همزمان با اين اتفاق، فعل و انفعالاتي روي سكوهاي ورزشگاه انزلي رخ داد تا محمد احمدزاده براي ساعاتي قيد سرمربيگري ملوان را بزند و به تبع اين اتفاق پژمان نوري كاپيتان قوي سپيد انزلي كه به خاطر احمدزاده به تيم سابقش برگشته بود، همزمان با بازگشت حبيب كاشاني به پرسپوليس از علاقه‌اش به بر تن كردن پيراهن سرخپوشان پايتخت بگويد.
اظهار علاقه علي كريمي و پژمان نوري براي بازگشت به پرسپوليس تقريبا همزمان و احتمالا با ساعاتي اختلاف روي خروجي خبرگزاري‌ها و صفحات روزنامه‌ها نقش بست اما بعد از سه چهار روز تنها اين داستان بازگشت علي كريمي است كه مورد توجه قرار مي‌گيرد و همچنان جزيياتش براي رسانه‌ها و خوانندگان داغ و خواندني است. پژمان نوري طي هفته گذشته و با تغيير شرايط مديريتي ابراز علاقه كرد تا به پرسپوليس برگردد اما هيچ كس پي اين قضيه را نگرفت. انگار كه اصلا اين موضوع مطرح نشده و ستاره چهار فصل قبل پرسپوليس با زبان خود نسبت به بازگشت، علاقه نشان نداده است.
■ ■ ■
اما شايد نگاه منطقي به اين دو اتفاق، ديدگاه هواداران را تغيير دهد و بالطبع رسانه‌ها نيز- آنهايي كه دنبال فراهم كردن شرايط موفقيت پرسپوليس هستند- به بازگرداندن ستاره شمالي قرمزها ترغيب شوند. داستان زياد پيچيده نيست؛ پرسپوليس كرانچار با سيستم 1-3-2-4 بازي مي‌كند و در اين سيستم علي كريمي قطعا در خط سوم و مثلث سه نفره خط مياني جا خواهد گرفت اما شايد بد نباشد اين نكته به همه دوستداران بازگرداندن كريمي گوشزد شود كه تيم محبوب‌شان براي پر كردن سه نقطه خالي در خط
سه نفره 8 بازيكن جوياي نام و بعضا «ستاره» دارد. به اين اسامي توجه كنيد: هوار ملامحمد، كريم باقري، مهدي شيري، ميثم بائو، مجتبي زارع، محمد منصوري، حسين بادامكي، محمد پروين و حميدرضا علي عسگر. اين 8 بازيكن به علاوه وسلي برزيليا يا هادي نوروزي و عادل كلاه كج مي‌توانند در اين سه پست حضور داشته باشند، بنابراين تعدد مهره‌ها در اين منطقه به لحاظ منطقي بازگرداندن كريمي را توجيه نمي‌كند.
اينجاست كه همه مي‌گويند علي كريمي يك ستاره واقعي است و به غير از كريم باقري، با بقيه اين بازيكنان فاصله نجومي دارد. بنابراين بايد از خداي هر مربي و تيمي باشد كه يكي مثل علي كريمي را در اختيار بگيرد. اين نگاه هرچند كه تا حدودي عقلاني و صحيح به نظر مي‌رسد اما با توجه به علاقه وافر پرسپوليسي‌ها به كريمي آغشته به احساسات است.
■ ■ ■
همه آنهايي كه اتفاقات اين فصل پرسپوليس را از لحظه بستن تيم توسط عباس انصاري‌فرد تا به امروز كه پرسپوليس نيمي از امتيازات خود در ليگ دهم را از دست داده، دنبال مي‌كنند خوب مي‌دانند مشكل بزرگ پرسپوليس در مقوله فني فقدان يك هافبك تدافعي تمام عيار است كه بازي هافبك‌هاي حريف را خراب كند، فضاي بازيسازي آنها را محدود كند و سدي محكم مقابل حملات تيم حريف و پركننده خط اول و سوم باشد. پژمان نوري با سابقه چهار سال حضور در پرسپوليس مي‌تواند مهمترين و البته بهترين گزينه براي پر كردن اين خلأ بزرگ و پايان مشكلات پرسپوليس باشد. پژمان نوري در چهار سال حضورش در پرسپوليس با ثبت ركورد بيشترين دقايق حضور در ميدان فعال‌ترين بازيكن تيمش بوده، يعني او به سختي محروم مي‌شود و با مصدوميت بيگانه است. پژمان نوري به واسطه همين خصوصيات بعد از تثبيت‌اش در پرسپوليس عنوان «با تعصب» را از آن خود كرد و در چهار سال گذشته انصافا اگر بهترين بازيكن اين تيم نبود جزو سه نفر اول بهترين‌هاي تيمش قرار مي‌گرفت.
حالا او با همان كم حرفي و خصايل ويژه‌اش به بازگشت علاقه نشان داده اما عجيب است كه كمتر كسي پي اين ماجرا را مي‌گيرد. نگاه منطقي مي‌گويد بازگرداندن پژمان نوري به تيمي كه فقدان يك هافبك دفاعي
همه فن حريف را فرياد مي‌زند بهترين كار ممكن است و مي‌تواند اهداف حبيب كاشاني كه همانا رسيدن به صدر جدول و تكرار قهرماني دو سال قبل است را قابل دسترس و دست يافتني جلوه دهد. با اين حال همه نام علي كريمي را فرياد مي‌زنند و اين بنر جادوگر است كه در زمان بازي‌هاي پرسپوليس روي سكوها قرار مي‌گيرد. بله، علي كريمي بهترين فوتباليست ايران و شايد دوست داشتني‌ترين آنها هم باشد اما براي پرسپوليس بهتر است بازگرداندن این دو در کنار هم در دستور کار قرار گیرد.