پرسپولیس نیوز : با گذشت ساعت‌ها از گلزنی‌اش در دربی هنوز هم باورش نمی‌شد که در بزرگترین بازی این فصل برای پرسپولیس گل زده!

علی علیپور روز گذشته دو ساعت تمام با ما از دربی و از گل دقیقه 66 خودش حرف زد.

 

جوان‌ترين گلزن دربي شدي!
بله، فكر مي‌كنم من فقط 19 سال و 184 روزم بود كه به استقلال گل زدم. سنم واقعاً كم است به همين دليل اسمم را بگذاريد پسر پرسپوليس!

مهدوي‌كيا زماني كه در تركيب پرسپوليس به استقلال گل زد از تو جوان‌تر نبود؟
آقا مهدي از من بزرگتر بود و اگر اشتباه نكنم، 20، 21 سال داشت كه براي پرسپوليس در دربي گل زد.

خودت فكر مي‌كردي گل بزني؟
دقيقاً نمي‌دانم در اين خصوص چه بگويم چون دوستانم قبل از بازي به من مي‌گفتند كه گل مي‌زني و… اما هنوز هم باورم نمي‌شود كه در دربي گل زدم، خدا را شكر.

شرح وظايف تو در اين دربي چه بود؟
در زمان دفاع كردن و ضربات ايستگاهي حريف، من بايد عنايتي را مي‌گرفتم و در زمان حمله هم من و مهدي به تناوب كمي جلوتر يا عقب‌تر از يكديگر، مكمل هم و زوج خط حمله بوديم.

شب قبل از بازي با چه بازيكني از پرسپوليس هم‌اتاق بودي؟
با عباس‌زاده و با هم به لهجه مازندراني حرف مي‌زديم، عباس‌زاده چند بار به من گفت خوب بازي كن و گل بزن چون چنين فرصتي دوباره گيرت نمي‌آيد و كلي حرف ديگر كه به من روحيه داد.

از صحنه گل بگو.
من و مايكل اومانا براي سانتر رفتيم كه مايكل به توپ نرسيد و كنار كشيد اما من توپ را تا آخرين لحظه تعقيب كردم و گل زدم. سانتر نوروزي واقعاً عالي بود.

بعد از گل جوگير نشدي؟
خيلي خوشحال بودم اما خيلي جوگير نشدم، به سمت هواداران خودمان رفتم، پيراهنم را بوسيدم و شادي‌ام را با آنها تقسيم كردم. باور كنيد هنوز هم حس و حال خاصي دارم.

دوست داري بعد از اين گل هواداران پرسپوليس چه لقبي به تو بدهند؟
زياد اهل لقب و اين حرف‌ها نيستم.

كار كدام‌يك از بزرگان پرسپوليس را دوست داشتي و برايت الگو بوده‌؟
پرسپوليس آنقدر بازيكن بزرگ داشته كه واقعاً نمي‌دانم از كدام‌يك از آنها حرف بزنم اما از آنجا كه سنم كم است بيشتر بازي‌هاي علي دايي و علي كريمي را به خاطر مي‌آورم.

فكر مي‌كني بتواني پا جا پاي آنها بگذاري؟
هرگز، هيچ‌وقت خودم را با آن بزرگان مقايسه نمي‌كنم.

از سقف آرزوهايت بگو و…
من فقط 19 سال سن دارم اما شايد باور نكنيد، در شروع كارم روي كاغذ نوشتم كه بايد در كوتاه‌مدت در نساجي فيكس بازي كنم، در ميان مدت در پرسپوليس باشم و در بلندمدت به اروپا بروم. حالا فقط آرزوي بلندمدتم مانده است. مي‌خواهم در جام‌ جهاني 2018 روسيه براي تيم ملي بازي كنم.

در پرسپوليس و در نيم‌فصل دوم چند گل به ثمر رساندي؟
دو گل، ‌البته در جام حذفي هم يك گل براي پرسپوليس زدم.

از تماس‌ها و اتفاقات بعد از دربي بگو.
مادر، پدر و همسرم با من تماس گرفتند و كلي با من حرف زدند و تبريك گفتند. مادرم برايم نذر كرده بود و خانمم هم گفت وقتي گل زدم گريه‌اش گرفته، مثل مادرم و هر دو نماز شكر خوانده بودند.

فكر نمي‌كني خيلي راحت در دربي گل زدي؟
اين اولين دربي‌ام بود كه بازي مي‌كردم و شايد هيچ‌كس از من انتظار نداشت كه گل بزنم. فكر مي‌كنم همين مسئله كارم را راحت كرد اما از اين به بعد مي‌دانم كارم در دربي‌ها خيلي سخت مي‌شود.

چرا در تيم ملي اميد بازي نكردي؟
من در تيم ملي نوجوانان و جوانان بازي كردم و براي تيم المپيك هم مي‌توانم بازي كنم اما نمي‌دانم چرا مربيان تا الان دعوتم نكرده‌اند.

در دربي‌ها خيلي كم هت‌تريك مي‌بينيم، تو مي‌تواني سومين كسي باشي كه در دربي هت‌تريك مي‌كند؟
فشار هواداران در دربي و حساسيت زياد بازي باعث مي‌شود كه هت‌تريك كردن خيلي سخت شود اما من شخصاً هيچ‌وقت هت‌تريك ايمون زايد را در پرسپوليس فراموش نمي‌كنم، روزي كه مقابل تلويزيون نشسته بودم و ايمون در تيم 10 نفره كاري كرد كه نامش جاودانه شد. يكي از آرزوهايم همين است كه در دربي هت‌تريك كنم و…

با پرسپوليس براي فصل بعد قرارداد داري؟
بله، قرارداد من با پرسپوليس دو سال و نيم بود كه يك نيم‌فصلش گذشته و دو سال ديگر هم باقي است. بازي در پرسپوليس آرزوي بزرگ من بود كه به آن رسيدم و خدا را شكر مي‌كنم كه در اولين دربي موفق شدم براي پرسپوليس گل بزنم خدا را شكر…

خارج از محدوده با عليپور
چون نمي‌خواستم خيلي توي چشم باشم، از اينستاگرام رفتم.
از روستاي خودمان و تيم ساحل قراخيل كارم را شروع كردم.
اين تيم، رده نوجوانان نداشت و به ناچار از رده جوانان استارت زدم.
بعد از ساحل قراخيل به تيم شهرداري اميركلا رفتم و بعد از آن توسط آقاي اكبر محمدي به تيم ملي نوجوانان دعوت شدم. بعد از آن هم در ليگ دسته يك در نساجي بازي كردم كه آقا يحيي گل‌محمدي سرمربي بود. پس از آن در استيل آذين بازي كردم و مقصد بعدي‌ام نيز تيم ملي جوانان بود. پس از بازي در رده ملي به سنگ‌آهن بافق يزد رفتم و آنجا با فيروز كريمي و سپس افشين پيرواني كار كردم، پس از آن هم به دعوت آقاي ابراهيم‌زاده به راه‌آهن تهران آمدم و پس از ايشان حميد استيلي سرمربي ما شد.
حميد استيلي در راه‌آهن از جيبش براي تيم خرج مي‌كرد، واقعاً از ايشان ممنونم.
در 18 سالگي ازدواج كردم و خواهر زن‌دايي‌ام، همسري مهربان برايم است و هميشه پشتيبان من بوده و هست.
عنايتي بازيكني بود كه در شروع مجددها بايد او را مهار مي‌كردم. در آن صحنه‌اي كه عنايتي ضربه سر زد، سوشا جور مرا كشيد!
لباس اولين دربي‌ام را تا آخر عمرم نگه مي‌دارم. اين پيراهن برايم بسيار ارزشمند است.
دقيقه 66 برايم يك لحظه ماندگار شد، دقيقه‌اي كه در آن گل زدم و خوشحالم كه اين دقيقه هم از دو عدد 6 در كنار هم تشكيل شده است!

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)