معماي عجيبي است، بازيكن جوان، باتجربه، مليپوش در ساير تيمها عالي كار ميكند و همه كار براي تيمش انجام ميدهد اما وقتي به پرسپوليس ميرسد انگار از دنياي ديگري آمده و اصلا در ايران فوتبال بازي نكرده است.
اكبر منتشلو ؛ اين شرح حال مختصر بازيكناني است كه با درخشش در ساير تيمها و بعد از رسيدن به تيم ملي، بلافاصله راهي پرسپوليس ميشوند اما در اين تيم هيچ توفيقي كسب نميكنند، اگر به نام بردن باشد بايد تمام بازيكنان پرسپوليس را در اين جرگه قرار داد چرا كه در طول حداقل چند سال اخير هيچگاه شاهد اين قضيه نبوديم كه بازيكني در خود پرسپوليس رشد كند و به تركيب اصلي برسد اما تا بخواهيد در طول همين چند سال اخير بهترينهاي ليگ و تيم ملي در اين تيم توپ زدند اما چندين سال است كه پرسپوليس ناكام مانده و هيچ وقت نشده كه يك بازيكن بتواند همان بازي قبل خود را در اين تيم هم انجام دهد. همانطور كه گفته شد نام بردن از همه آنها يعني ليست كردن تمام بازيكناني كه آمدند و به نتيجهاي نرسيدند اما بهطور مثال كريم انصاريفرد در تيمي نهچندان مهرهدار و جوان مثل سايپا بهراحتي آقاي گل ليگ ميشود اما در پرسپوليس در يك فصل عدد گلهايش به تعداد انگشتان يكدست هم نميرسد. غلامرضا رضايي، هادي نوروزي، محمد قاضي و … هم چند سالي است كه نتوانستهاند بازيهايشان در تيمهاي سابق خود را به نمايش بگذارند، اين واقعيتي است كه دهان به دهان ميچرخد اما هيچگاه واكاوي نشد و قطعا در اين مجال هم كامل به آن پرداخته نخواهد شد اما ميتوان دلايلي را براي آن عنوان كرد.
معماي پرسپوليس، معماي محبوبيت است، محبوبيتي كه چند سالي است گم شده و هركس كه از راه ميرسد، بهدنبال آن ميگردد و در پس همين جست و جو و تقلا براي رسيدن به آن، خودش نيز گم ميشود و فراموش ميكند كه وظيفهاي داشته و قبل از هر چيز بايد براي تيمش مثمرثمر باشد. معماي پرسپوليس، معماي ذهن و روان است كه هيچگاه مورد توجه قرار نگرفته كه چرا بازيكناني كه به اين تيم كوچ ميكنند، استعداد و تواناييهايشان را جا ميگذارند، معماي پرسپوليس، همان معماي نداشتن محبوبيت است در تمام پستهايي كه سالهاي سال بازيكنان نامداري مثل استيلي، پيوس، پنجعلي، عبدي، كريمي، محمدخاني، كرماني و … به نام خود زده بودند و حتي بدون گل زدن هم تماشاگران آنها را دوست داشتند و وقتي در زمين بودند دل هواداران قرص بود كه تيمشان روز خوبي خواهد داشت، حالا همه آن محبوبيت، همه آن ثبات و حضور چندين ساله، به يغما رفته و بازيكنان بيشتر از يك فصل در تيم دوام نميآورند و اين چرخش همچنان ادامه دارد.
بازيكني مثل سيدمهدي سيدصالحي در طول تمام سالهاي گذشته نشان داده كه تمامكننده خوبي است و چارچوب را به خوبي ميشناسد از آقاي گلي ليگ برتر تا آقاي گلي ليگ قهرمانان آسيا در كارنامهاش ديده ميشود. هنوز هم خوب كار ميكند چرا كه فصل گذشته بدون حتي زدن يك پنالتي با 18 گل نفر دوم گلزنان ليگ برتر شد، در استقلال با برطرف شدن مصدوميتش، در چهار پنج بازي 7 گل به ثمر رساند، در حقيقت ميتوان گفت اين مهاجم ميتواند براي هر تيمي گلزن خوبي باشد ولي در پرسپوليس در پنج هفته فقط يك گل به ثمر رسانده و در حالي كه بازيكناني مثل رضا نوروزي و رضا عنايتي تعداد گلهاي خود را به 4 رساندند و كم نيستند بازيكناني كه دو يا سه گل براي تيمشان به ثمر رساندهاند، در پرسپوليس حتي يك بازيكن دوگله هم نداريم.
چه كسي براي پرسپوليس گل ميزند، محمد نوري، قاسم دهنوي، مهرداد كفشگري، اميد عاليشاه، هادي نوروزي، پيام صادقيان، غلامرضا رضايي، سيدصالحي، خانزاده و … اصلا وظيفه هر يك از بازيكنان چيست؟ بهاي رسيدن به محبوبيت چقدر است؟ يك روز دهنوي با يك گل بهترين ميشود و روز ديگر عاليشاه مصدوم، عاليجناب ميشود، يك روز سيدصالحي به وظيفهاش عمل ميكند و روز ديگر پيام صادقيان تازهوارد جوان در بورس قرار ميگيرد. اين داستان و معماي تيمي است كه همه بهدنبال محبوبيت ميگردند و اين محبوبيت را جز در زدن گل نميبينند و در پس اين جست و جو هيچگاه نتوانستند به وظيفه اصلي خود عمل كنند. سيدصالحي هفته دوم در مصاحبهاي به اين قضيه اشارهاي كرد و گفت وقتي موقعيتي نداشتم چطور گل ميزدم اما كسي توجه نكرد كه تا حالا پرسپوليس دست به عصا دنبال گلزن بگردد و يك روز به صادقيان دلخوش باشد و روز ديگر با ضربه ناگهاني و شانسي عاليشاه به سه امتياز برسد اما غافل از اينكه هيچ تيمي با اين روش موفق نبوده و نخواهد بود چرا كه فوتبال ورزش تيمي است و هر كس بايد به وظيفه خود عمل كند تا نتيجه در تمام بازيها حاصل شود، اين است معماي تيمي كه بهترين تحويل ميگيرد و در زمين بدترين ديده ميشوند.
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Monday, 25 November , 2024