در غوغای انتشار فایل‌های صوتی از این و آن، دیالوگ‌های اولین جلسه هیأت‌مدیره پرسپولیس در فصل جاری هم به رسانه‌ها رسید.

مثل همیشه بازار تکذیب داغ شد و ایضاً تهدید به شکایت اما دم خروس بعدها از جاهای دیگر بیرون زد. یک بار علیرضا رحیمی اعلام کرد وزیر از او خواسته قید علی دایی را بزند، بار دیگر از سنگ‌اندازی در جذب اومانا گفت و آخرالامر از جمله عجیب سیاسی حرف زد که گفته بود دایی باید قبل از بازی با مسجدسلیمان اخراج شود و روی کلمه اخراج تأکید کرده بود مبادا کار به استعفا و رفتن محترمانه بکشد. نماینده مجلس هم در برنامه 90 حرف‌هایی مشابه زد. جالب‌تر از همه اما اظهارات امیر عابدینی بود که همین چندی پیش گفت استیلی و سیاسی از روز اول می‌گفتند دایی باید برود و بعد که نرفت، اجازه ندادند بازیکنان دلخواهش جذب شوند و دستش را بستند.
مردی که این فصل همه تصمیمات پرسپولیس را فردی گرفته، حالا خبر می‌رسد او از 30 میلیاردی که در فوتبال هزینه کرده، کمترین سهم را به تیمی داده که در آن سمت دارد. سیاسی به گفته امیر خادم خرج یک تیم را می‌داده و کم مانده بود لیگ‌برتر را به نام خود سند بزند. او رقبا را تپل و چاق می‌کرد تا در رقابت با پرسپولیس کم نیاورند! چنین معرکه مضحکی را در لیگ بورکینافاسو هم نمی‌توان دید، استقلال بی‌دغدغه ملی‌پوشانش را با پول‌هایی که احتمالاً جناب سیاسی پرداخته بود، نگه می‌داشت و دایی هر لحظه شاهد برگریزان تیمش بود. سیدجلال و پولادی و خلعتبری رفتند، عبدا… کرمی و کریم انصاری‌فرد نیامدند تا پرسپولیس دایی باب میل مخالفانش بسته شود.
سیاسی چند روز بعد از اخراج دایی، همه حق و حقوق یک فصل از دو فصل باقیمانده قرارداد او را پرداخت کرد تا شهریار کنار برود. اویی که به خواست خودش یا با دستور از بالا باید رفتن دایی را کلید می‌زد و در پرداخت پول این مربی هم مشکلی نداشت چرا همان ابتدای کار خیال همه را راحت نکرد و با کنار گذاشتن دایی، شرایطی را فراهم نمی‌کرد تا عداوت برخی با این مربی منجر ‌به قربانی کردن پرسپولیس نشود؟
خدا دایی را دوست داشت. او پولش را گرفت و تیمی که همه ادعا داشتند بد بسته شده، با همان مهره‌های به‌اصطلاح به درد نخور مثل طارمی و عالیشاه و نوراللهی و کفشگری دربی را برد تا از این حیث هم به نفع شهریار تمام شود و حالا روز به روز اخبار جدیدی از کودتاهای درون سازمانی پرسپولیس در ابتدای فصل به گوش می‌رسد. اخباری که نشان می‌دهد چه کسانی نمی‌خواستند دایی نتیجه بگیرد و البته دودش چشم پرسپولیس و هوادارانش را سوزاند. چه میخ‌ها که به تابوت این پرسپولیس نکوبیدند. افسوس، همه نجارها خودی بودند.