مرجع خبری پرسپولیس : سرمربی سابق پرسپولیس در آخرین روزهای اقامت در ایران مصاحبه ای متفاوت و مفصل انجام داد از تمام آنچه در ماه های گذشته بر وی و تیمش گذشت. هر چند این مصاحبه زمانی گرفته شد که زلاتکو هنوز در پرسپولیس سرمربی بود اما خواندن درد و دل های او حتی پس از برکناری اش خالی از لطف نیست.

*مهمترين سوالي كه مي‌خواهم مصاحبه را با آن شروع كنم درباره اين 5 ماه زندگي و كار شما در ايران است. اگر دوباره پيشنهاد كار به شما مي‌شد به ايران مي‌آمديد؟
-قطعاً بله. الان كه تجربه بيشتري هم كسب كردم در ايران ظرف اين 5 ماه و معتقدم اين پيشنهاد را قبول مي‌كردم چرا كه فوتبال ايران و بازيكنان ايراني را شبيه به كرواسي مي‌بينم و فكر مي‌كنم مي‌توانم يك كار با كيفيت خوب و پيشرفت در توسعه كارشان ايجاد كنم. در هر صورت بله مي‌پذيرفتم.

*اين سوال را به اين چهت مطرح كردم كه حتماً‌ مي‌دانيد آقاي بلاژويج و آقاي برانكو چين را براي ادامه كار انتخاب كردند. در صورتي كه هر دويشان پيشنهادهاي كاري از ايران داشتند ولي چون خيلي خوب از ايران نرفتند، شايد از ما دلخورند.
-من فكر مي‌كنم انگيزه مالي مهمترين دليل انتخاب اخير بود، چين دارد به شكل وحشتناكي سرمايه‌گذاري در فوتبالش مي‌كند و تا فوتبالش را در سطح بالاتري قرار بدهد. من قبل از آمدن به ايران در صحبتي كه با آقاي بلاژويچ داشتم ايشان مرا تشويق كرد كه بيايم.

*خود شما دليل آمدنتان به ايران انگيزه مالي بوده يا كه نه انگيزه پيشرفت يا بازگشت؟
-اگر پيشنهادي  از تيمي با پيشينه و سنت تاريخي بزرگ مثل پرسپوليس دريافت شود اين پيشنهاد بسيار خوب اول سبك سنگين مي‌شود و نمي‌شود ردش كرد.

به طور قطع در چارچوب اين انگيزه يك تيم خوب مسأله مالي هم به شكلي مطرح شد كه من خودم هم فكر مي‌كنم شايسته‌اش هستم … البته اين پيشنهاد كمي دير رسيد اما من با اشتياق بزرگي آمدم . البته الان دارم مي‌بينم كه اينجا صبر وجود ندارد و فوراً هم انتظار كسب نتيجه دارند. با توجه به اينكه ده روز قبل از شروع ليگ آمدم همه تلاشم اين بود كه هر چه سريع‌تر نتايج لازم را كسب كنيم ولي به آن نتايج نرسيديم و من هم آگاهم…با اين حال مطمئنم كه  در مسير خوبي قرار داريم و اميدوارم كه بالاخره نتيجه هم از راه برسد.

 

 

*چيزي كه از پرسپوليس در شروع مجدد ليگ مي‌شود ديد پيشرفت است. يكي از بازيكنان صبا عقيده داشت پرسپوليس تيمي با بازيكنان متوسط است كه مربي خيلي بهتري دارد. تيمي كه ستاره ندارد اما از كارهاي تركيبي مي‌شد فهميد كه مشخصاً امضاء مربي پاي تيم است.
-من خوشحالم از كساني كه مي‌فهمند. من خودم شخصاً معتقدم به آن سطحي كه بايد نرسيديم ولي يك پيشرفت  محسوس هست. وقتي نگاه مي‌كنيم كه 15 بازيكن تازه وارد شده‌اند از محيط‌هاي مختلف به تيم ملحق شده‌اند نياز به زمان بود كه يك مقدار عادت كنندو تطبيق پيدا كنند به نحوه كار من و همچنين درخواست‌هاي پرسپوليس.توقع در اين تيم درخواست‌هاي بسيار بزرگي‌اند. اين واقعيتي است كه پرسپوليس در هر فصل كانديدايي‌ست كه براي قهرماني. اين را بايد در نظر داشت كه بازيكنان جديد از تيم‌هايي آمده‌اند كه هدف قهرماني را تجربه نكرده‌اند و زندگي نكرده‌اند با اين هدف. اما اينجا در پرسپوليس در تهراني كه متروپل است و 13ـ12ميليون نفر جمعيت دارد انتظار به طبع خيلي بزرگتر است، خوداين يك روند است، يعني روند تطابق بازيكن‌ها. من باور دارم وقتي اين فصل بگذرد تازه اين بازيكن‌ها مي‌توانند در چنين روند ساختاري رواني نتايج خوب را كسب كنند.

 

*خود شما با اين توقع آشنا بوديد؟
– خود من بازيكن بودم در دو باشگاه بزرگ كرواسي ولي من در همان محيط رشد كردم  و خواسته باشگاه را مي‌دانستم.همانطور كه بازيكن‌هايي كه از ابتدا در پرسپوليس هستند راحت‌تر مي‌توانند با اين مسأله كنار بيايند و بازيكن‌هايي كه تازه آمدند بايد آنها را تعقيب كنند. من هنوز كه هنوزاست متأسفم از اينكه دير به تيم آمدم. من اصلا از پرسپوليس راضي نيستم چون معتقدم عليرغم همه اين سختي‌هايي كه داشتيم يكسري امتيازها را فقط بخاطر اشتباهات بچه‌گانه از دست داديم. مثلا 9 تساوي كه نمي‌شود گفت در آن مسابقات  نمي‌شد به پيروزي برسيم اما با اشتباهات ساده‌لوحانه قمار كرديم يا آنها را هديه كرديم به حريفي كه آمد اينجا.

*اين مشكل در دور برگشت هم بوده. بازي سپاهان و مسابقه استقلال اهواز و همين صبا همينقدر به پيروزي نزديك بوديد و نبرديد.
-اين شايد همان ساختار ساخته نشده در بازيكن‌هاي ماست، مثلا مقابل سپاهان ما حتي فرصت داشتيم ببريم و با پنالتي‌ها بهشان گل بزنيم اما موفق نشديم. اين دو پنالتي فقط يك آماده‌سازي انفرادي لازم داشت كه از آن دور بوديم.

*در حال حاضر خيلي انتقاد مي‌شود از فوتبال ايران كه كيفيتش آمده پايين، اما ما مشكلات ديگري داريم كه اين را باعث شده… اول مسأله رسانه‌هاست كه به هيچكس اجازه كار نمي‌دهند و در واقع هر كس مي‌خواهد اينجا كار كند تحت فشار است. حتي آدم‌هاي بسيار موفق در فوتبال ايران مثلا امير قلعه‌نويي. يعني ما اغلب با آدم‌هاي شكست خورده و پيروز به يك شكل برخورد مي‌كنيم. دومين مسأله بازيكن‌هاي با شخصيت با كاراكتر و بزرگ مثل علي دايي مثل علي كريمي مثل مهدي مهدوي‌كياست كه فعلاً در فوتبال ايران بسيار كم داريم.
-بازيكنان را از كودكي بايد عادت داد، به يك آگاهي، يك روح پيروزمندانه در واقع بعد آگاهي حرفه‌اي‌گري. درست كه فوتبال يك تجارت است اما يك شغل بسيار مسئولانه ا‌ست و بازيكن شما بايد از لحاظ شخصيتي بتواند اين را بپذيرد و نتيجه را بدهد به باشگاه و تيمي كه دارد در آن بازي مي‌كند. هر كسي كه دوست دارد يك سابقه موفقيت‌آميز داشته باشد اما براي اينكه موفق شود نياز به ايثارگري بسيار بزرگي دارد. درست است كه احساسات هم حضور دارند ولي يك فوتباليست هرگز نبايد تسليم شود. يعني نبايد در برابر احساسات نوسان نشان بدهند و به خودشان بگويند تا زماني كه من اينجا هستم مسئولم. در اينجا هر كس نيمكت‌نشين مي‌شود فوراً اميد از دست مي‌دهد، متزلزل مي‌شود … درحاليكه اين مسأله بايد تحريكش كند.

– *اما برعكس اين قضيه اتفاق مي‌افتد!
* -اگر بشود از كودكي اين نكات را ياد بازيكن داد اين مشكلات به مراتب كم مي‌شود. بسيار ساده‌ست. زمان امضاء قرارداد باشگاه به تعهداتش عمل مي‌كند، بازيكن مي گويداين را مي‌خواهم،آن را مي‌خواهم … قراردادم اينه، آپارتمانم اينه … و وقت مسابقه نوبت بازيكن است كه به تعهداتش عمل كند.

*در واقع هر كسي براي خودش مبارزه مي‌كند، براي اينكه در آينده پول بيشتري به دست بياورد و بتواند موفقيت‌هايي را كسب كند ولي اين حس در بازيكن‌هاي ايراني وجود ندارد و در واقع بيشتر بخاطر اينكه موقعيت زود قانعشان مي‌كند. ما يك بازيكني داشتيم به نام علي بداوي، وقتي با تيم ملي در بازي‌هاي آسيايي پوسان قهرمان شد به او ماشين و تلويزيون دادند و او گفت: من همه چيز دارم وديگر فوتبال بازي نمي‌كنم!
-مي خندد…) مثال جالبي است. در حالي كه بعد از يك موفقيت در واقع مسابقه تازه آغاز شده. تأكيد مي‌كنم كه از تعقيب فوتبال ايران يك علي دايي داريم و علي كريمي، كريم باقري، مهدوي‌كيا، نكونام و شجاعي را. اين‌ها چهره‌هايي هستند كه بايد به عنوان مدل براي جوان‌ها ازشان استفاده كنيم، كه جوان‌ها را سوق داد به آن سمت كه بازيكن جوان بگويد من هم در آينده مي‌توانم مثل آنها باشم. من فكر مي‌كنم بايد در اين مسير كار كرد.

*در واقع شايد اين يك مشكل فكري و فرهنگي‌ست يا م حاصل عملكرد مربي‌ها و رسانه‌هاست؟
-من فرهنگ را زياد مقصر مي‌دانم، ذهنيت شايد ولي ذهنيت هميشه قابل تغييراست. اين مسأله‌اي‌ست انفرادي آيا در كشتي شما يكي از حرف‌هاي اول دنيا را نمي‌زنيد؟ آيا بستكبال شما نرفتند به اوج جهان خودشان را نزديك مي‌كنند … يعني كه مي‌شود.

*شما به عنوان سرمربي پرسپوليس چقدر تلاش مي‌كنيد كه ذهن بازيكن‌ها را براي بزرگ‌شدن آماده كنيد و اصلا فرصتش هست؟
-اين در من وجود دارد و مي‌خواهم كه اصلاح كنم. اما مسأله اين است بازيكن چقدر خودش را عوض مي‌كند و چقدر مي‌خواهد اين مسأله را بپذيرد. من معتقدم همه بازيكن‌ها مي‌توانند از اين بيشتر خودشان را نشان بدهند و مي‌توانند در خودشان و در نحوه برخوردشان تغيير ايجاد كنند.

*در بازيكن‌هاي پرسپوليس كداميك عملكردش براي شما راضي‌كننده‌ست؟ و فكر مي‌كنيد اين روحيه را دارد؟
-نمي‌خواهم الان تفكيك كنم اما فكر مي‌كنم كم و بيش همه بازيكن‌هايي كه در كادر هستند يكسري از پيشنهادات من را پذيرفته‌اند. بازيكن‌هايي هستند كه بيشتر بايد آنها را آگاه كرد و به آنها اين ديدگاه را داد كه خود را اصلاح كنند و بازيكن‌هايي هستند كه اين ديدگاه را دارند و بايد آنها را از خواب بيدار كرد و به طور قطع اين به كيفيت آنها خواهد افزود.

*الان حسين بادامكي بهتر از 3 سال گذشته خودش بازي مي‌كند، الان ابراهيم شكوري كه بازيكن بيست و هفتم تيم بود الان در تركيب ثابت تيم در حال بازي كردنه و سپهر حيدري خيلي بهتر از خودش و شبيه اون دوراني كه در ذوب آهن بود بازي مي‌كند و اشپيتيم آرفي در دو بازي كه بازي كرده كيفيتش را نشان داده. من اين اسامي به ذهنم مي‌آيد و شايد محمد منصوري و به نظر من مهدي شيري وقتي كه بازي مي كند.
-بله … به جز اين ها فكر كنم باقريها، بسيار خوب خودش را نگه داشته در فرم و با سپهر حيدري الان و در اين بخش فصل بسيار ثبات دارند به خط دفاعي‌ و بقيه هم همان‌هايي هستند كه شما گفتيد. من قبول دارم كه اين‌ها پيشرفت داشته‌اند. اين همان نكته‌اي‌ست كه در آغاز صحبتم عرض كردم كه بايد ديد اين بازيكنان از كدام محيط آورده شدند.
من آرفي را نديده بودم، همه گفتند كه گلزن است. ولي من در تمرين و بعضي مسابقات آغاز فصل كه مي‌گذاشتمش ،تصويري از او را به عنوان گلزن برتر نديدم ولي با تغيير شكل تمريناتش و وقتي ذهنش را تغيير داد، دارد آرام‌آرام مي‌رسد به آن چيزي كه من مي‌خواهم. بله او 18 گل در تيم قبلي اش زده  اما مي‌بينم كه در اين باشگاه نمي‌تواند اما خداراشكر  حالا آرام‌آرام دارد تبديل مي‌شود به همان … پرسپوليس هميشه قهرمان است و يكي از بزرگترين تيم‌هاي آسياست اينجا اون تفاوت‌هاست. بايد روندي رو عبور كند ازش و خودش رو نزديك كند به شخصيتي كه دارند، آرفي با اراده برخوردش نسبت به تمرينات ، بالاخره خودش را پيدا كرده و شروع كرد به اصلاح كردن خودش. به اين خاطر در اين مسابقاتي كه ما انجام مي‌دهيم تازه دارد به آن حدي مي‌رسد كه پرسپوليس مي‌خواهد ولي به نظر من باز هم از اين بايد بهتر باشد و مي‌تواند كه بهتر باشد.  فوتبال و در كل ورزش به همين شكل است كه مدام بايد بهتر و بهتر شد . من اميدوارم اين بازيكنان كه شما نام برديد كه پيشرفت كرده‌اند باز هم با تمرينات و مسابقاتي كه خواهند داشت به سطحي برسند كه پرسپوليس مي‌خواهد و واقعاً سزاوارش است.

*اين در واقع مستلزم حسن نيت مديران پرسپوليس هم هست و متأسفانه در پرسپوليس و تيم ملي همه مربيان با نتايجشان ارزيابي شده اند.
-مي‌دانم كه اينجا فشاري وجود دارد از نظر كسب نتيجه و اين بستگي دارد به نظراتي كه واقعاً دارند باشگاه را اداره مي‌كند و اينكه چقدر صبر دارند. اصلا مهم نيست كه من باشم اينجا، من نباشم يا‌ ديگري باشد جاي من. بلكه مهم اين است كه از نظر آن هرم يعني رييس باشگاه بتوانند حمايت بكنند مربي را و تيم را در جهت خلق كردن… بازي و نتيجه يك روند است، ما تعداد زيادي از اين مي‌توانيم مثال بزنيم، رئال مادريد بهترين بازيكن‌هاي جهان را جمع‌آوري كرد ولي نتيجه را كسب نمي‌كرد ـ و تازه دارد كسب مي‌كند.

*حتي  دربارسلونا گوارديولا در ابتدا در آستانه اخراج بود.
-بارسلونا به برنامه مربي اعتقاد داشت… اين كيفيت نياز به زمان دارد.

*ما يك مشكل تاريخي داريم كه آقاي قطبي هم الان در تيم ملي دارد. موقعي كه برانكو كارش را با تيم ملي شروع كرد كه رضا(چلنگر) به عنوان شاهد اصلي دوران برانكو حضور داشته. برانكو يكسال تيم را آرام‌آرام جوان كرد، ولي موقعي كه مي‌خواست وارد مسابقات بشود آنقدر فشار زياد شد كه حد نداشت. گفتند بايد ورش داريد و … اما او رفت و تيم را قهرمان كرد و به نتيجه رسيد ولي وقتي برگشت قراردادش تمديد نشد! مي‌خواهم بگويم در فوتبال ايران از اين اتفاقات زياد مي‌افتد. من فكر مي‌كنم وظيفه رسانه‌هاست كه اين نكات را به مردم بگويند اما رسانه‌ها از مردم احساساتي‌ترند و اين مسأله بزرگ ماست.
-حق با شماست. به نظر من نياز هست به يك مدت زماني كه بگذرد، حتي يك فصل آنوقت مي‌توانيم بيايم اهداف بزرگي را قرار بديم پيش روي مربي. آن وقت است كه مي‌شود اعمال فشار كرد.  من بايد عرض كنم جناب آقاي كاشاني حمايتي بي‌حد از من مي‌كند ولي خود ايشان از طريق ساختارهايي زيرفشار هستند .چون ايشان آمدند يكسري اصلاح ايجاد كنند در نحوه نقص‌هايي كه در اول كار وجود داشته.درواقع به ايشان هم بايد زمان داده بشود يعني هم به مدير هم به مربي و هم به نفرات …

*ما صادقانه اميدوار بوديم كه با يكي، دو نتيجه شرايط و فضا به سمتي برود كه آقاي كرانچار را داشته باشيم چرا كه حضور ايشان به سود فوتبال ماست. من مي‌خواهم يك مثال بزنم بازي سپاهان كه تيم صدرنشين ماست و در واقع تيم با كيفيت فوتبال ايران محسوب مي‌شود اما پرسپوليس با يك يار كمتر با يك تغيير تاكتيكي اين تيم را تحت‌تأثير قرارداد و به نظرم اگر آن پنالتي هدر نمي‌رفت و روحيه تيم افت نمي‌كرد پرسپوليس بازي را مي‌برد در واقع اينجاست كه كيفيت مربي خودش را نشان داد و راجع به اينجا بايد صحبت كرد نه راجع به نتيجه‌اي كه آخر بازي به دست آمده …
-نتيجه هميشه خودش را در طرح اول قرار مي‌دهد و كيفيت و نحوه بازي در طرح دوم قرار مي‌گيرد. من خودم شخصاً‌ در پي اين هستم كه سعي كنيم با بازي خوبمان به نتيجه برسيم. من شخصاً معتقدم كه سازماندهي بازي و كيفيتش مهمتر از نتيجه است و نتيجه بالاخره از راه مي‌رسد الان كار خيلي راحت‌تر است. نكته مهم اين است كه ما يك جمعيت هوادار را در اختيار داريم كه در كنار تيم دارند صبر نشان مي‌دهند. من اميدوارم كه از بازي ذوب آهن بعد از اين وقفه يك رضايت كلي فراهم شود.

*پرسپوليس الان تيمي‌ست كه باري 4 نفر جلو بازيكن‌هاي زيادي دارد، بازيكن‌هاي مشابه زياد دارد و در عوض در هافبك دفاعي حتي يك بازيكن استاندارد ندارد، حتي يك نفر مثلا عادل كلاه‌كج كه به عنوان هافبك دفاعي به اين تيم آمده ولي او هم مي‌خواهد قهرمان باشد و برود جلو و گل بزند و خلاصه بازيكني نيست كه بازي ساده انجام بده و اين مشكل خيلي بزرگي براي شماست …
-مي خندد) نحوه انتخاب در آوردن بازيكن‌ها يك بخشي از روند ست. چرا كه مربي مي‌داند كه چه نياز دارد، همانطور كه شما گفتيد در برخي جايگاه‌ها و پست‌ها به شدت با ترافيك مواجه‌ايم. من عرض مي‌كنم اگر بازيكن‌هايي را كه رها كردند را داشتيم بسيار به كار تيم و من مي‌آمدند و من دارم مي‌بينم آن بازيكن‌ها را كه مثلا در تراكتور خيلي خوب دارند بازي مي‌كنند يا علي كريمي و پژمان نوري … من اصلا نمي‌خواهم ارزش‌هاي بازيكناني كه آورده شدند رادست كم بگيرم اما وقتي تيم نگاه مي‌كني به نوري يا علي كريمي آنها در واقع جوركش تيم‌شان‌اند. علي كريمي تا به حال 11 گل‌زده، فكر كنيد با آن 11 گل و با شخصيتش در تيم چه تيمي مي‌داشتيم. مي‌دانم بعضي‌ها مي‌گويند علي كريمي آدم احساسي است. بله درست است، چرا كه آدم بزرگي است، اصلا يك چنين شكلي از علي كريمي براي پرسپوليس مورد نيازاست و هر مربي كه شخصيت اين چنين را داشته باشد بلدست با اين بازيكن چگونه برخورد كند …اما حيف كه من در زمان بسته شدن تيم حضور نداشتم.

*اشتباه خود ايشان شما بوده كه در واقع شايد نبايد تيمي را كه مديرعامل بسته بود، مي‌پذيرفتند!
-توافق بر اين بود كه در طول مسابقات ليگ نيازهم به تغيير بازيكن و هم زمان براي ايجاد تيم خواهيم داشت اما ديدم آن توافق به سرعت به كنار گذاشته شد و فشار اعمال شد فقط براي كسب نتيجه. …البته من مي‌پذيريم كه در اين موضوع نقش خودم را دارم و اين‌ را به گردن مي‌گيرم!

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)