مرجع خبری پرسپولیس : روزهاي زيادي بود كه پورشه جگري رنگ سرمربي ديگر هيچ نگاهي را به خود خيره نمي‌ديد. نه از سوي هواداران هميشه دل شكسته و نه حتي سرخ‌ها كه صداي ترمز اين ماشين متفاوت برايشان جز زنگ شروع تمرين نبوده.

كاپيتان اما انگار آمده تا همه نگاه‌ها را بكشد به جانب همين ماشين كه پيش از علي دايي، خودش از آن پياده مي‌شود با همين چهره تازه و همراه با پسرش امير و آن ميان يكي فرياد مي‌زند كه «آقا كريمه» و زمزمه‌ها از اينجا شروع مي‌شود.

سرخ‌ها از هم پيشي مي‌گيرند براي استقبال از آقا كريم. روبوسي و خوش و بش و شوخي و خنده براي چند دقيقه جاي تمرين را مي‌گيرد و بعد از صحبت كوتاه با خوردبين، كاپيتان روزهاي نه خيلي دور پرسپوليس جايي نزديك به ورودي رختكن كنار دايي مي‌نشيند و مي‌رود در قالب نقش يك تماشاگر.

هم‌تيمي‌هاي پيشين او از ديدن دوباره‌اش در پرسپوليس آنقدر ذوق‌زده شده‌اند كه با يك شعار ويژه مراسم استقبال را كامل مي‌كنند. «آقا كريم با تعصب» تنها شعاري است كه در فضا پيچيده و اين بار هواداران و بازيكنان را با هم يكصدا كرده. شايد بايد باور كنيم به قول دايي او فقط آمده تا روحيه‌اي بدهد به سرخ‌ها: «آقا كريم خودش دوست داشت كنار بچه‌ها باشد و تمرين را ببيند و تصميم گرفتيم با هم بياييم.

برخلاف تصور خيلي‌ها ما بيرون از فوتبال با هم رفاقت داريم و او هم لطف كرد امروز آمد اينجا تا به بچه‌ها كمي روحيه بدهد.»… كسي نمي‌داند پيش از حضور در محل تمرين چه گذشته اما روشن است كه دايي و باقري حرف‌هاي‌شان را پيش از اين زده و گفته‌هاي‌شان را يكي كرده‌اند. مي‌خواهيم خوشبين باشيم و اين حضور همزمان را همان جوري كه سرمربي مي‌گفت باور كنيم. از آن سوي ديگر خوشبين‌ها همه چيز را گذاشته‌اند به پاي ماجرايي كه قرار است آشتي‌ دايي و كاشاني را رقم بزند و ريشه‌اش هم برمي‌گردد به يك جايي توي باشگاه. نزديكان پرسپوليس مي‌گويند ترتيب اين ديدار را حاج حبيب داده با درخواستي كه از باقري داشته تا يك جوري زمينه آشتي را بسازد و در اين روزهاي حساس، آرامش را به خانه سرخ‌ها بازگرداند.

اين ادعا را البته همه رد كرده‌اند بدون هيچ توضيحي اما آنچه واقعي‌تر از همه به نظر مي‌رسد همين نقش ميانجيگري آقا كريم است براي آشتي‌دادن سرمربي با حبيب كاشاني كه دست‌كم بايد تا پيش از بازي فينال اتفاق بيفتد. وگرنه كه داستان بازي كردن دوباره كريم باقري بيشتر به شوخي مي‌ماند و ماجراي حضورش در هيات مديره هم بحثي است جدا كه شايد اين روزها به آن نرسيم. هر چه هست اما آنچه كه نمي‌دانيم هدف بود يا نه، ميسر شد و سرخپوشان اميدوارتر از هميشه رفتند به استقبال بازي نيمه‌نهايي. پيش از رفتن هم همه روي يك خواسته اصرار داشتند و آن همراهي آقا كريم در سفر به اهواز بود كه البته با اين جواب او كه «به خاطر مشغله‌هاي كاري‌ام نمي‌توانم بيايم اما براي پرسپوليس آرزوي موفقيت مي‌كنم و مطمئن هستم كه با پيروزي برمي‌گرديد»، ناكام ماند.