گزارشي از پشت صحنه برنامه نود

مرجع خبری پرسپولیس : عادل فردوسي‌پور اگرچه با اهالي مطبوعات رابطه حسنه‌اي دارد اما كمتر آنها را به قلمرو‌اش راه مي‌دهد و حتي تن به مصاحبه با ايشان مي‌دهد.

 

 مجله سروش كه وابسته به خود صداوسيماست در آخرين شماره‌اش گزارشي از پشت صحنه برنامه نود چاپ كرده كه البته جاي يك گفت‌وگو با عادل در آن خالي است. اين گزارش را به همراه بخشي از نقدها و نكته‌هايش در مورد پربيننده‌ترين برنامه تلويزيون بخوانيد:

شايد صفر دويد تا به 9 رسيد، شايد 9 قاعده بازي را تغيير داد و به صفر رسيد، شايد هر دو انتظار نود را كشيدند؛ و شايد بايد يك مرد جوان از راه مي‌رسيد و با ايده خود اين دو عدد به يادماندني را در كنار هم قرار مي‌داد.

تا پيش از اين، 90 عدد فوتبال بود؛ مثل يك فوتبال 90 دقيقه‌اي، اما در سال 1378، عادل فردوسي‌پور گزارشگر فوتبال، اين قفس را شكست تا 90 از زمين فوتبال به صداوسيما برسد. اين پيله شكافته شد تا «match today» فارسي وارد تلويزيون ايران شود.

 

اين برنامه پرطرفدار انگليسي كه رقابت‌هاي فوتبال جزيره را زير ذره‌بين مي‌برد و از بالا تا پايين را بدون يك جا انداختگي بررسي مي‌كرد، ايده نود را در ذهن عادل‌ فردوسي‌پور شكل داد. در آن سال‌ها شايد اين مجري جوان هيچگاه تصور نمي‌كرد برنامه تازه تاسيس‌اش اين گونه دوشنبه شب‌هاي فوتبال را به تاريخ بسپارد و بي‌ خوابي را به بامداد سه‌شنبه ببخشد، اما زمان گذشت و گذشت تا در سال 1388 عادل فردوسي‌پور، فوتبال و مردم دريابند، بدون اين برنامه خلأ بزرگي احساس خواهند كرد.

 

 در بحبوحه شايعات پررنگ تعطيلي برنامه نود و اين جمله به يادماندني فردوسي‌پور كه «اگر عمري بود و من زنده بودم و دوباره روي اين صندلي نشستم باز هم از حق دفاع مي‌كنيم» نود به اوج محبوبيت خود رسيد. باور تعطيلي اين برنامه محبوب به خاطر انتقاد از شرايط وخيم فوتبال، خواب نيمه‌تمامي بود كه هيچگاه كامل نشد. حمايت بي‌سابقه مردم و مسوولان صداوسيما از پخش دوباره نود اين برنامه را به بالاترين نقطه محبوبيت خود رساند.

 

هيچكس حاضر نبود دوشنبه شب‌هاي به يادماندني خود را فراموش كند. درست در ساعاتي كه سكوت خيابان‌ها را فرا گرفته بود و صدايي از جايي برنمي‌آمد، تنها نود عادل بود كه مي‌توانست اين سكوت را بشكند و خواب را از بامدادهاي سه‌شنبه بربايد. در 11 سال اخير بارها برنامه‌هاي ورزشي با هزينه‌هاي هنگفت آمده‌اند و رفته‌اند اما هيچ برنامه‌اي به اندازه نود با صراحت خود نتوانسته بر دل خوره‌هاي فوتبال بنشيند؛ آنها كه هركدام براي خودشان كارشناس هستند و تمام مسايل فوتبال را رصد مي‌كنند امروز فوتبال و نود با هم گره خورده‌اند؛ گره‌اي كه شايد تا سال‌هاي سال به دست هيچ كس باز نشود…

يكي از تصويربرداران به خنده مي‌گويد:«اگر يك كيلومترسنج روي او وصل كنند، بيشتر از يك فوتباليست مي‌دود.» عادل فردوسي‌پور آرام و قرار ندارد. درست از زمان پخش برنامه تا لحظه پاياني آن، او از استوديو به رژي مي‌رود و مسير برعكس را مي‌پيمايد. يكي از تصويربرداران مي‌گويد:«اينقدر مي‌رود و مي‌آيد كه ما خسته مي‌شويم.» عادل فردوسي‌پور هميشه همينطور است.

 

 او مانند فوتباليستي است كه مدام جا عوض مي‌كند. عطش زيادي براي گل زدن دارد و تا زمانيكه توپش را از خط نگذراند پشت صندلي‌اش آرام نمي‌گيرد. او عادت‌هاي جالبي دارد. معمولا در واپسين ثانيه‌ها خود را به استوديو 11 جام‌جم مي‌رساند، معمولا در آخرين ثانيه‌ها وارد اتاق گريم مي‌شود، معمولا باعجله با همه خوش‌وبش مي‌كند و هميشه در ثانيه‌هاي آخر روي صندلي‌اش مي‌نشيند.

 

 عادل فردوسي‌پور نماد سرعت، هوش و صراحت است. تمام عوامل برنامه نود معمولا اين سه كلمه را درباره‌اش به كار مي‌برند. همه او را دوست دارند؛ حتي اگر گاهي منتقد نود باشند. در هر اتاق، هر مسوول يا هر فردي از او خوب مي‌گويد. يكي از مسوولان در اتاق رژي مي‌خندد و مي‌گويد:«از او اصلا بدي نديده‌ايم كه بخواهيم بدش را بگوييم.» عادل معمولا آخرين نفري است كه وارد استوديو 11 مي‌شود.

 

 او از لحظه ابتدايي ورودش كنداكتور به دست از پله‌ها بالا مي‌رود. از پله‌ها پايين مي‌رود وارد اتاق رژي مي‌شود، به استوديو مي‌رود و روي صندلي‌اش جا مي‌گيرد. كنداكتور نود يار هميشگي‌ اوست حتي در اتاق گريم. مسوول گريم عادل و ميهمان‌هاي اين برنامه به شوخي مي‌گويد:«ما را هم عين خودت كرده‌اي. 10 ثانيه‌اي آدم گريم مي‌كنيم.» عادل هميشه عادت دارد دير وارد اتاق گريم شود و زود برود.

 

 به محض نشستن هم يك جمله تكراري دارد:«چند ثانيه بيشتر وقت نداريم. سريع يه دستي به صورتم بزن كه برم!» او حتي در اين لحظات سرش در كنداكتور برنامه است. انگار 100 بار هم كنداكتور را بررسي كند، چيزي از قلم افتاده، گريم كه تمام مي‌شود عادل يكي‌يكي پله‌هاي بازگشت به استوديو را طي مي‌كند.

وقتي وارد اتاق فرمان مي‌شود ديگر زمان چنداني تا شروع برنامه نمانده، او اينقدر دير رسيده كه ماشين خود را مقابل در ورودي پارك كرده ولي هيچ چيز مهمتر از نود نيست و صندلي مشكي رنگي كه انتظار عادل را مي‌كشد. او بعد از گذراندن مرحله اوليه وارد استوديو مي‌شود تا پشت كادر دوربين‌ها جاي بگيرد. يكي ديگر از تصويربرداران مي‌گويد:« اين دير رسيدن‌هايش براي من يك خاطره خوب است!»

 

لحظه‌اي كه كادرها روي صورت عادل بسته مي‌شود و نوفه‌هاي استوديو گرفته مي‌شود، نود به صورت زنده روي آنتن مي‌رود. فاصله حضور مجري و تهيه‌كننده اين برنامه تا زمان شروع برنامه شايد نزديك به 10 دقيقه باشد. اما اين زمان براي آقاي سرعت به قدري زياد است كه كنداكتور برنامه را پايين و بالا كند، در اتاق رژي آخرين برنامه‌ها را هماهنگ كند، با كارگردان درباره سياست‌هاي برنامه حرف بزند و در نهايت با مانيتور فينگر تاچ جديد «ور» برود!

 

اين مانيتور كه با سيستم فينگر تاچ در ظاهر، كار عادل را راحت‌تر كرده و برايش دردسر هم درست كرده است:«يك وقت‌هايي با انگشت روي اعداد مي‌زنم اما عمل نمي‌كند.» او معمولا بعد از بخش ابتدايي برنامه و پيش از پخش ووله‌هاي اصلي برنامه و بررسي اتفاقات، زمان خود را صرف بازي كردن با مانيتور و سيستم فينگر تاچ آن مي‌كند.

گفت‌وگوي ويژه فرصت مناسبي است تا عوامل پشت صحنه به عادل نزديكتر شوند. ميز و صندلي اين بخش در پشت صحنه قرار دارد و به وسيله عوامل سريعا روي صحنه چيده مي‌شوند تا عادل و ميهمانش روي آن بنشينند.

مسوول اين كار كه حسن حيدري است با خنده مي‌گويد:«اگر من حسش را نداشته باشم ميز و صندلي را جابه‌جا كنم فاتحه گفت‌وگوي ويژه خوانده است.» وقتي عادل گفت‌وگوي ويژه را شروع مي‌كند ميهمانان برنامه با چشم‌هاي گرد و حدقه بيرون زده، منتظر سوالات بي‌پرده او هستند. در لابه‌لاي سوالاتي كه او از غلامرضا رضايي مي‌پرسد، به ناگهان جمله‌اي به زبان مي‌آورد كه پشت صحنه را تكاني مي‌دهد: «آقا خداوكيلي چقدر بدنسازي كار كردي؟ الان دكمه‌هاي لباست كنده مي‌شود!»

 

اگر قرار بود به جاي پايه، دوربين‌ها روي دست تصويربرداران مستقر بود قطعا در اين لحظه تصوير عادل روي آنتن نمي‌رفت اما نعمت پايه دوربين اين است كه كادر را تكان نمي‌دهد ولي با هر تكه خنده‌دار عادل عوامل صحنه دسته‌جمعي مي‌خندند. اما جالب اينجاست كه اين صداها روي آنتن نمي‌رود. يكي از تصويربرداران مي‌گويد: «صداها را بم كرده‌اند و اگر خيلي بلند حرف بزني يا بخندي، بينندگان آن را مي‌شنوند.» به همين دليل آنها صداي خنده‌هايشان را با حسگرهاي گيرنده تنظيم كرده‌اند و معمولا به اندازه خود قهقهه ساتع مي‌كنند!

 

البته هميشه اين تيكه‌ها باعث خنده نمي‌شود؛ گاهي صداي اعتراض بعضي‌ها را هم درمي‌آورد. مانند تيكه‌اي كه عادل به توپ‌انداز فربه يكي از بازي‌ها مي‌اندازد. يكي از مسوولان رژي كه ظاهرا شرايط جسماني خود را با توپ جمع كن برابر ديده بود، نمي‌تواند سكوت كند: «مگه اين بنده خدا چيكارت كرده كه اينطوري تيكه مي‌ندازي؟ مگه ما چاق‌ها گناه كرديم!» اما حتي اين جمله‌ها هم از شادي پشت صحنه نود نمي‌كاهد. معمولا تمام عوامل صحنه خوشحال هستند. حسن حيدري يكي از عوامنل دكور و بمب خنده برنامه مي‌گويد:«اينقدر شنگوليم كه مي‌ترسيم آخرش گرگه بياد مارو بخوره!» نود در اين 11 سال معمولا چنين جوي داشته اما هميشه اينطور نبوده است.

رضا حبيبيان يكي از تصويربرداران برنامه به يكي از آن روزها اشاره مي‌كند:«فكر كنم تلخ‌ترين خاطره نود همان باشد. پارسال بعد از برنامه صفايي فراهاني شايعات زيادي درباره تعطيلي نود بود.همه ناراحت بوديم و هرگز فكر نمي‌كرديم وضعيت اينطور شود. آن شب همه ناراحت بودند ولي ته دلمان مي‌دانستيم دوباره به كارمان ادامه مي‌دهيم.» آن شب يكي از معدود شب‌هاي غم‌انگيز نود بود وگرنه با حضور عوامل فعلي خنده معمولا از روي لبان هيچكس محو نمي‌شود.

كارهاي حيدري در پشت صحنه گاهي عادل را در زمان پخش زنده برنامه به خنده وا مي‌دارد به خاطر همين سعي مي‌كند معمولا در رژي با بقيه بگويد و بخندد: «من از روز اول با نود بودم. وقتي دور هم جمع هستيم بايد خوش باشيم ديگر. كلا من در كنار مونتاژ دكور وظيفه خطير انرژي دادن به بچه‌ها را عهده‌دار هستم.» او كتاب خاطرات سيار نود است. اينقدر خاطره دارد كه اگر بخواهد از بين‌شان چند تا را گلچين كند بايد ساعت‌ها فكر كند. در واقع نه تنها او بلكه تمام عوامل برنامه خاطرات زيادي دارند كه نمي‌دانند بايد از كجا شروع كنند اما در كنار اين خاطرات اتفاقات بسيار جالبي هم در طول پخش زنده نود افتاده كه در نوع خود بسيار جالب است.

استوديو گرم است. همه كلافه شده‌اند. معمولا در تابستان اين محل گرم است و زمستان بسيار سرد. در يكي از همان شب‌هاي بسيار گرم، عوامل صحنه براي ورود و خروج هوا در انبار پشت دكور را باز مي‌گذارند. يك گربه از همه جا بي‌خبر هم كه به دنبال سرپناهي مي‌گشته، راست راست وارد پشت صحنه مي‌شود و با صداي خود، نظم را به هم مي‌زند. بي‌شك اين يكي از جالب‌ترين و به يادماندني‌ترين اتفاقات پشت صحنه نود بوده.

 

يكي از عوامل صحنه مي‌گويد:«آن شب چقدر ما خنديديم. همه به دنبال گربه بوديم. بيرون نمي‌رفت.» براي عوامل پشت صحنه اين اتفاقات عادي است ولي تمام تلاش خود را مي‌كنند تا حتي‌الامكان در كادر دوربين نباشند اما تا به حال چندين بار اين اتفاق افتاده. يكي از تصويربرداران مي‌گويد:«در حال مچ كات دوربين‌ها بوديم كه من مي‌خواستم ادامه تصوير را بگيرم. يكهو ديدم حسن حيدري هم در كادر من است! نگو مي‌خواسته يك ورقه به عادل بدهد و همه فكر مي‌كردند دوربين دارد ميهمان را نشان مي‌دهد.» اين اتفاقات بي‌شك در آينده هم رخ خواهد داد چون جزيي از برنامه است؛ همانگونه كه اشتباه جزيي از داوري است!

دكور سفيد و تكراري نود برچيده مي‌شود تا كادرها به دكور جديد مزين شوند. عادل تنها تا چند برنامه ديگر مجبور است روي اين دكور تكراري سفيد رنگ راه برود و برنامه جذابش را روي آنتن بفرستد. معمولا با شروع هر فصل، او با نود تغيير يافته خواب را از چشم همه مي‌ربايد. اما امسال با همان دكور تكراري كار را شروع كرد، اما قرار است همين هفته‌ها دكور جديد در استوديو 11 نصب شود.
سيد اميرحسن ميرطالب كه دكور جديد را به همراه خانم

ريحانه علي بخشيان طراحي كرده مي‌گويد:«چون ما نتوانسته بوديم جاي ثابتي براي نود بگيريم، مجبور شديم چند برنامه با دكور سال قبل ادامه دهيم. منتهي اين موقتي است چون حالا هم جاي ثابت گرفته‌ايم و هم اينكه دكور جديد تا حدود زيادي كامل شده است.» طراحي اين دكور حدود يك ماه و نيم زمان برده است ظاهرا عادل دخالتي در طراحي آن نداشته است:«بله، او عادت ندارد دخالت كند.

 

 تنها نظرش را مي‌گويد فكر كنم دكور خيلي خوب از آب در آمده. فعلا چيزي درباره‌اش نمي‌گويم تا سورپرايز شويد!» با دكور جديد تغييري در برنامه‌هاي نود داده نمي‌شود عادل هم تغيير نمي‌كند. او با همان صراحت برنامه‌اش را برگزار مي‌كند و زير و بم فوتبال را بيرون مي‌كشد. در 11 سال گذشته برخي از چهره‌هاي فوتبالي از دست فردوسي‌پور فراري بوده‌اند.

او اعتراف جالبي مي‌كند:«نمي‌توانم بگويم چه كسي را بيشتر از همه اذيت كرده‌ام.خيلي‌ها بوده‌اند!» آرش برهاني مهاجم استقلال،‌ علي فتح‌ا…زاده سرپرست استقلال، علي دايي، آخوندي سخنگوي سابق سازمان تربيت‌بدني، عزيزمحمدي، رييس سازمان ليگ، كيومرث هاشمي، معاون سابق سازمان تربيت‌بدني و… دم دست‌ترين آدم‌هايي هستند كه عادل در برنامه‌اش بدجور از خجالت آنها در آمده. او حاضر نيست به اسم خاصي اشاره كند:«خب زياد بودند، چي بگم آخه؟!»

 

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)