مرجع خبری پرسپولیس : علیرضا حقیقی بی شک ستاره پرسپولیس در دیدار نیمه نهایی جام حذفی بود و درخشش او در ضربات پنالتی سرخپوشان پایتخت را به فینال این رقابت ها رساند.

 

الا توقع داري به تيم ملي دعوت شوي؟

 نه. هيچ توقعي ندارم. تيم ملي سرمربي دارد با سلايق مخصوص به خود، افشين قطبي فعلا سرمربي تيم ملي است و هر وقت صلاح دانست و تشخيص داد من را به تيم ملي دعوت مي‌کند اگر صلاح ندانست که باز هم منتظر مي‌مانم.

 

 *يک جوري‌هايي شيث رضايي را هم نجات دادي؟


شيث فوق‌العاده زد من که يک دروازه‌بانم متوجه مي‌شوم او چه پنالتي‌اي زد، او روي حرکتش دروازه‌بان حريف را محو کرد. اما توپ به خاطر وزش باد شديد تغيير مسير داد، به خودش هم گفتم من دقيقاً توپ شيث را ديدم که چند سانتيمتر تغيير مسير داد وگرنه حرکت شيث هيچ نقصي نداشت.

*قطعاً احساس خوبي داري؟

صددرصد. خيلي خوشحالم. تمام خوشحالي‌ام هم براي هواداران است. بيش از 80 هزار نفر در باران ما را تشويق مي‌کردند، تمام فکر و ذکر من و بقيه بچه‌ها اين بود که آنها با شادي و پايکوبي استاديوم را ترک کنند.

 

 *دايي در ابتداي پنالتي‌ها چه توصيه‌اي به تو داشت؟

فشار فوق‌العاده‌اي روي او بود. علي دايي به رقم تمام اين فشارها سعي داشت به ما روحيه بدهد. هنگامي که چهره او را ديدم پيش خودم از خدا خواستم تا بتوانم کاري کنم دايي از زير اين فشارها خارج شود.

 

 *نگفتي توصيه‌هاي دايي چه بود؟

گفت مطمئنم ستاره اين ميدان تو هستي، من به تو ايمان دارم.

 

*مثل اينکه به تو گفته بود، پنالتي داود حقي را به سمت چپ بروي؟

بله. اما تصميمم در لحظه آخر عوض شد.

 

*کلاً دروازه‌بان پنالتي‌گيري هستي، اما روي دو ضربه اول خلاف جهت حرکت کردي؟

به هر حال هرکس صحبتي مي‌کرد و يک جهتي را به من نشان مي‌داد به همين دليل تمرکز به هم ريخت بود، تصميم گرفتم از پنالتي دوم به بعد خودم باشم و شکر خدا نتيجه‌ام هم داد.

 

 *بعد از مهار پنالتي‌ها چندان خوشحالي نمي‌کردي؟

چون هيچ چيز مشخص نبود من اگر 10 پنالتي هم مي‌گرفتم، باز هم نتيجه‌اي رقم نمي‌خورد پس خوشحالي‌ام را گذاشتم براي وقتي تيم برد.

 

 *چه خوشحالي‌اي هم بود.

در آن لحظه همه را کنار زدم و وقتی به دایی رسیدم بغض کردم.

 

*دايي چه مي‌گفت؟

 هيچي سکوت محض بود، فقط گريه مي‌کرد.

 

*روي پنالتي آخر کريم باقري مي‌خواست چيزي را به تو بگويد؟

 صدا به صدا نمي‌رسيد اما شنيدم که مي‌گفت مطمئنم توپ را مي‌گيري.

 

 *باز هم مي‌خواستي به جايگاه ويژه بروي؟

بله. خواستم براي ديدن پدرم بروم که نگذاشتند، من هم صبر کردم تا او پايين بيايد.

 

 *خيلي‌ها با ديدن عليرضا حقيقي ياد جواني‌هاي احمدرضا عابدزاده مي‌افتند.

 اين لطف مردم است، احمدرضا عابدزاده مربي من بوده و حق بزرگي بر گردن من دارد اما نبايد زحمات محمدعلي يحيوي را فراموش کرد او اين مدت خيلي به من لطف داشت و تمرينات فشرده‌اي را با من برگزار کرد خدا را شکر مي‌کنم که هم او را روسفيد کردم و هم حسين عبدي و هم علي دايي را.

 

*راستي ميثاق براي تبريک به سراغت آمد؟

آره بابا. بنده خدا طوري خوشحالي مي‌کرد که انگار خودش درون دروازه قرار داشت من که حواسم نبود اما بچه‌ها مي‌گفتند که او حرص و جوش زيادي خورد، خدا را شکر برخلاف چند وقت پيش حالا ارتباط بسيار خوبي بين من و ميثاق برقرار است.

 

 

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)