مرجع خبری پرسپولیس : هفته اولي كه حبيب كاشاني شد همه كاره پرسپوليس، خيلي زود درد را شناخت. خيلي خوب به ياد داريم، هنوز هفته اول شروع كارش در باشگاه تمام نشده بود كه گفت اينجا رفاقت، همدلي و صميميت اصلا وجود ندارد و بايد اين شرايط عوض شود.
حاج حبيب در همين راستا، گامهايي هم برداشت از جمله اينكه قبل از هر بازي در هتل براي بازيكنان حرف زد، قهر كردهها را آشتي داد، خوبها را تشويق كرد، براي بهترينها پاداشهاي جداگانه اختصاص داد، سر تمرين حاضر شد و به طور خصوصي به بي روحيهها روحيه داد و … همه اين اقدامات طي بازه زماني حدودا سه ماه و نيمه كه كاشاني عهدهدار امور پرسپوليس شده، آثارش را تا حدودي نشان داد و لبخندهاي مقابل دوربين عكاسان كمي واقعيتر شد اما هنوز كه هنوز است آنچه حبيب كاشاني ميخواهد و آن را پايه اصلي موفقيت ميداند، در پرسپوليس محقق نشده و نشانههايي كه هر روز در اين زمينه آشكار ميشود، نگرانيهاي او را به شدت افزايش ميدهد تا جايي كه اگر 16 روز بعد (با احتساب مصاحبه كاشاني كه روز بازي با استقلال اهواز گفت 20 روز ديگر تكليف ماندن يا نماندنش در پرسپوليس مشخص ميشود) او با احترام به قانون مجبور به ترك باشگاه پرسپوليس شد، راحتتر از حد تصور به اين كار تن خواهد داد!
ديروز يكي از پيشكسوتان پرسپوليس جايي مصاحبه كرده و گفته بود: «پرسپوليس بازيكنان خيلي خوبي دارد اما نميدانم چرا نتيجه نميگيرد؟» اين پيشكسوت دوستداشتني سرش را گرم مشكلات كوچك و بزرگ فني پرسپوليس كرده بود و در مصاحبهاش اشارهاي به كمبود رفاقت و همدلي در تيم خود نداشت. شايد هم ميدانست و نخواست كه بگويد چرا كه به نظر ميرسد كمبود رفاقت و فضاي غيرصميمي در پرسپوليس اظهر من الشمس باشد و دامن زدن به آن از سوي اين پيشكسوت- احتمالا به عقيده خودش- به مشكلات پرسپوليس بيفزايد و تيم دوستداشتني ميليونها ايراني را بيشتر به حاشيه ببرد.
در موقعيت سه به دو، در همين بازي آخر، مهاجم جوان، بازيكن كنار دستياش را نميبيند و با وجود اينكه هنوز مصدوم است و ناي استارت زدن ندارد، خودش تو ميزند تا صداي همبازياش را درآورد. جواني كه دو بازي فيكس بوده براي بازيكن ثابت همپستياش چشم و ابرو نازك ميكند، انگار كه حقش را خورده، بازيكن ديگري كه يك نيمفصل فيكس بوده، بعد از سه بازي نيمكتنشيني عليه آنهايي كه تازه فيكس شدهاند حرفهاي جور واجور ميزند تا چهره نفر تازهوارد به تركيب را پيش بقيه خراب كند. اينها همه نشانههايي واضح از مشكلات عميقي است كه باعث شده پرسپوليس نفس نكشد و يك بازي در ميان به چاله بيفتد. اينها نشانههايي است كه همه ميبينند و به گوش حبيب كاشاني هم ميرسانند اما او از علاج آنها عاجز مانده و به نظر هم نميرسد بتواند دارويي شفابخش براي درمان اين بيماري مهلك پيدا كند چرا كه زمان به او اجازه تغييرات يا برخوردهاي اساسيتر را نميدهد. او ميخواهد آرام آرام اين مشكلات را مرتفع كند اما هفتههاي اين فصل كذايي ميآيد و ميرود و پرسپوليس همچنان يك تيم ميانه جدولي است.
يكي از بازيكنان پرسپوليس ميگفت: «دو سال پيش كه قهرمان شديم، در نيمفصل اول حتي زماني كه محسن خليلي به استقلال گل زده بود هيچ كس به طرف او نرفت تا در شادياش شريك باشد. فقط علي نيكبخت رفت كنار محسن آنهم براي اينكه مقابل استقلالي ها فيگور بگيرد و براي آنها كري بخواند. در تمام نيمفصل اول و حتي تا بازي با استقلال اهواز اين داستان ادامه داشت اما در بازيهاي آخر وقتي كسي گل ميزد چهار پنج نفر روي كولش بودند و نيمكت هم يكجا بلند ميشدند و لب خط ميآمدند.»
همين بازيكن ميگويد: «امسال هم شرايطمان مثل همان موقع است. بازيكن روي نيمكت نميتواند خوب بازي كردن رقيبش را ببيند و در جهت تخريب او با بقيه حرف ميزند. يكي كه بيرون مانده و بعدا به تركيب رسيده موضعش را در قبال كادر فني عوض ميكند تا همچنان در تركيب باشد، در جريان بازيها هم كه ميبينيد چه اتفاقاتي ميافتد، هر كس فقط به فكر خودش و اثبات موقعيتش است و هيچ كس به موفقيت مجموعه فكر نميكند. با اين حساب اين تيم به جايي نميرسد چرا كه به نظر ميرسد اين شرايط تغيير يافتني نيست.»
دو سال پيش كه پرسپوليس قهرمان شد يك شوك بزرگ مثل شكست چهار- يك در اهواز چهره تيم را كاملا دگرگون كرد تا حتي بعد از آن شكست بعضي از بازيكنان به ضرس قاطع در مصاحبههايشان از قهرماني بگويند. امروز اما بعد از شكست اخير و ايجاد خلأ يازده امتيازي، هنوز آن فضاي مورد علاقه كاشاني و پرسپوليسيها در تيم ايجاد نشده. آن روز كسي در تمرين نميخنديد و به فكر تخريب همبازياش نبود. همه به هم پاس ميدادند و نيمكتنشين، آرزوي هو شدن نفر اصلي را نداشت. همين شد كه فاصله 7 امتيازي با سپاهان صفر شد و كسر شش امتياز هم جام را از مدعي اصلياش نگرفت. امروز اما شرايط هماني است كه اول فصل بود. انگار همه اين بازيكنان دو روز است كه يكجا جمع شدهاند. هر كدام ساز خودشان را ميزنند، هنوز در فضاي تيم قبليشان سير ميكنند و آسمان پرسپوليس را نديدهاند. محمد خاكپور ميگفت مشكل بزرگ پرسپوليس نه كرانچار است نه كيفيت بازيكنان بلكه همه اين «ظاهرا ستارهها» نميدانند كه پرسپوليس كجاست و بايد در اين مجموعه چطور رفتار كنند.
سالي كه پرسپوليس قهرمان شد محمد نصرتي، عباس آقايي، پژمان نوري، فرزاد آشوبي، سپهر حيدري، كريم باقري، محسن خليلي، مهدي واعظي و چند بزرگ ديگر شاكله تيمي را تشكيل ميدادند كه يكي از بهترين پرسپوليسهاي سالهاي اخير بود. آنها همانهايي بودند كه فهميدند كجا بازي ميكنند، كمي دير اما بالاخره به جايگاهشان پي بردند و موقعيت را درك كردند. آنها همه فوتباليستهاي بزرگي بودند، كاپيتانهاي تيمهاي قبليشان و جزو بهترينها. از آنها ميشد انتظار داشت يكباره منقلب شوند و تيمشان را از نو بسازند- كما اينكه اين كار را انجام دادند- اما از اين تيم متوسط كمستاره كه دستپخت بي نمك عباس انصاريفرد است چه توقعي ميتوان داشت؟
4 عنصر خطرناك!
وقتي تيم نتيجه نميگيرد حرف و حديثها زياد ميشود و نيمكتنشينها تحمل ديدن هم پستي خود را در زمين ندارند اما يك نكته را نبايد فراموش كنند كه حبيب كاشاني حواسش به تمام اتفاقات ريز و درشت تيم هست و اگر بخواهند شرايط تيم را به نفع خودشان تغيير دهند به شدت با آنها برخورد خواهد شد. بعضي از بازيكنان پرسپوليس مي گويند چهار بازيكن از مجموعه
27 نفري فعلي مدام پشت سر اين و آن حرف مي زنند و جو را مسموم كرده اند البته نام يك بازيكن باتجربه هم در ميان اين چهار تن ديده مي شود.
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Thursday, 14 November , 2024