست باشد پس چرا به قول خودش از عادل كلاه‌كج كه تب داشته و سرماخورده بود استفاده مي‌كند؟ اين تناقض در گفتار و رفتار از سوي كرانچار كاملا بديهي است. آفتاب مي‌آيد، دليل آفتاب!
5-‌حسين بادامكي با وجود انتقادات زياد در تركيب قرار مي‌گيرد و اين اشتباه آنقدر تكرار مي‌شود تا همه يادشان برود سامان آقازماني در اولين بازي‌اش براي پرسپوليس مقابل استقلال چقدر خوش درخشيد و پس از آن در چند بازي در تركيب اصلي قرار گرفت و بعد به يكباره محو شد! كرانچار حتي به ساخته‌هاي دست خود و اعتقادات ديروزش هم اهميتي نمي‌دهد!
6-‌‌و آخر اينكه مهدي شيري با چه تدابيري در عين شايستگي و بازي خوبش برابر تراكتورسازي به نيمكت مي‌چسبد يا مجتبي شيري پس از چند بازي زيبا بر چه اساسي جايش را به جلال اكبري مي‌دهد.
خلاصه اينكه تا كرانچار باشد و شيوع بيماري آنفلوآنزا همچنان اين بهانه‌ها هم وجود خواهد داشت. اصلا اگر پرسپوليس بازي را مي‌برد و فاصله‌اش را با سپاهان حفظ مي‌كرد آيا اميدي به اين تيم مي‌رفت؟