مرجع خبری پرسپولیس : سرمربی سابق پرسپولیس بعد از 5 ماه تحلیل دقیق تری از شرایط تیمش به دست آورده بود. چند روز پیش از برکناری، کرانچار برای اولین و آخرین بار تحلیل های روشنی از وضعیت پرسپولیس ارائه می کند. این مصاحبه بیشتر به خاطرات وی از پرسپولیس شبیه است.

*سال گذشته پرسپوليس مازيار زارع و پژمان نوري را در هافبك دفاعي داشت که زارع كارهايي را كه از او مي‌خواستند خيلي درست انجام نمي‌داد و افشين قطبي مجبور بود از مجتبي شيري يا بازيكنان ديگر  استفاده كند و خيلي ناراحت بود كه چرا فرزاد آشوبي از اين تيم رفته. اتفاقي كه امسال افتاد اين بود كه هم مازيار و هم پژمان رفتند و فرزاد آشوبي هم نيامد! راه حلي كه براي پست هافبك دفاعي وجود دارد چيست؟

– ما سعي كرديم از طريق عادل وتياگو اين راه حل را پيدا كنيم، عادل بازيكن خوبي است و صاحب كيفيت . اما او مشكلاتي در رابطه با نظام وظيفه داشت و اردوي آماده‌سازي را نتوانست با ما پشت سربگذارد. ضمنا عادل استمرار در مسابقات را نداشته و هنوز كه هنوز است آن نفري نشده است كه بتواند بار اين پست را بدوش بكشد. اما اين مسأله هم با كيفيت و با تمرينات خوب و فشاري كه روي خودش بياورد اتفاق خواهد افتاد .كلاه كج هم به لحاظ جسماني و هم به لحاظ تكنيكي و تاكتيكي بايد بهتر از اين باشد. به جز عادل  ما تياگو را هم داريم. البته من فكر مي‌كنم عادل فقط به درد دفاع نمي‌خورد و مي‌تواند در هافبك هجومي هم مفيد باشد . ولي براي اينكه بتوانم در هر دو پست ازش استفاده كنم، او بايد دوره‌اي از تمرينات بسيار پرثمر را پشت سربگذارد .پيشنهاد من اين است كه كمي صبر نشان بدهد.

 

* اما متأسفانه او نشسته و غر مي‌زند…

– او الان مشغول جنگ با خودش است چون به اينجا آمده، آورده شده، با يك نام بزرگ و همه در موردش صحبت كردند كه عادل كلاه كج اين خواهد شد و آن خواهد شد ، در حالي كه حداقل نمايش را از خودش داشته … ولي عادل كيفيتش را دارد و بايد خودش را تغيير شكل دهد و اين به اراده‌اش برمي‌گردد. من چندبار با او گفت‌وگو كرده‌ام و درخواست‌هايم را با او مطرح كرده‌ام اگر او درخواست‌هايم را بپذيرد بسيار زياد مورد استفاده قرار خواهد گرفت ولي در حال حاضر تياگو از او اولويت بيشتري دارد. تياگو در ليگ پرتغال بازي كرده و صاحب تجربه است. اين را هم درنظر داشته باشيم كه عادل هنوز در روند ساختاري به سرمي‌برد او تازه 24 ساله است.

بادامكي حرف نزد ،تمرين كرد

 

*خداراشكر حسين بادامكي ديگر هافبك دفاعي نيست!

– حسين بادامكي يك مثال  مهم در تيم ماست.بازيكني كه واقعاً مشكلات عديده رواني داشت. او انتقادات تماشاگران را نمي پذيرفت. از لحاظ رواني من با تمام متدهايي كه داشتم سعي كردم با او صحبت كنم و فقط به يمن شخصيتش و اراده‌اش دوباره موفق شد كه اين بحران را پشت سربگذارد و حالا بازيكني‌ست كه بسيار حائز اهميت است در بازي ما. او صاحب شخصيت است و اراده لازم را دارد و اين پيروزي شخص خودش است… حسين دوباره موفق شد هوادار جذب كند براي خودش ولي چگونه؟ با بازي‌هاي خوبش و با برخورد صحيح خودش ، نه با حرف زدن!

 

هيچ مربي اي خودش را از بازيكن خوب محروم نمي كند

*الان عادل احساس مي‌كند كه حقش در پرسپوليس خورده مي‌شود شما با او مشكل داريد، يك همچنين حرف‌هايي مي‌زند …

– ببنيد من از 10 سالگي در فوتبال بزرگ شدم. مربیان با سواد داشتم و بعد خودم مربی شدم، هیچ مربی اي حاضر نیست خدمات یک بازیکن با کیفیت را از دست بدهد. من شخصاً هیچ مسأله ای با او ندارم و فقط می خواهم تحریک و اصلاحش کنم اما برخی نفرات یکسری جوانب بد در خودشان دارند . همه ما از راه کسب نتیجه زندگی می کنیم و من می خواهم آن نتیجه کسب شود ولی همین طور دوست دارم اصلاحاتی را هم در بازیکنان ببینم.، فقط با تفاهم و صبر می شود به این هدف رسيد. هر بازیکنی اگر واقعاً اینطوری فکر کنه که من با او مشکل دارم یا در مسیر غلط به سرمی برد …

 

كاري كه براي خليلي كردم

*درمورد خليلي هم اين سوءتفاهم وجود داشت.

– خلیلی … با آمدن من اولا که غایب بود بخاطر مصدومیت بسیار شدیدی که پشت سرگذاشته بود. در اردوی آماده سازی که اصلا شرکت نکرد. لیگ را آغاز کردیم دوباره مصدوم شد. بهش گفتم عجله نکن پسر. برای اینکه کیفیت خودت را نشان بدهی و بازگردی به وضعیتی که قبل از مصدومیت داشتی باید یک دوره دو تا سه ماهه را با تمرینات بسیار خوب پشت سربگذاری و خودت را باید قربانی کنی که برسی به ما و من راضی هستم از او. او یک گلزن است که به لحاظ فوتبالی زیاد کار نمی کند ولی بسیار خطرناک است، همکاری بسیار خوبی نشان می دهد و بلد است خودش را کجا قرار بدهد و ضربات بسیار خوبی هم دارد و سرمربی تیم ملی هم او را می پسندد .اما نیاز به 3 ماه کار بود که او برگردد. همه انتقاد می کردند که تو با او مشکلات شخصی داری، می گفتم چه مشکلی؟! من از تجربه خودم می دونم یعنی چه برگشتن بازیکن بعد از مصدومیت سنگین زانو. من این را از تجربه ام می دانم هیچ کار دیگری هم نکردم مگر اینکه كمك کنم تا برسد به آن وضعیت مورد نیاز من و بتواند توانایی هایش را نشان دهد و این مقرون به صرفه بود که منتظرش باشیم.

 

* آن ضربه ای که خلیلی در پاس زد و به تیر دروازه حریف خورد ما تقریباً هیچ بازیکنی نداریم که بتواند به آن شکل توپ را روی پایش سوار کند.

– عرض می کنم او نیاز به زمان کم و فضای کوچکی دارد که ضربه اش را وارد دروازه کند و برای اینکه برسد به این زمان و فضا، باید آماده شود. فقط با بازگشت او از اردوی دبی به این طرف یکسری موقعیت هایی را ایجاد کردیم برای او که دوباره گلزن بشود و اين در شرايطي است كه آرفی را هم دوباره به دست آوردیم.

 

پرسپوليس مثل ميلان و منچستر

* از حالا به بعد 2ـ4ـ4 بازی خواهید کرد؟

– بله. با چهار نفر وسط به شکل لوزی(الماس)

 

* می خواهم سوال کنم که پرسپولیس در تاریخش یک تیم هجومی ست. یعنی از لحاظ فرهنگی همیشه تیمی را بیاد می آورد که تا داور سوت را می زد به سرعت می ریختند به سمت دروازه حریف. حالا سوال من این است که پرسپولیس آقای کرانچار اگر در عالی ترین شکل خودش قرار بگیرد یک تیم تهاجمی خواهد بود که می خواهد مدام روی دروازه حریف توپ بریزد یا تیمی که می خواهد فرصت طلب باشد و آرام آرام به دروازه حریف نزدیک شود؟

–  ما همیشه تمایل داریم که تهاجمی باشیم. هیچ وقت فرصت طلبانه نرفته ایم که با یک ضدحمله فرصت درست کنیم و کار را تمام کنیم. ما می خواهیم سازماندهی بازی را به دست بگیریم و سلطه را به دست بگیریم و فشاراعمال کنیم به حریف. ما سعی می کنیم شیوه بازیمان را به یکسان سازی برسانیم هم در شهرستان و هم در تهران و می توانیم این کار را انجام دهیم چرا که فکر می کنم پرسپولیس، کیفیتش در سطح بالایی از همه تیم ها قرار دارد و این توانایی را دارد که هر کجا بازی می کند چه در تهران و شهرستان، به لحاظ هجومی سلطه داشته باشد. شاید در برخی از نکات برابر سپاهان، استقلال و ذوب آهن نقشه های تاکتیکی داریم که کمین می زنیم به حریف ولی نه اینکه همیشه منتظر حمله مستقیم یا ضدحمله باشیم، ما می خواهیم حریف را غافلگیر کنیم ولی وقتی نگاه کنیم خواستم بگم که همه تیم های بزرگ سعی می کنند با سلطه خودشان را به حریفانشان تحمیل کنند. بارسلونا، رئال مادرید، بایرن، میلان، منچستر، اینتر، آرسنال و چلسی، همه شان تمایل به بازی تهاجمی دارند.

 

حوار مثل گاو نه من شير!

* می خواهيم به بحثي بپردازم که بیشترین مشکلات و حاشیه های پرسپولیس هم از همانجاست بخاطر اینکه بازیکن های زیادی داشته. ظاهراً محمد منصوری الان هافبک چپ است و تیاگو در هافبک دفاعی و راست حسین بادامکی و بعد شما یک پست جلو دارید که یک عالمه بازیکن دوست دارند در آن بازی کنند: کریم، شیری، بائو، حوارمحمد و حتي پروين و زارعي..

حوار که دیگر نیست. متأسفم از اینکه حوار یک همچنین برخوردی را ایجاد کرد در رابطه اش با باشگاه، بازیکن ها و دست اندرکاران. به طور قطع او دارای کیفتی است ولی بدون حوار هم هم می شود و باید بشود.

 

*ولي ظاهرا رفتن حوار و وسلی از دردسرها کم کرده، یک مقدار بخاطر اینکه خیلی بازیکن ها داشتیم که شبیه هم بودند.

– من باید بگم حوار دو ماه در آمدنش به تیم تأخیر داشت. چند تا مسابقه انجام داد .من اصلا نمی خواهم کیفیتش را زیر سوال ببرم، او بازیکنی بود که از کیفیت بسیار بالایی برخوردداربود، وسلی هم همینطور اما او هم فیکس نبود، دو تا گل زد شاید هم سه تا اما این حق را نداشتند که این گونه برخورد کنند. می خواهم عرض کنم که ما با رفتن آنها چیز زیادی از دست ندادیم و همانطور که شما به درستی گفتید رفتن آنها یکسری فشارها را برداشت از روی بعضی از پست ها. وسلی را مقایسه کنید با زارع یا نوروزی من حتی فکر می کنم زارع و نوروزی اولویت داشتند به وسلی و من به این دو ایمان دارم و هنوز که هنوز است این دو در ترکیب من هستند. حوار فقط وقتی در فرم تاپش بود می توانست بازیکنی در این پست باشد و همینطور مهدی شیری و کریم هم از کیفیت بسیار بالایی برخوردارند و بائو اگر یکسری مسائل را اصلاح کند در خودش از هیچکس ضعیف تر نیست

 

* کریم باقری چطور؟

– شخصیت كريم به مراتب قوی تر از ملا محمد است و کیفیتش هم بهتر است که با 37 سال سنش هنوز دارد آن کیفیت را ارائه می دهد. ما یک ضرب المثل کروات داریم كه مي گويند تأسف نخورید اگر برای گاوی که 9 من شیر را با پاش بریزد روی زمین!

دیدگاه شخصی من این است که پرسپولیس بازیکن های تکنیکی زیادی در این پست دارد اما بازیکنی مناسب تر است که قدرت پاسوری بالاتری داشته باشد و ارسال توپ بین بقیه …

 

* فکر می کنم او فقط مهدی شیری ست ولی مهدی شیری هم کند است.

(مي خندد) بله.

 

 

كريم و شيري ، طراحان بازي

* به نظر می رسد چند بازیکن را باید با هم قاطی کرد، ولی شاید باز مهدی شیری آن عنصري راكه با خودش به بازی پرسپولیس آورد، شاید بقیه نمی آورند.

– چرا. کریم می تواند. او ساده تره بازي مي كند و ایده هاش و خلاقیتش سرعتی تراست . آنچه که دارد جا به جایی های خوب، سرزنی ها و شوت زنی های خطرناک در داخل و خارج جریمه حریف و اينكه  خودش را مي‌رساند به شانس گلزني. برخلاف شيري كه بيشتر دوست داره توزيع توپ بكند و خلاقيت به خرج بدهد و به همين خاطر همانطور كه شما فرموديد بخاطر همان آهستگي‌اش يكسري درگيري‌ها را از دست مي‌دهد و يكسري ايده‌ها را كه در ذهنش دارد ولي نمي‌تواند پياده كند ولي كريم به عنوان يك توزيع كننده توپ خيلي هدفمند است چون هميشه با پاس اول و دومش تمركز حواس حريف را مي‌گيرد و فكر حريف را مشغول خودش مي‌كند و آنها اصلا حق ندارند او را در آن پست آزاد بگذارند.

 

* ولي وقتي كريم و شيري با هم بازي كنند آنوقت شما دو بازيكني داريد كه خيلي درگير نمي شوند .همينطور در خط حمله  خليلي  كه خيلي در پرس تيمي مشاركت نمي‌كند…

– همه ما مي‌دانيم كه از نظر بيولوژيك كريم با 37 سال سن نمي‌تواند به اندازه يك جوان اثرگذار باشد ولي كيفيت و ظرفيتي كه دارد ما حداكثر استفاده را ازش مي‌كنيم. اون خودش هم آگاه است  و يك حرفه‌اي واقعي . بسيار خوب تشخيص مي‌دهد اين موقعيت را و وقتي خودش تشخيص مي‌دهد هنگامي كه ديگر نمي‌تواند درخواست تعويض مي‌كند و اين تعويض فقط مشروط به ظرفيت خود كريم است اما حضورش در تيم بسيار حائز اهميته … من مدام از الگوها ياد مي‌كنم از علي كريمي، مهدوي‌كيا، قبل‌تر از آنها كريم است كه يك همچنين شخصيتي دارد چون اگر غير از اين بود قطعاً‌ موفق نمي‌شد اينجا جوان‌هاي ما و بازيكنان ما بايد او را به عنوان الگو داشته باشند. هر كس خصوصيات خودش را دارد و زياد خوب نيست كپي كردن اما نگاه كردن به سابقه و آماركريم مهم است و بايد بايد تبديل شود به يك هدف براي بازيكنان جوان كه خودشان را برسانند به آن سطح نه اينكه تا صاحب يك ماشين شدند. يا يك دست كت و شلوار بگويند حالا ديگر مشهور شدم و ديگر بي‌خيال! و دست از تلاش بكشند.

 

* شايد از كريم به عنوان يك موج دوم شايد بشود ازش استفاده كرد درنيمه دوم و به عنوان يك نيروي جديد هر چند ظاهراً‌ كريم هر وقت در نيمه اول و از اول بازي كرده بهتر بوده نه به عنوان بازيكن تعويضي …

– در اين دو بازي كريم داراي يك چنين وضعيتي بود چرا كه بعد از اردوي دبي يك ماه تمرين را از دست داد با مصدوميتش به طبع به اين ترتيب آمدنش به عنوان بازيكن تعويضي انجام مي شود. او داراي كاريزماست و با آن شخصيت بهتر است از اول بيايد داخل بازي.

 

زارعي خودش را هم گيج مي كند!

*مجتبي زارعي آيا قرار است هافبك چپ يا راست بازي كند ،يا مهاجم؟

– مجتبي زارعي مهاجم است كه با نورزوي در واقع كانديداي نوك حمله هستند. او يك بازيكن واقعاً‌ جالب توجه است و غيرقابل پيش‌بيني،‌ با سرعت بالايش، ‌با حركاتش.

 

* ولي در عين حال بازيكن‌هاي كناري‌اش را هم گيج مي‌كند!

– او خودش هم از حركات خودش گيج مي شود، براي همين گفتم غيرقابل پيش‌بيني‌ست .در مورد مجتبي بايد بگويم كه كيفيت بازيش زماني رشد پيدا مي‌كند كه به عنوان تعويضي وارد بازي مي‌شود . هر تيمي در كادرش بايد بازيكن‌هايي داشته باشد كه آنها موظفند تغييرات فاحشي را با خودشان به همراه بياورند. بسيار مهم كه اين بازيكن‌ها انگيزه‌شان را از دست ندهند. چون تيم من 11نفر نيست 18 نفري است كه من با خودم مي‌برم و همه را با هم بايد سازماندهي متحدي كرد كه بشود از كلش بهترين راه حل را براي تيم به وجود آورد.

 

* من از آقاي قطبي سوال كردم كه مثلا چرا هاشم بيك‌زاده را به تيم ملي دعوت كرده؟ گفتش يكي از دلايش اينه كه وقتي روي نيمكت مي‌نشيند اذيت نمي‌كند. اين مشكل خيلي بزرگي است در فوتبال ما 7 نفر هستند وقتي كه بازي نمي‌كنند فكر مي‌كنند كه حقي از آنها گرفته شده در حالي كه همانطور كه شما مي‌گوييد يك تيم 18 نفراست.

– بازيكن‌ها واقعا بايد انگيزه داشته باشند كه به محض اينكه پايشان را به عنوان بازيكن تعويضي به زمين گذاشتند تغيير ايجاد كنند. من بارها با آنها صحبت كرده‌ام و سعي كردم اينگونه متقاعدشان كنم با بعضي‌ها بيشتر موفق بوده‌ام و با بعضي كمتر. به نظرم نبايد به آنها بربخورد ما مثال‌هاي زيادي داريم در فوق ستاره‌هاي جهاني.

 

*من مي‌خوام بگم الان ايگواين يك مثال است، پدرو … بازيكن‌هاي كه كيفيت بسيار بالايي دارند در سطح جهان …يا بنزما كه به  بازي بهش نمي‌رسد.

– او آگاه است، اصلا موقعيتش را از دست نداده و موظف است به عنوان بازيكن تعويضي با خودش تغيير ايجاد كند داخل تيم … يا رائول.

 

پروين استعدادش را دارد

* در مورد بازيكن‌هايي كه هستند در اين جمع و كمتر بازي مي‌كنند مثل محمد پروين،‌ مثل ميثم بائو كه البته بازي مي‌كند  و ظاهراً‌ الان رفته جز بازيكن‌هاي جانشين و عادل كلاه كج يا سامان آقازماني، شما چه كارمي كنيد تا اينها با اين روحيه وقتي وارد زمين مي‌شوند تغيير ايجاد كنند.

– من فكر مي‌كنم براي هر كدام از آنها روشن است كه من چه خواسته‌هايم دارم و با صحبت‌هايي كه با اونها انجام دادم من ديدم يك گام كوچكي را كه برداشتند. سامان هيچ مشكلي ندارد و من مي‌بينم كه هر وقت به عنوان جانشين به بازي مي‌آيد يا حتي اگر روي سكو بفرستمش،‌ او به لحاظ رواني خيلي قوي‌ست.

با محمد پروين يك تعدادي صحبت انجام دادم كه واقعا احساس مي‌كردم مورد نياز است. تا زماني كه او آن لحظه رواني خودش را بتواند تبديل كند به يك افكار خوش‌بينانه مثبت ، مورد استفاده خواهد بود. بعد از وقفه اولي كه به وجود آمد خيلي آورديمش بالا. در يك مسابقه فقط خيلي خوب بود. مسابقه با مس كرمان من بهش توضيح دادم كه چه چيزي مي‌خواهم ازش، چه چيزهايي را بايد اصلاح كند و او آرام‌آرام شروع كرد به اصلاح كردن. در مسابقه با اهواز ازش انتظار داشتم كه يك كيفيت مضاعفي را با خودش به بازي بياورد اما او كاملا غير حرفه‌اي برخورد كرد و تيم اين قضيه را فوراً‌ خودش حس مي‌كند. الان دوباره يك گام به عقب برداشته. اما من صبر دارم چرا كه مي‌شناسمش. او صاحب كيفيت است.

 

*اما انگار حواس او به فوتبال نيست.

– در كنار همه اين رفاه زندگي كه خدا بهش داده اگر او تصميم بگيرد براي فوتبال، خدا استعداد را به او داده است. فقط بايد عادت كند كه همه اين‌ها را بگذارد كنار و خودش را قرباني كند براي كارش. اين شغل اوست. فوتبال يك شغل بسيار جدي است كه از آن زندگي‌اش را تأمين كند. من اين را ازش مي‌خواهم و او آرام‌آرام دارد مي‌پذيرد.

 

*موضوع پدر او هم موضوع مهمي است.

– بله اما به طور قطع محمد بايد خودش عليه اين فشار عمل كند. من اين مثال را در منزل خودم دارم .پسر من همه چيزي كه ايجاد كرد در زندگي‌اش با كار خودش و با قرباني كردن خودش بوده. عين همين وضعيت. خانواده پروين عين خانواده كرانچار است هيچ فرقي ندارند، نيكو كرانچار هم زندگي برايش از هر جهت فراهم بود از بچگي‌اش ولي او تصميم گرفت بدون اينكه من يا اعضا خانواده مجبورش كنند. استعدادش را داشت و به آن رسيد ولي خودش كرد

 

* اين اتفاق در معدود خانواده‌هاي فوتبالي افتاده. شايد نيكو استثنا باشد.

– يوهان كرايف هم پسري داشت و بكن باوئر، پسرش به جايي هم رسيد اما خودش دست كشيد، اشتفان بازيكن بوندس ليگا بود.

 

*ويژگي او چيست؟

– او محصول مدرسه پرسپوليس است، دوم اينكه  پروين اصلا جايش در پرسپوليس است ولي با يك جايگاه فيكس بايد بجنگد با كارش با قرباني دادنش و با استمرار كارش. او بايد به اين آگاهي برسد كه استعدادي كه داره و واقعا بازيكن خوبي است، خيلي مهم است كه هم سرعت داردو هم چالاكي… ضربات خوبي دارد ولي او فوراً با اهداف كوچك قانع مي‌شود، فوراً با يكي، دو حركت خودش و يك گلي كه زده … فكر مي‌كند همه كار را انجام داده.اما نه ، تازه تعهدها و انتظارات بيشتر مي شود و من اين را مي‌خواهم و فكر مي‌كنم در مسير خوبي هستيم .

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)