مرجع خبری پرسپولیس : دوستاني كه حالا هزار نفر هزار نفر از ظرفيت آزادي ميكاهند، نه تنها قدرت احداث سازهاي با ده درصد عظمت آن را ندارند، بلكه گاهي حتي نميتوانند از درهاي ورودي و خروجي اين بنا به درستي استفاده كنند.
1- دو روز پيش سايت معتبر و آمريكايي بليچر ريپورت كه تخصصش عمدتا پرداختن به رشتههاي پرهوادار و حرفهاي ينگهدنيا مثل بسكتبال NBA و هاكي NHL است، فهرستي جديد از 50 ورزشگاه برتر دنيا را ارايه كرد كه در ميان اسامي ذكر شده در آن، نامي ديرآشنا و به شدت دوستداشتني براي ايرانيان به چشم ميخورد؛ استاديوم آزادي تهران!
اين پايگاه اينترنتي مشهور، از ورزشگاه قديمي و خاطرهانگيز پايتخت ايران، به عنوان يكي از 50 استاديومي نام برده است كه هواداران فوتبال قبل از مرگشان بايد آنها را ببينند. كرنش مراجع بينالمللي و موثق خبري – تحليلي در قبال آزادي 40 ساله ايرانيان، در حالي همچنان ادامه دارد كه اين ورزشگاه به تازگي آماج حملات بيرحمانه برخي از مسوولان كشور خودمان قرار گرفته است. الان مدتهاست كه دعوا بر سر كاستن از ظرفيت آزادي ادامه دارد و هر روز تخمين تحقيرآميز جديدي در اين مورد به گوش ميرسد؛ اول ميگفتند 90 هزار نفري است، بعد رفته رفته كاشف به عمل آمد كه اين بناي عظيم ورزشي 80 تا 85 هزار نفر گنجايش دارد و تازگيها حتي اعدادي مثل 75 هزار نفر هم به گوش ميرسد! در مملكتي كه مديران پرمدعايش حتي توانايي يك دور چاپ و توزيع دقيق بليت براي آگاهي از گنجايش واقعي استاديوم آزادي را ندارند، آقايان هر روز به حربهاي جديد براي كوچك جلوه دادن اين ورزشگاه متوسل ميشوند. يك روز سكوها را متر ميگيرند و عدد حاصله را بر ابعاد بدن انسان تقسيم ميكنند و روزي ديگر، دست به دامان «گوگلارث» ميشوند تا چه بسا اين فناوري قبيحه غربي از آن بالا ثابت كند اجداد ما چقدر سادهلوح بودند كه اسم اين بنا را گذاشته بودند «يكصد هزار نفري»! اگر اين تقلاها و به در و ديوار كوبيدنها صرفا جنبه علمي و حقيقتجويانه داشت، ميشد راحتتر تحملشان كرد، اما لحن تحقيرآميز بسياري از اين دوستان محاسبهگر، نشان ميدهد مشكل احتمالا از جاي ديگري است و نوعي لجاجت و عناد در اين ميان به چشم ميخورد.
2- اينكه «ورزشگاه آزادي واقعا چقدر جا دارد؟» ميتواند يك پرسش طبيعي و منطقي باشد كه يافتن پاسخش با راهكارهاي نه چندان پيچيده جاري نيز ممكن است. با اين وجود بعيد است بتوان دريافت جواب درست اين سوال را از كساني توقع كرد كه حتي قدرت برنامهريزي براي پنج بازي جام حذفي را هم ندارند و همانجا، روي كاغذ يكي، دو مسابقه كم و زياد ميآورند تا مثلا داربي تهران ناگهان دو ماه جلو بيفتد. پاسخها و تحليلهاي كنوني ارايه شده از سوي آقايان مسوول در فدراسيون فوتبال پيرامون گنجايش استاديوم آزادي، همانقدر دقيق و قابل استناد به نظر ميرسند كه ارقام كيلويي و فلهاي اعلام شده در مورد تعداد تماشاگران حاضر در ورزشگاهها! فارغ از اين كشمكشها اما، پرسش مهم ديگري كه در واكنش به كوششهاي امروز دستاندركاران فوتبال ايران به وجود ميآيد آن است كه مگر ما در اين سالها چه كردهايم و چه ساختهايم كه حالا همه قدرتمان را صرف هر چه كوچكتر نشان دادن تنها ورزشگاه استاندارد كشورمان ميكنيم؟ آنها كه امروز خطكش دستشان گرفتهاند و به جان سانتيمترها افتادهاند تا شايد چند صد نفر ديگر از ظرفيت آزادي كم كنند و همانها كه هنگام محاسبات مثلا ميليمتريشان يادشان ميرود سهمي هم براي هزاران ساكن سرگردان راهروها و راهپلههاي آزادي در مسابقات مهم كنار بگذارند، ميتوانند توضيح بدهند در اين سالها چه دستاوردي در حوزه زيرساختهاي ورزشي براي ايرانزمين به ارمغان آوردهاند كه حالا فقط بار «يكصد هزار نفري» بودن آزادي روي گردهشان سنگيني ميكند؟ آيا غير از اين است كه فقر شديد كشورمان در اين حوزه همين حالا باعث شده است استان پهناور لرستان حتي يك استاديوم كوچك نيمهاستاندارد هم نداشته باشد و تيم تازه صعود كرده اين خطه، در بدو كارش مجبور به خانه به دوشي شود؟ پروژه پرسر و صداي احداث استاديومهاي 15 هزار نفري در دولت قبلي به كجا انجاميد كه اكنون برخي از دوستان همه زورشان را ميزنند تا مليترين سازه ورزشي ايران را كه با امكانات 40 سال پيش احداث شده، محقر جلوه بدهند؟
3- بليچر ريپورت به كاربرانش توصيه ميكند قبل از مرگشان ورزشگاه آزادي را ببينند، اما شايد مسوولان اين سايت ندانند كه برخي سوءمديريتهاي حاكم بر اداره همين استاديوم زيبا و رويايي باعث شده خيليها بلافاصله بعد از تماشاي آن در آغوش مرگ جا بگيرند! دوستاني كه حالا هزار نفر هزار نفر از ظرفيت آزادي ميكاهند، نه تنها قدرت احداث سازهاي با ده درصد عظمت آن را ندارند، بلكه گاهي حتي نميتوانند از درهاي ورودي و خروجي اين بنا به درستي استفاده كنند؛ چه، اگر غير از اين بود، هفت هموطن بيگناهمان به دليل بينظمي در باز و بسته شدن همين درها، غريبانه جان نميدادند و نونا پسانين، دونده نوجوان و معصوم ايراني زير بار يكي از همين درهاي زهوار در رفته و فرسوده نخاعش را از دست نميداد. شايد بتوان با «آزادي» معاملههاي ديگري غير از تحقير گنجايشش انجام داد؛ مثلا موتورخانهاش را تعمير اساسي كرد تا ديگر جان كارمندي را تنها يك هفته قبل از فرا رسيدن دوران بازنشستگياش نگيرد يا شايد بتوان دستي به سر و گوش سقفش كشيد تا خريداران بليتهاي 10 هزار تومانياش، «چكهباران» نشوند!
4- «آزادي» ايراني، در حالي در داخل كشور خودمان هر روز آب ميرود كه اعتبارش نزد محاكم منصف و موثق بينالمللي كماكان پابرجاست. حظ تماشاي فوتبال در بزرگترين ورزشگاه خاورميانه، همه جاي دنيا همچنان به رسميت شناخته ميشود، حتي اگر عدهاي در ايران ارج و قرب استاديومي را كه چهار دهه قبل طي فقط سه سال ساخته شده و به بهرهبرداري رسيده دستكم بگيرند و هر روز ضربهاي كاريتر بر سرش بكوبند.
* رسول بهروش
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Tuesday, 26 November , 2024