مرجع خبری پرسپولیس : بعدازظهر چهارشنبه‌اي كه گذشت يك اظهار نظر ويژه از علي دايي بسياري از اهالي فوتبال و به‌خصوص آنهايي كه اخبار و اتفاقات پرسپوليس را دنبال مي‌كنند شگفت‌زده كرد. دايي گفت قصد دارد سال آينده تيمي متشكل از بهترين‌ها را بسازد و در اين راه حتي از حضور علي كريمي در تيم سابقش استقبال مي‌كند.
آنهايي كه كشمكش علي دايي و علي كريمي در دعوت به تيم ملي و مشكلات گذشته را به ياد مي‌آورند در نگاه سطحي به اين اظهار نظر متعجب و حيرت‌زده شدند اما با تامل در اين اظهار نظر به اين فكر فرو رفتند كه با زوج دايي- كريمي پرسپوليس چگونه تيمي خواهد بود؟
در وهله اول بسياري به اين نكته متوجه شدند كه اصلا چرا دايي چنين اظهار نظري كرده؟ به دنبال اين تفكرات پرسش‌هايي ويژه پشت سر هم رديف مي‌شد كه پاسخ روشني براي آنها پيدا نمي‌شد: آيا دايي واقعا متحول شده؟ يا بار ديگر قصد تخريب كريمي را دارد؟ آيا او به اين فكر افتاده كه پرسپوليس مقتدري بسازد و با استفاده از كريمي، شأن از دست رفته‌اش به عنوان يك مربي موفق را بازيابد؟ و چند پرسش ديگر كه زيرمجموعه اين پرسش‌هاي كلي است و البته براي آنها نيز مشكل بتوان جواب قانع‌كننده‌اي پيدا كرد.
جدا از انديشيدن به چرايي اين اظهار نظر، بسياري معتقدند علي دايي قصد دارد هجمه‌اي كه از بابت كنار گذاشتن عابدزاده عليه وي به پا خاسته را با اين تاكتيك ويژه و استفاده از محبوبيت علي كريمي خنثي كند كه اگر اينچنين باشد بايد به مشاوران دايي بابت سياست جالب‌شان تبريك گفت!

اما چنانچه اين پيش فرض را كنار بگذاريم باز به همان نكته اوليه و جرقه‌اي كه بلافاصله بعد از اظهار نظر دايي در ذهن‌مان ايجاد شده بود رجوع مي‌كنيم و اينكه علي كريمي چه كمكي به تيم دايي خواهد كرد.
كمي به عقب برمي‌گرديم و از خود مي‌پرسيم چه عواملي باعث كم شدن محبوبيت علي دايي در نزد اهالي فوتبالدوست و به‌خصوص پرسپوليسي‌ها شد؟ در آرشيو ذهن فوتبالدوستان چند جواب روشن براي اين پرسش وجود دارد:
1) دايي با اصرار به حضور در تيم ملي به عنوان بازيكن- درحالي كه بهتر بود قبل از جام ملت‌هاي 2004 چين از عرصه ملي خداحافظي مي‌كرد- حتي دوستدارانش را نااميد كرده بود.
2) دايي به عنوان يك بازيكن محوري در تيم ملي فضاي كافي براي رشد بسياري از مهاجمان نامدار و جوانان آينده‌دار را نمي‌داد و همين موضوع ذهنيتي منفي را نزد اهالي فوتبال عليه وي ايجاد كرده بود.
3) دايي در بازه‌اي از زمان بازيگري و حضور در پرسپوليس با علي پروين و دوستداران او به مشكل برخورد تا جدال سلطان و اسطوره، كمتر شدن محبوبيت دايي را تسريع كند.
4) دايي در زمان تصدي سرمربيگري تيم ملي با علي كريمي و يكي دو ستاره قديمي و محبوب «بد» تا كرد تا رو در روي دوستداران چهره‌هاي شاخص فوتبال كشورمان قرار گيرد.
همه اينها و چند اتفاق كوچكتر از علي دايي يك كاراكتر نيمه محبوب- نيمه منفور ساخت و نتايج ضعيف در تيم ملي نيز از ميزان محبوبيت دايي كاست. شهريار فوتبال ايران با ورود به پرسپوليس پرهاي عقاب آسيا را چيد تا رو در روي محبوب‌ترين چهره سي سال اخير فوتبال كشور قرار گيرد و دوستداران عابدزاده را به واكنش وادارد.
اما شايد همين نكات منفي با يك اتفاق تعديل و حتي خنثي شود؛ بازگرداندن علي كريمي. علي دايي مي‌داند تيمي كه عباس انصاري‌فرد ساخته و روانه ليگ كرده ره به جايي نخواهد برد و تنها بر حسب اتفاق و شايد وا دادن ساير مدعيان، روياي هواداران برآورده خواهد شد. بنابراين او قبل از مصاف اول، وعده پرسپوليس رويايي در فصل آينده را مي‌دهد. پرسپوليسي متشكل از بهترين‌ها (بخوانيد مهره‌هاي مورد علاقه دايي) و احتمالا علي كريمي. با اين وصف يك پرسپوليس مقتدر راهي ليگ دهم خواهد شد كه در رأس آن اسطوره‌اي نشسته با محبوبيتي قابل قبول. بازگرداندن كريمي تا حدود زيادي محبوبيت از دست رفته دايي را به وي بازمي‌گرداند و البته پرسپوليس 89-88 را رويايي خواهد كرد. شايد هم جمع محبوبيت علي دايي، علي كريمي و كريم باقري، نفرات دوم، سوم و احتمالا ششم جدول محبوب‌ترين‌ها، داستان عابدزاده را مختومه كند. آنگاه كافي است تيم دايي خوب شروع كند و خوب پيش بيايد، شايد علي دايي از حالا آن روزهاي آفتابي را مي‌بيند و شايد به همين خاطر است كه مي‌گويد «كريمي را مي‌خواهم.» يعني باور كنيم پرسپوليس با دايي مي‌تواند خاطرات خوشي را در حافظه دوستدارانش ثبت كند؟