بى گمان تيتر فوق شما را به ياد «زدنيك زمان» ايتاليايى مى اندازد. يك مربى صاحب سبك كه البته ظرف ۵ ۶، سال گذشته آن فروغ روزگارى كه در باشگاه رم مربيگرى مى كرد را نداشته است اما مقصودمان از زِمان، زَمان است و زمان يعنى وقت و وقت يعنى فرصت و فرصت چيزى است كه متأسفانه آن را در پرسپوليس به رسميت نمى شناسند!
TIME IS MONEY
نزديك به يك ماه است كه از اتمام ليگ گذشته و ظرف اين مدت بسيارى از تيم ها تمريناتشان را شروع كرده و يا ابزارى كه براى شروع فصل جديد لازم است را گرد آورده و همين روزهاست كه كارشان را كليد بزنند. در پرسپوليس اما انگار نه انگار كه زمان مثل برق در حال سپرى شدن است. در اين تيم هنوز شايعات حرف اول و آخر را مى زند و يك روز كاشانى مديرعامل مى شود و روز بعد اين سخن به ميان مى آيد كه قرار است پرسپوليس به همراه على آبادى به وزارت صنايع بروند! در باب مربيگرى نيز بحث داخلى يا خارجى بودن سرمربى فصل بعد داغ داغ است و اين در حالى است كه در وادى خيال، هر روز يك اسم، كانديداى نشستن روى نيمكت مورد بحث مى شود و گاهى اين دروغ ها به اندازه شوستر بزرگند و گاهى به اندازه دنيزلى و گونش نزديك به واقعيت؛ اما به دور از لحاظ شرايط كارى اين ۲ مربى و درخواست هايى كه دارند. خلاصه چنين به نظر مى رسد كه ناكام بزرگ فصل به پايان رسيده در حال تكرار اشتباهات قديمى اش است و مى خواهد بار ديگر به تجربه چنين فصلى نائل آيد.
TIME IS MONEY
بله وقت طلاست اما به قول اقبال لاهورى، گوش شنوا كو؟

پرسپوليس هنوز هيچ چيز در مورد فصل بعدش نمى داند و اين انتظار كه با آمدن كاشانى به هيأت مديره شق القمر خواهد شد نيز انتظار بيهوده اى است زيرا تا زمانى كه دورنماى مشخص و استقلالى براى تصميم گيرى وجود نداشته باشد با صرف چند اسم نمى توان موفقيت را تضمين كرد.
تكمله
مربى يكى از تأثيرگذارترين چهره هاى هر تيمى است. الان تأثيرگذارترين چهره- بخوانيد عامل- در پرسپوليس، زمانى است كه از دست مى رود و جدى گرفته نمى شود. يقين بدانيد كه چند ماه بعد سرخ ها افسوس همين روزها را خواهند خورد، روزهايى كه بايد صرف ساختن فردايى متفاوت مى شد و نشد