سه شنبه 20 اسفند (11:51)

مرجع خبری پرسپولیس : تحلیلی بر رویداد های دو تیم پایتخت در یک سال اخیر .

از دير باز ، همواره يكي از دو تيم استقلال و يا پرسپوليس دچار حاشيه مي شوند .
البته حاشيه در اين تيمها امري بديهي است ، اما هر ساله يكي از اين دو تيم آنچنان غرق در حاشيه ها مي شوند كه به طور كلي يك فصل فوتبالي را از دست مي دهند .
با نگاهي كوتاه به دهه 80 ، مي توان به حاشيه هاي مهم زير اشاره داشت :
1 – حذف پروين از پرسپوليس
2 – كاهش مقبوليت حجازي ( به نوعي حذف )
3 – عدم ارسال ليست بازيكنان استقلال به AFC و حذف از جام باشگاههاي آسيا
4 – كسب نتايج ضعيف تيم استقلال در ليگ هفتم و كسب مقام سيزدهمي
5 – كسر 6 امتياز از تيم پرسپوليس توسط FIFA
و …
در سالي كه تا پايان آن چند روزي بيشتر باقي نمانده است ، مي توان گفت كه قرمزهاي پايتخت در گرداب حاشيه ها غرق شدند .
با يك نگاه كلي شايد اين موضوع زياد به چشم نيايد . پرسپوليس در حال حاضر و به خاطر تفاضل گل ، در رده چهارم قرار دارد و اين براي تيمي كه سال قبل قهرمان ليگ شده است خيلي بد نيست ، چرا كه همواره تيمهاي قهرمان در فصل بعد به شدت افت مي كنند . از منظر ديگر ، با توجه به اتفاقاتي كه سال پيش در استقلال افتاد ، مي توان گفت كه پرسپوليس خيلي هم گرفتار حواشي نشده و از ناحيه آن ضربه نخورده است .
اما اغلب كارشناسان بر اين باورند كه پرسپوليس 87 با توجه به جذب ستارگان متعدد و ريخت و پاشهاي فراواني كه داشته ، مي بايست جايگاهي بهتر از اين را داشته باشد .
به راستي چه عواملي باعث شد كه پرسپوليس به حاشيه كشيده شود ؟
در ادامه مي خواهيم تفاوتهاي عملكردي دو تيم استقلال و پرسپوليس را در اين فصل بررسي كنيم تا به پاسخ سوالمان برسيم .

1 – مديريت كلان
فصل قبل حبيب كاشاني به عنوان مدير عامل پرسپوليس انتخاب شد . حاج حبيب را همه به خوبي مي شناسند . او كسي است كه در زمان مدير عاملي محمد حسن انصاري فر بر عليه اش در استاديوم شعارهايي سر داده شد و همه او را مسبب بدبختي هاي پرسپوليس مي دانستند ، اما او در فصل گذشته به خوبي توانست از عهده مديريت تيم پرسپوليس برآيد و با شوكهاي متعدد ، از به حاشيه رفتن تيم جلوگيري كند .
متاسفانه با اتمام ليگ ، اختلاف ميان او و مسئولان سازمان بالا گرفت و كاشاني از پرسپوليس كنار گذاشته شد . به تبع آن برخي از بازيكنان نيز كه با كاشاني رابطه بسيار خوبي داشتند نيز از اين تيم كوچ كردند .
برگ برنده اول پرسپوليس ، سوخت !!!
مصطفوي ، چهره اي كه در نزد هواداران پرسپوليس خيلي محبوب نبود به عنوان مدير عامل معرفي شد .
در مقابل ، مدير عامل استقلال علي رغم عملكرد ضعيف تيمش در استقلال باقي ماند !!!

2 – سر مربي
حرف و حديث در مورد قطبي زياد است . عده اي موفقيت فصل قبل پرسپوليس را نتيجه زحمات حميد استيلي مي دانند اما آيا به واقع اينگونه بود ؟
استيلي در كنار زوبل و آري هان ( و براي مدتي هم دنيزلي ) هم به عنوان دستيار بود اما هيچگاه آن دو تيم به سرانجام مطلوبي نرسيدند .
قطبي با اينكه تا آن روز به عنوان سرمربي در تيمي مشغول به كار نشده بود ، اما در پرسپوليس موفق شد روحيه جنگندگي و شخصيت تيمي را در بازيكنانش القا كند هر چند كه برخي از شيطنتها باعث شد كه در مقاطع كوتاهي ، تيمش دچار افت شود اما او و مجموعه عوامل پرسپوليس به سرعت از بحران خارج شدند .
ليگ تمام شد . قطبي گويا به اندازه تمامي عمر كاري اش خسته شده بود . او از ايران رفت . شايد ديگر دلش نمي خواست كه به ايران بازگردد و با حواشي اين فوتبال ايراني سر و كله بزند . شايد مي خواست بازار گرمي كند و شايد …
برگ برنده دوم پرسپوليس ، سوخت !!!
قطبي به پرسپوليس برگشت اما حاضر به كار با كادر فني سابق خود نشد و همين موضوع به بار حاشيه هاي پرسپوليس افزود .
مردي كه در فصل قبل به عنوان الگوي نويني از ادبيات برخورد با مطبوعات شناخته شده بود اين بار با كوچك ترين حركتي از خود واكنش نشان مي داد و الحق كه مطبوعات هم استادانه او را به حاشيه ها هدايت كردند . او ديگر نمي توانست بر روي كار خود تمركز داشته باشد . پس رفتن را به ماندن ترجيح داد و پرسپوليس را با حاشيه هايش تنها گذاشت .
در مقابل ، استقلال ، فصل گذشته را با حجازي شروع كرد اما ناصر خان در مقابل حاشيه ها خيلي دوام نياورد ، هر چند كه تيمش فوتبال قابل قبولي را بازي مي كرد . در نيمه هاي راه فيروز كريمي ، سكاندار استقلال شد اما او كه تجربه كار در اين دو تيم بزرگ را نداشت خيلي زود در حاشيه ها غرق شد .
اما اين پايان كار نبود . فتح ا… زاده براي اينكه استقلال بيش از اين دچار بحران نشود ( علي رغم ميل باطني اش ) به سراغ امير قلعه نوعي رفت تا استقلال حداقل جام حذفي را از دست ندهد و در صورت موفقيت قلعه نوعي با استقلال ، فصل بعد دغدغه انتخاب مربي و ورود مجدد به حاشيه ها را نداشته باشد .
استقلال در جام حذفي قهرمان شد و جايگاه قلعه نوعي هم به عنوان سر مربي در استقلال تثبيت شد .

3 – جذب بازيكن
شيث رضايي ، عباس آقايي ، فرزاد آشوبي ، حسين كعبي ، حسن رودباريان ، ماته ، محمد رضا ماماني ، احسان خرسندي ، آراندا و فرشيد كريمي بازيكناني بودند كه از پرسپوليس جدا شدند . در عوض پترويچ ، ابراهيم توره ، مازيار زارع ، عليرضا محمد ، آتسو ، مجتبي شيري ، محمد منصوري ، سيد علوي ، معمار زاده ، علي كريمي و رحمان رضايي ( اين دو از ميانه هاي ليگ هشتم به اين تيم اضافه شدند ) خريدهاي اين فصل پرسپوليس بودند .
با نگاه اول به ليست خريد پرسپوليس ، اينگونه تصور مي شد كه پرسپوليس در اين فصل با جذب ستارگان ساير تيمها ، قدرت بلا منازع فوتبال ايران خواهد شد اما به واقع اينگونه نبود و انتخاب بسياري از اين بازيكنان بر اساس به كارگيري آنان در پستهايي كه پرسپوليس در فصل قبل در آنجا ضعف داشت ، نبود .
عدم انتخاب مدافع تخصصي چپ پا، انتخاب تعداد زيادي بازيكن هم پست در خط هافبك ، و يك فوروارد چها چوب شناس از ضعفهاي ديگر اين ليست خريد بود .
از ميان اين بازيكنان ، در اين فصل تنها علي كريمي و مازيار زارع و تا حدودي پترويچ و محمد موفق بودند . آمار بازي اين بازيكنان در اين تيم ، خود گواه اين مدعاست .
در مقابل استقلال ، امير حسين صادقي ، محمد نوازي ، محسن يوسفي ( به علت سربازي ) ، سان جان ، بياتي نيا ، حميد شفيعي و منصوريان ( خداحافظي از فوتبال ) را از دست داد .
شايد به جرات بتوان گفت كه استقلال تنها از بابت از دست دادن امير حسين صادقي ضرر كرد . چرا كه ساير بازيكنان يا پا به سن گذاشته بودند و يا اينكه در فصل قبل عملكرد مناسبي نداشتند .
اما ليست خريد استقلال شامل ابراهيم تقي پور ، بيژن كوشكي ، هادي شكوري ، هاشم بيك زاده ، يدا… اكبري ، ميلاد نوري ، حسين كاظمي ، خسرو حيدري ، جان واريو ، عباسفرد و سياوش اكبر پور مي شد .
يك ليست كامل و ايده آل . ليستي كه نيمي از اين بازيكنان همواره در تركيب ثابت استقلال قرار دارند . تنها ايرادي كه مي شد به اين ليست گرفت ، جذب يك دروازه بان در حد طالب لو بود . مديران آبي در ابتداي فصل بي ميل نبودند تا رحمتي را دوباره آبي پوش كنند اما بنا به دلايلي كه شايد يكي از آنها اختلاف چند سال پيش ميان اين دو دروازه بان بود ، از جذب اين دروازه بان توانمند منصرف شدند . هر چند كه شانس با آنها ياري كرد و طالب لو در اين فصل دچارمصدوميت طولاني مدت نشد .

با اين اوصاف ، استقلال تا به اينجاي كار نسبت به رقيب خود برتري محسوسي داشت اما شروع ليگ براي پسران آبي چندان خوش يمن نبود و بعد از تنها پنج هفته ، آنها خود را در كنار تيمهاي قعر جدولي ديدند .
اما اوضاع پرسپوليس نسبت به رقيب خيلي بهتر بود و آنها در بالاي جدول سير مي كردند .

4 – شانس
يكي از عوامل تاثير گذار فوتبال شايد همين شانس باشد . البته عنصر شانس تنها جزيي از اين عوامل تاثير گذار است و در صورت مديريت مناسب ، انتخاب بازيكن مناسب ،كوچينگ صحيح ، و … تاثير گذاري اش كم رنگ تر خواهد شد اما همين شانس در مقاطعي مي تواند در قالب بدشانسي ، گريبان تيمهاي بزرگ را بگيرد و آنها را سرنگون كند .
شايان ذكر است كه بررسي اين موضوع هيچ خدشه اي برعملكرد خوب پسران آبي ، وارد نخواهد كرد .
پرسپوليس فصل را بدشانسي آغاز كرد .
خليلي ، آقاي گل فصل پيش اين تيم ، قبل از شروع ليگ ، رباط صليبي اش پاره شد .
معمار زاده ، در همان ابتداي فصل ، رباط صليبي اش پاره شد .
بادامكي در ابتداي فصل به شدت مصدوم شد .
در همان چند هفته ابتدايي چندين و چند پنالتي به نفع اين تيم گرفته نشد .
قطبي به جنگ با مطبوعات برخاست .
ابراهيم توره به ماه عسل رفت !!!
نيكبخت به حاشيه ها كشيده شد .
دي كارمو به ايران آمد و هفته ها سوژه مطبوعات و رسانه ها شد !!!
قطبي مربيگري پرسپوليس را رها كرد .
مدير عامل پرسپوليس عوض شد .
دو بازيكن تاثير گذار پرسپوليس (علي كريمي و ايوان پترويچ ) چندين و چند هفته مصدوم شدند .
سر مربي پرسپوليس تغيير كرد .

اما استقلال فصل را چگونه آغاز كرد ؟
بازيهاي فوق العاده سخت استقلال در همان هفته هاي اوايل ليگ بود ، اما درست سر بزنگاه و موقعيكه استقلال بحران زده مي بايست در هفته پنجم در شيراز به مصاف برق صدر جدولي برود بازيهاي ليگ به خاطر تيم ملي تعطيل شد و اين فرصت خوبي براي امير بود تا تيمش را به ريكاوري ببرد .
در همان اوايل فصل ، روانخواه ، بازيكنان موثر استقلال ، رباط صليبي اش پاره شد .
مدير عامل استقلال در يك خبر ناگهاني ، تغيير كرد .
اشتباهات داوري بيشتر در روزهايي كه استقلال در اوج بود و حريفان را قلع و قمع مي كرد ، نمود پيدا مي كرد ، هر چند كه در اوايل فصل هم اين تيم تا حدودي از ناحيه داوري ضربه خورد .
مصدوميت مردان كليدي و تاثير گذار تيم استقلال نسبت به رقيب بسيار كمتر بود . هرچند كه جباري يكي دو ماهي مصدوم شد اما زمان زيادي از مصدوميت او لابلاي بازيهاي تيم ملي و تعطيلي ليگ ، صرف شد .
جان واريو بازيكن فوق العاده تاثير گذار استقلال ، فقط سه بازي استقلال را از دست داد كه سهم استقلال از آن بازيها يك شكست سنگين ، يك برد خفيف در خانه و يك تساوي در خانه حريف بود .
قرارداد فابيو بالا خيلي زود در نطفه خفه شد تا چون تيم رقيب ، اين بار استقلال سوژه مطبوعات نشود !!!
خريد يك هافبك برزيلي ( تا حدودي پرآوازه ) كه تا به امروز از او بازي اي نديده ايم اما او به سرنوشت دي كارمو مبتلا نشد .
آيا آنها هم مثل پرسپوليس بد شانس بودند ؟
شايد برخي از اين عوامل را نتوان در قالب شانس انگاشت . بسياري از معضلات موجود در پرسپوليس ناشي از سوء مديريت بود اما استقلال نسبت به پرسپوليس از ناحيه مصدوميت ها كمتر آسيب ديد .
استقلال نسبت به رقيب خود ، خوب موقعي دچار بحران شد اما با مديريت صحيح از اين بحران خارج شد .
با اين اوصاف ، تغييرات هم نتوانست شانس را به اردوي قرمزها بياورد .

سال بعد و سال بعد و سالهاي بعد و …
پرسپوليس در اين فصل و با توجه به آن همه امكانات ، خوب نتيجه نگرفت كه علت اصلي و برجسته آن ضعف مديريت كلان اين تيم بود ، در مقابل مديريت صحيح در استقلال بستر مناسبي را براي كادر فني و بازيكنان اين تيم فراهم آورد تا قلعه نوعي تيمي را كه در اوايل فصل در قعر جدول بود ، آرام آرام به صدر جدول هدايت كند .
مختصر اينكه تا چرخ فوتبال مثلا حرفه اي ما اينگونه بچرخد ، هر سال شاهد افت يكي از اين دو تيم خواهيم بود .
اين دو تيم مردمي مي بايست به دست صاحبان آنها كه همانا هواداران هستند سپرده شود تا كمتر در كشمكش هاي خودخواهانه مسئولان قرار گيرند .
به اميد آن روز