فرصت بدهند سرزن مي‌سازم

مرجع خبری پرسپولیس : من بچه 30 متري جي هستم و خودم را شاگرد آقاي حسن فردي مي‌دانم كه الان از نويسندگان خوب مطبوعات است، در زمينه داستان نويسي هم صاحب سبك است.

آقاي آجورلو آن زمان من را به تيم تهران جوان معرفي كرد و مرحوم حسين فكري اولين مربي‌ام در اين تيم بود. بعد از آن در راه‌آهن، امير ابوطالب و اردشير لارودي مربيانم بودند. بعد در استقلال پورحيدري، حجازي و شرفي. در پرسپوليس هم زير نظر مرحوم محراب شاهرخي و استاد علي پروين كار كردم. كلا 6 سال براي پرسپوليس بازي كردم و پنج شش مقام قهرماني با اين تيم آوردم.


در ابتدا شرايط براي حضورم در پرسپوليس مهيا نبود چون مهاجمان خوبي مثل زادمهر، خوردبين و مرحوم صفر ايرانپاك در اين تيم حضور داشتند. محراب شاهرخي هم گفت نمي‌شود بيايي. در اردوي تيم ملي جوانان بوديم كه حسن نظري دفاع راست تاج گفت به آن تيم بروم و واسطه حضورم در تاج شد.
نمي‌دانم سال 57 بود يا 58 اما در بازي بزرگداشت علي دانايي فرد با پيراهن تاج يك گل با ضربه سر به پرسپوليس زدم.


يك سال بعد به پرسپوليس رفتم اما هيچ وقت رو در روي هواداران استقلال قرار نگرفتم. علي پروين در اين مورد من را راهنمايي‌هاي زيادي كرد و گفت «همه را داشته باش» چون سرمايه‌هاي فوتبال همين مردم هستند و بالاخره روزي فوتبال تو تمام مي شود. در پرسپوليس هم كه بودم هيچ پولي نه به عنوان قرارداد، نه به عنوان حقوق نمي‌گرفتيم. فقط كمك‌هاي مردمي بود كه جمع و سپس تقسيم مي شد. يادم مي‌آيد يك سال، فكر كنم سال 64 بود كه يك-6 شاهين را برديم و من يك گل با سر زدم. به خاطر اين برد، علي پروين 10 هزار تومان به ما پاداش داد. اين بيشترين پولي بود كه در فوتبال گرفتم. آن موقع كارمند وزارت دفاع بودم و ماهانه 1200 تومان حقوق مي‌گرفتم. يك بار هم 2-5 شاهين را برديم كه 2 گل با سر به اين تيم زدم. سالي هم كه علي پروين با 15 گل زده آقاي گل شد، من 13 پاس گل دادم. با سر و سينه براي او مي‌كاشتم و پروين همه ضرباتش را گل مي‌كرد.


من اولين بازيكني بودم كه از استقلال به پرسپوليس رفت و به اين تيم گل زد. در يكي از بازي‌هاي رو در رو حدود 120 هزار نفر به استاديوم آمده بودند، حتي ملت روي دكل‌هاي برق هم نشسته بودند. دقيقه 8 گل زدم كه حسين خوشخوان آفسايد گرفت اما دو دقيقه بعد دوباره با سر گل زدم. گل استقلال را هم بهتاش فريبا زد و بازي يك- يك مساوي شد.


بدترين خاطره‌‌ام شكست در جام ملت‌هاي آسياست اما در پرسپوليس روزي كه به وحدت يك- هيچ باختيم را فراموش نمي‌كنم. من بعد از بازي‌هاي آسيايي سئول، 2 سال آخر فوتبالم را با شاهين سپري كردم. بهترين خاطره‌ام از حضور در پرسپوليس ديدار با حضرت امام (ره) بود كه لذت فراواني داشت. براي سر زدن جوري آموزش مي‌ديدم كه پدر و مادر مرحومم فكر مي‌كردند ديوانه شده‌ام. من در خانه 66 متري پدري از سقف بالكن خانه توپي را با نخ آويزان كرده بودم و ارتفاع اين نخ را كم و زياد مي‌كردم. از طرفي پارچه‌اي به طول 10 سانتيمتر را از خياط گرفته و درست كرده بودم كه داخلش وزنه مي‌گذاشتم و به پايم مي‌بستم. دوتا چوب هم زير بغلم مي‌گذاشتم. اينها همه براي تقويت عضلاتم بود چون آن موقع دستگاه بدنسازي نداشتيم. با اين وضعيت درجا و سه گام مي‌پريدم و سرمي‌زدم. عضلاتم را تقويت مي‌كردم و با دست‌هاي باز به هوا مي‌پريدم تا كمتر كتك بخورم. بعد از طريق تلويزيون و آموزش‌هاي علي پروين و همايون بهزادي باز هم قدرت سرزني‌ام را تقويت كردم.


16 سال مربي بوده‌ام و سرزن‌هاي زيادي را آموزش داده‌ام. محسن خليلي و هادي عقيلي در اميدهاي سايپا، سعيد دقيقي و مجتبي شيري در اميدهاي صباباتري، كاظم برجلو و خيلي‌هاي ديگر. الان اما هيچ كس حاضر نيست تمرين اختصاصي براي سرزني مهاجمان داشته باشد. خودم به آقايان واعظ آشتياني و كاشاني پيشنهاد دادم 5 مهاجم را در اختيار من بگذاريد تا شگردهاي سرزني را يادشان بدهم. گفتم فقط پولي بدهيد كه زندگي‌ام بچرخد. پيشنهاد دادم در يك پروسه بلندمدت 5 سرزن خوب تحويل‌شان بدهم و اگر موفق نشدم هم پول‌شان را پس بدهم اما الان هيچ كس دوست ندارد شگردها و تمرين‌هاي اختصاصي را انجام دهد.

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)