مرجع خبری پرسپولیس : «سالانه بیش از 200 میلیارد گردش مالی در فوتبال ایران داریم که نیمی از این مبلغ در چرخه دلالیسم از بین می‌رود.»

این جمله را محمد علی‌آبادی رئیس سازمان ورزش زمانی گفت که هنوز طرح برخورد با دلالان در فوتبال ایران کلید نخورده بود اما در کمتر از چند ماه پس از این اتفاق بود که 6 دلال و خبرنگار سرشناس به اتهام کسب نامشروع ثروت بازداشت شدند تا اعترافات‌شان صدقی باشد بر ادعای رئیس دولتی تشکیلات ورزش کشور. 

اواسط دهه 70 بود که تیمی صنعتی در اصفهان سرمایه‌گذاری زیادی را در لیگ برتر داشت. هزینه‌ای بیش از 700 میلیون تومانی برای آن تیم در سالهایی که تیم‌هایی چون استقلال و پرسپولیس شاید با هزینه‌ای کمتر از نصف این مبلغ بسته می‌شدند، توانست تا پله چهارم جدول بالا بیاید. بازیکنانی که به اصفهان رفتند تا برای تیم پلی اکریل بازی کنند شاید برای اولین بار زمزه‌ای از پرداخت درصدی از مبالغ قراردادهای‌شان برای بالا رفتن سقف دریافتی‌شان را مطرح کردند. یکی از بازیکنان آن تیم «ح- پ» که خیلی زود از فوتبال حرفه‌ای محو شد این ادعا را تأیید می‌کند. او که هنوز هم برادر همسرش در یکی از تیم‌های شمالی گلری می‌کند و خودش راننده تاکسی شده می‌گوید: «وقتی برای من قراردادی 20 میلیونی بسته شد یک رقم خیلی بالا بود که باورم نمی‌شد پس ایرادی نداشت که تا 20 درصد قراردادم را برای چنین درآمدی بپردازم. حیف که پایم آسیب دید و مجبور شدم فوتبال را کنار بگذارم.» «آنها مشهور می‌شوند و باید هزینه شهرت‌شان را بپردازند.» این کلیدواژه شاید آغازی بود بر شروع پدیده دلالیسم ورزشی از سوی طیفی از روزنامه‌نگاران ورزشی. با شروع انتشار نشریات روزانه ورزشی و آغاز لیگ حرفه‌ای، وزارت صنایع و معادن به عنوان بزرگترین حامی ورزش پا به عرصه فوتبال گذاشت.

 تیم‌های متمول صنعتی با ردیف‌های بودجه نامحدود خود وارد رقابتی حیثیتی با هم شده بودند که آنها را مجاب می‌کرد تا هرچه دارند در لیگ فوتبال هزینه کنند. این ورود بی‌رویه در لیگ بستری شد برای رشد دلالیسم ورزشی. واسطه‌ای که بازیکنی را برای تیمی می‌برد باید 10 درصد قرارداد را می‌گرفت. این درست نرخی بود که بنگاه‌های املاک یا اتومبیل از مشتریان خود می‌گرفتند و برای معامله بازیکن هم همین تعرفه به عرف درآمد. 

10درصد از قراردادهایی که روز به روز فزونی می‌یافتند و در شروع لیگ برتر از مرز 50 میلیون تومان بالا زدند، رقمی می‌شد بیش از 5 میلیون تومان که شاید برابری می‌کرد با درآمد یکساله یک خبرنگار درجه یک ورزشی یا شاید نیمی از درآمد یک مربی در آن سال‌ها پس اینگونه بود که تکاپو برای کسب درآمد از این طریق به خبرنگاران ورزشی رسید. همزمان دلالان نوپای ورزشی در کنار واسطه‌های چسبیده به فوتبال ظهور کردند.

یک بازیکن خوب حتماً جایی ثابت در نشریات ورزشی دارد پس ستاره شدن یعنی روی جلد رفتن. اینگونه بود که هم بازیکنان و هم مربیان به روزنامه‌ها روی خوش نشان می‌دادند. جذب بازیکن به واسطه روزنامه‌نگاران مفهومش حمایت یکساله بود از آن بازیکن و البته مهمتر از آن، از آقای مربی. این پروسه‌ای برد- برد بود برای همه آنها که سهمی از این سیکل می‌بردند اما هرچه مبالغ قراردادها بالاتر می‌رفت و حسابرسی‌ها کمتر، مربیان هم به صف واسطه‌ها پیوستند. اگر تنها 10 نفر از بازیکنان جذب شده یک تیم، مبلغی برابر با 10 میلیون تومان از قراردادشان را به مربی می‌پرداختند، او غیر از قرارداد نهایتاً 100 میلیون تومانی خود به درآمدی 250 میلیون تومانی می‌رسد که بیش از 2 برابر درآمدش می‌شد.

«غ-گ» کارمند باشگاه پیکان بود. او پیش از همه دلالان دیگر شهره شد. او خیلی زود با (ف- ک) اخت شد و به این نتیجه رسیدند می‌توانند از راه جذب بازیکن به درآمدی خوب برسند. این تجربه موفق که از فصل دوم لیگ آغاز شد خیلی زود باعث شد تا دیگر مربیان و اطرافیان‌شان هم رو به این تجارت پرسود آورند. (ح-م) دومین دلال از این دست بود که توانست ابتدا با کمک (ف-ک) وارد تجارت بازیکن شود و بعد از آن به کارتلی تبدیل شد که تقریباً بزرگ‌ترین باند دلالیسم ورزشی ایران را ساخت. مربیانی با حروف اختصاری (ف-ک) سه نفر هستند از یک مکتب. استاد و دو شاگرد که حالا هر سه از مروجین فرهنگ دلالیسم ورزشی لقب گرفته‌اند. شیوه کاری هرسه تقریباً یکسان است. شیوه‌ای که اولین بار از سوی استاد به دو شاگرد تدریس شد؛ «تقریباً دایره بازیکنانی که. . . خان می‌گیرد محدود است. او در 6 سال گذشته شاید بیش از 40 بازیکن را در همه تیم‌هایی که داشته در فهرستش نداشته. او سعی می‌کند به تیم‌های بزرگ نرود چون آرامشش را به هم می‌زند و غیر از یک تجربه ناموفق، دیگر هیچ وقت این کار را تکرار نمی‌کند.» و سیستم درآمدزایی این مربی هنوز هم همان است که روزگاری در تیم اصفهانی اتفاق می‌افتاد.

این شیوه را اما شاگرد سال‌های دور استاد که خود حالا سال‌هاست مربی سرشناسی شده که چند قهرمانی لیگ ایران را هم دارد کمی بسط داده. او برای خود محدودیتی ایجاد نمی‌کند. به واسطه حضور (ح-م) دلال بازداشت شده آنها با بیش از 140 بازیکن در لیگ‌های دسته برتر و دسته اول کشور قرارداد داشتند. بازیکنان خارجی را هم دو کارگزار فیفا به این تیم معرفی می‌کردند و پورسانت می‌گرفتند. (ف-ک) به کمک شریک تجاری‌اش به دنبال تیمی می‌رفتند که پول‌های نقد برای ورود به بازار نقل و انتقالات داشتند. تیم بستن برای این دو به حرفه بدل شده بود. غیر از سپاهان، صباباتری و پیکان شاید شاهکار این تیم، بستن استیل‌آذین برای علی پروین و اکباتان برای اصغر شرفی بود. دو تیم لیگ یکی که ضربه بزرگی را از این اتفاق خوردند. اصغر شرفی که قربانی این اتفاق در اکباتان شد در این باره می‌گوید: «20 بازیکن که سر جمع 200 میلیون نمی‌ارزیدند را با رقمی برابر 5/1 میلیارد به این تیم دسته اولی آوردند و فوتبالش را نابود کردند. خیلی از این بازیکنان مصدوم بودند و خیلی هم سال‌ها بود که باید بازنشسته می‌شدند. شک ندارم که نیمی از پولی که به بازیکنان می‌رسید را همین آقایان بالا کشیده بودند.»

دیگر تیمی که اینها بستند، استیل‌آذین علی پروین بود. تیمی پر از ستاره‌های سابق تیم‌های مختلف که تعدادی از آنها را پروین با خود آورده بود اما کم نبودند بازیکنانی که همین دلال‌ها به سلطان انداخته بودند. شاهکار این فهرست بازیکنی بود که بعد اخراج از استقلال تیمی پیدا نکرده و مشغول به کار در قهوه‌خانه‌ای شده بود. استیل‌آذین که آن سال حسین هدایتی رقمی بیش از 7 میلیارد تومان هزینه کرده بود به همین دلیل از صعود بازماند.

شاگرد دیگر اما که پیش از این روزنامه‌نگار بوده و از زمان حضور در فوتبال پیشرفت خوبی داشته راه استاد را در پیش گرفته. او غیر از خبرنگاران حامی خود در روزنامه‌ای که سال‌ها قبل یکی از اعضای تحریریه‌اش بوده از واسطه‌ای بازیکن نمی‌گیرد. تیم او هم تقریباً بیش از 40 نفر نیستند. او کار در دسته پایین‌تر را ترجیح می‌دهد چون می‌تواند به دور از نگاه حساس مردم کاسبی پرسودش را انجام دهد و موفق باشد.

(ا-ک) مربی شهرستانی همیشه عصبی یکی از پر‌هوادار‌ترین مربیان لیگ است. او شاید کمتر از همه دیگر متهمان از این راه کسب درآمد کرده باشد. او تمام این سال‌ها را در تیم‌هایی کار کرده که یا بنیه مالی بالایی نداشته‌اند و یا مدیران‌شان بیش از آقای مربی به این سبک زد و بند‌ها آشنایی داشته‌اند. او غیر از 8 بازیکن که همه جا با خود می‌برد و شخصی که می‌گویند «جادوگر» است هیچ همراه دیگری با خود ندارد. قراردادهای تیم‌هایی که این مربی در آنها کار کرده شاید هیچ وقت بیش از 50 میلیون تومان نبوده‌اند و رقم خالص درآمدش با آنچه دیگر همتایانش کسب کرده‌اند قابل مقایسه نیست. 

واعظی‌آشتیانی را عامل اصلی برخورد با پدیده دلالیسم در لیگ برتر معرفی می‌کنند. می‌گویند به درخواست و شکایت او بود که قاضی حداد قاضی ویژه امنیت کار رسیدگی به پرونده دلالی را در دست گرفت. واعظی که این روزها رابطه‌ای سرد با امیر قلعه‌نویی دارد در میانه‌های فصل یک‌بار بر سر خرید بازیکنان برزیلی تیمش به مربی و مشاوران او تهمت زد که می‌خواهند به واسطه دلال‌ها بازیکن بگیرند. البته خود او هم وقتی رینالدوی پرویی به تیم آمد با این شائبه مواجه شد که مبلغی گزاف را در این معامله به جیب دلالان که از حلقه مشاورانش بوده‌اند ریخته است. حتی این عامل را دلیل بازی ندادن به یار پرویی از سوی قلعه‌نویی در تمام طول فصل، عنوان می‌کنند.

«گر حکم شود که مست گیرند، در شهر هر آنکه هست گیرند»؛ این جمله را (ن-د) یکی از مربیان متهم در پرونده دلالی می‌گوید. او معتقد است اگر بازیکن گرفتن بر اساس روابط جرم باشد باید همه مربیان لیگ برتر را بگیرند: «من هیچ پولی را از هیچ بازیکنی نگرفتم. مثلاً فلان خبرنگار زنگ زده و بازیکنی را سفارش کرده من هم دیدم بازیکن خوبی است و انتخابش کردم. حالا به من چه که آنها چه رابطه‌ای با هم دارند. از یک خبرنگار بازیکن نگرفتم، روزنامه‌اش یک سال پدر مرا در‌آورد. من شهرستانی هستم و هیچ کس حامی‌ام نیست. برای موفقیت مجبورم که گاهی امتیاز بدهم.»

البته او شاید راست بگوید چون تقریباً همه مربیان لیگ برتری به واسطه بازیکن می‌گیرند. حتی محمد مایلی‌کهن که در پاکی مالی‌اش هیچ شکی نیست در زمان مدیریت کاشانی در پرسپولیس می‌خواست به این تیم بازیکن بدهد؛ «نمی‌دانم حاجی چرا این قدر اصرار داشت که ما محمد علوی را بگیریم اما او چند بار این بازیکن را با خود به باشگاه آورد.» این جمله را یکی از نزدیکان به کاشانی می‌گوید. چنین روایاتی درباره توصیه‌پذیری برای جذب بازیکن در تیم‌های مربیان خوشنامی چون مجید جلالی هم وجود دارد. او در پاس، شهیدقندی و استقلال اهواز بازیکنانی از این دست را در تیم‌هایش داشت.

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)