یادداشت ویژه :از چاقو دسته سفید عابدزاده تا نان و ماست علی کریمی
مرجع خبری پرسپولیس به نقل از گل:  : علی کریمی‌ای که معتقد است از علی دایی چیزی یاد نگرفته که به طرف‌ش برود و با همین جمله‌ی ساده که حتما با لحن بی‌حس همیشه‌گی ادا شده است، دایی و کل جریان موجود را نادیده گرفت و به حساب نیاورد.
بی‌تفاوتی‌ای که زهرش خیلی بیشتر است از حنجره پاره کردن عابدزاده؛ ماستی که خیلی برنده‌تر است از چاقو دسته سفید.

اگر الان نزدیک به چهل سال پیش بود، لابد عکس احمدرضا عابدزاده روی لباس تمام جوانان نقش می‌بست و شب‌ها وقتی چشم‌ها هم می‌آمد، رویای عابدزاده شدن به خواب‌ها هجوم می‌آورد.

× قیصر
چهل سال پیش، مسعود کیمیایی فیلمی ساخت به نام قیصر؛ درباره‌ی قهرمان تنهایی که با یک سلاح سرد ساده، به جنگ دشمنان‌ش می‌رفت و یکی یکی از بین می‌بردشان و همین حرکت بی‌قانون و بی‌قاعده‌اش باعث پرطرفدار بودن‌ش شد. حالا اما عابدزاده کسانی که در موقعیت متضادش قرار دارند و دشمن‌ش فرض می‌شوند را کتک می‌زند و تقبیح می‌شود. به قول خودش صدای آن‌ها را به تنهایی ضبط کرده تا ماهیت‌شان را افشا کند، اما کسی
لابد در روزگاری زندگی می‌کنیم که قیصروار زیستن و عمل کردن، نه تنها خوشایند نیست، که زشت و ضایع است.

×برادران آب منگل
در فیلم کیمیایی،  گروهی هستند به نام برادران آب‌منگل. کسانی که تجاوز و تعدی می‌کنند اما قانون برای‌شان حصر و حبسی در نظر نمی‌گیرد. مثل کسانی که خیلی راحت، در یک جنگل خصوصی، در جایگاه‌های  استادیوم آزادی، هر چه دوست دارند را در قالب شعار فریاد می‌زنند و به شکل مجازی حرمت حریم‌ها را لگدمال می‌کنند و از بین می‌برند.
زمان زیادی گذشته از وقتی که ممد مایلی از فنس بالا می‌رفت و تماشاگر هتاک را شخصا تنبیه می‌کرد. حالا قیصرهایی مثل عابدزاده و آقای مایلی‌کهن، و حتی هواداران و لیدرها در حفاظ‌های سخت و سفت قانون، مجبور هستند شکوائیه و شاهد را پیش امثال دکتر شریفی ببرند تا بلکه حق هتک شده‌ی‌شان، ترمیم و اعاده بشود.

×احمدعابدزاده
قرار نیست از حرکت عابدزاده حمایت کنیم؛ چون بی‌فایده است. نظر قطعی جمع این است که روش و راه عابدزاده اشتباه و زشت و نادرست است. حرکت قیصروارعابدزاده نتیجه‌ای نداد. او بعد از کتک زدن لیدرها، به کلانتری رفت و در روز بازی با پرسپولیس، به طرف نیمکت تصرف شده برگشت و با گل و بوسه، رو به دوربین‌ها لبخند زد.
لابد قیصر کیمیایی هم اگر در این روزگار بود، مجبور می‌شد در کلانتری از برادران آب‌منگل عذرخواهی کند و تعهد بدهد و برود سر خانه و زندگی‌‌اش و سرش را بکند در لاک خودش. چاقو دسته سفید قیصر دیگر خریداری ندارد. شاید برای همین باشد که کسی مثل علی کریمی در مقابل تمام هوها و هجمه‌ها تنها سکوت کرد و واکنشی نشان نداد.

×علی کریمی
کریمی که بعد از بازی با پرسپولیس در مصاحبه‌اش می‌گوید چیزی از طرف سکوها نشنیده است؛ در حالی که صدای رسای سکوها از طریق تصاویر تلویزیونی هم دریافت می‌شد و به گوش می‌رسید. علی کریمی از ابتدا نه برای کسی خط و نشان کشید، نه دست به یقه شد و نه تهدید به افشا کرد که بعد مجبور به حاشا بشود.
او از ابتدا ترجیح داد نان و ماست‌ش را بخورد و وارد بازی حقیری که برای‌ش ترتیب داده شده نشود. کریمی خودش را در موقعیتی فراتر از بازی رایج سکوها و نیمکت‌ها قرار داد تا بی‌جهت و بی‌فایده قیصر دست و پا بسته‌ای نشود که آخر سر گل به دست به طرف نیمکت برود و به جای چاقو، بوسه تحویل بدهد و بگیرد.

×آخرین سنگر… سکوت !
علی کریمی‌ای که معتقد است از علی دایی چیزی یاد نگرفته که به طرف‌ش برود و با همین جمله‌ی ساده که حتما با لحن بی‌حس همیشه‌گی ادا شده است، دایی و کل جریان موجود را نادیده گرفت و به حساب نیاورد. بی‌تفاوتی‌ای که زهرش خیلی بیشتر است از حنجره پاره کردن عابدزاده؛ ماستی که خیلی برنده‌تر است از چاقو دسته سفید.
در روزگاری هستیم که یکی از مشهورترین خواننده‌های پاپ در جدیدترین ترانه‌اش با صدایی گرفته و غم‌گین و خسته سراغ قیصر را می‌گیرد و آهنگ‌ش را با این کلام به پایان می‌برد: بکشی و نکشی می‌کشنت …
این‌جا بازارچه‌ی آب‌منگلی‌هاست کریمی خودش را از این بازارچه‌ی خشن تصرف شده بیرون کشید و آن را نادیده گرفت، تا با تیغ قانون و قضاوت رایج پذیرفته شده‌ی چنین بازارچه‌ای از بین نرود و همان آدمی بماند که مثل همیشه ارز رایج برای‌ش بی‌ارزش‌ و به درد نخور است.
کریمی کماکان برای خودش و در زمین خودش بازی می‌کند.

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)