پرسپولیس نیوز : علي كريمي لبخند معنيداري زد و گفت: «حاجآقا، اين فوتبال جاي من يكي نيست!» مايليكهن با تعجب پرسيد چرا؟ كريمي هم جواب داد: «در اين فوتبالي كه پر از آدمهاي سياسي و غيرفوتبالي است، جاي علي كريمي خالي نيست!»
همانطور که در جریان هستید، محمد مایلیکهن سرمربی سابق تیمملی فوتبال کشورمان به دلیل عارضه قلبی در بیمارستان قلب تهران بستری شد. در حالی که به تشخیص پزشک معالج و البته اصرار خانواده مایلیکهن باید این چهره شناخته شده فوتبالی یکی، دو روز دیگر بستری باشد، با وجود آنکه پزشکان، محمد مایلیکهن را ممنوعالملاقات کردهاند همچنان افراد بسیاری به دیدن او میروند. یکی از این چهرههای مطرح علی کریمی است که روز گذشته حوالی ساعت ۱۰:۳۰ صبح تک و تنها راهی بیمارستان قلب تهران شد. با جادوگر خوشقلب فوتبال ایران جلوی در آسانسور بیمارستان به طور اتفاقی برخورد کردیم. کریمی میخواست به طبقه سوم برود که سیل محبت هواداران و مشتاقان به سوی او سرازیر شد… در ادامه اتفاقات دیگری افتاد که در پی از نظرتان میگذرد.
اتاق ۱۱، بخش سيسييو
پس از خوشوبش با مايليكهن، حاجي احوال پسران كريمي را پرسيد و تولد فرزند آخرش را تبريك گفت. جادوگر نيز جوياي احوال سرمربي سابق تيمملي شد كه مايليكهن جواب داد: «ديروز خيلي حالم خوب نبود ولي الحمدلله رو به بهبوديام و به گفته پزشك معالج بايد چند روز ديگر در بيمارستان بمانم. خودم خيلي دوست دارم هرچه زودتر مرخص شوم و دوران نقاهت را در منزل بگذرانم. البته اگر پسر و دامادم اجازه بدهند…» در همين اثنا داماد مايليكهن كه پيدا بود فرد تحصيلكردهاي است، با خوشرويي از مهمانان پذيرايي كرد. يكي از مهمانان سعيد شيريني سرپرست سابق پرسپوليس بود كه خيلي كوتاه احوالپرسي كرده و گوشه اتاق ۱۱ بخش سيسييو روي صندلي نشست.
بازنشسته شدن از فوتبال خوش ميگذرد؟!
تازه صحبتها گل انداخته است كه ناگهان نادر فريادشيران از علي كريمي پرسيد: «بازنشسته شدن از فوتبال چطور است؟ خوش ميگذرد؟!» جادوگر جواب داد: «بههرحال اين دوران هم در فوتبال وجود دارد و مشغول يكسري كارهاي شخصي شدهام… خيلي هم بدك نيست!» سپس علي كريمي رو به «مايليكهن» ادامه داد: «شما زحمات فراواني براي فوتبال ايران كشيديد و خوشحالم كه خطر را پشت سر گذاشتيد.»
عكس يادگاري پرسنل بيمارستان
ملاقات سرزده علي كريمي هم حسابي كادر پزشكي و پرسنل بيمارستان قلب تهران را سورپرايز كرد. از نظافتچي بيمارستان بگيريد تا پرستار، سوپروايزر و پزشك كه يكي يكي و دو تا دو تا نزديك ميشدند و تقاضاي عكس يادگاري از جادوگر و مايليكهن ميكردند. نكته قابل توجه آنكه كريمي با حوصله و صبر فراوان كنار همه اين مشتاقان فوتبالي ميايستاد، عكس ميانداخت و امضاي يادگاري ميداد. البته اين عادت ديرينه جادوگر است. به خوبي به ياد دارم علي كريمي در زمان بازي نيز احترام خاصي براي هواداران به ويژه كودكان و نوجوانان قائل بود. بعضاً پيش ميآمد شماره ۸ محبوب پرسپوليس حدود نيم ساعت تا ۴۰ دقيقه ميايستاد و كنار هواداران عكس ميانداخت.
مادر پرسپوليسي!
مايليكهن و كريمي گرم صحبت بودند كه ناگهان يكي از كارمندان بيمارستان براي چك كردن پرونده بيمار اتاق ۱۱ وارد شد. طرف با ديدن محمد مايليكهن شوكه شد اما غافلگيري بيشتر، ديدن علي كريمي بود. خانم كارمند با ديدن جادوگر بلافاصله گفت: «كاش امروز فرزندم را به بيمارستان ميآوردم. او بازيكن تيم نوجوانان پرسپوليس و عاشق علي كريمي است. اگر ميدانستم امروز شما را اينجا ميبينم، پسرم را هم ميآوردم و حالا هم بايد بياييد كنار من و حاجي مايليكهن عكس بگيريد تا ببرم به فرزندم نشان بدهم. مطمئنم خيلي خوشحال ميشود و…» علي كريمي كه تازه روي صندلي نشسته بود و قبل از آن چند عكس يادگاري ديگر انداخته بود، مثل هميشه آرام و بزرگوارانه از جاي خود برخاست، كنار مادر پرسپوليسي ايستاد و با لبخند عكس انداخت.
حاجي شما كه سرحال بوديد؟
با لبخند به مايليكهن گفت: «حاجي شما كه سرحال بوديد. اضافه وزن هم نداشتيد. تا جايي هم كه ميدانم، مرتب ورزش ميكرديد و… شما را چه به بيماري قلبي؟!» لبخند شيريني زد و گفت: «ميگويند به خاطر عصبي شدن است. از بس حرص و جوش خورديم به اين حال و روز افتاديم…»
علي جان بايد به فوتبال برگردي
در همين اثنا يكي از پزشكان بخش سيسييو وارد اتاق شد و تا خواست سؤالاتي از مايليكهن بپرسد، دامادش به طرف گفت هرچه ميخواهد از او بپرسد و… حاجي كماكان مشغول صحبت با كريمي بود و خيلي جدي گفت: «علي جان، ديشب به كريم باقري هم گفتم فوتبال مال امثال شماست. بايد به فوتبال برگرديد، اين فوتبال را نجات بدهيد و…»
جاي من در اين فوتبال خالي نيست!
پس از آنكه حرفهاي مايليكهن تمام ميشود، علي كريمي لبخند معنيداري زد و گفت: «حاجآقا، اين فوتبال جاي من يكي نيست!» مايليكهن با تعجب پرسيد چرا؟ كريمي هم جواب داد: «در اين فوتبالي كه پر از آدمهاي سياسي و غيرفوتبالي است، جاي علي كريمي خالي نيست!» مايليكهن اين بار خيلي جديتر گفت: «نه علي جان، تا وقتي كه امثال شما از فوتبال دور شويد، جا براي ورود غيرفوتباليها باز ميشود. شما به عنوان علي كريمي هم تجربه كافي داري، هم خاك اين فوتبال را خوردي و هم كاريزما و شخصيت لازم براي مربيگري را داري…» در تمام اين مدت علي كريمي ساكت و آرام فقط گوش ميداد.
كلاسهاي مربيگري چه شد؟
وسط صحبتهاي مايليكهن رو به سرمربي اسبق تيم ملي كردم و گفتم: «حاجي ما رسانهايها و دوستان و نزديكان عليآقا كه هر چه ميگوييم، فايدهاي ندارد. حداقل شما به او بگوييد كه به فوتبال برگردد و در كلاسهاي مربيگري ثبتنام كند.» مايليكهن با نگاهي كه معلوم بود هنوز درد رهايش نكرده، به علي كريمي گفت: «علي جان قرار بود در كلاسهاي مربيگري شركت كني. چه شد؟ شنيدم ميخواستي براي شركت در كلاس پيشرفته به اروپا بروي. ميروي؟» كريمي پاسخ داد: «حاجآقا ميخواهم دو، سه سالي استراحت كنم. ضمن آن كه اين فوتبال هم با روحيات من يكي سازگار نيست. بگذار همين آقاياني در فوتبال باشند كه امروز هستند و ماشاءا… خيلي هم زيادند! براي شركت در كلاسهاي مربيگري هم دير نشده و حالا حالاها فرصت وجود دارد.» سرمربي سابق تيم ملي بلافاصله گفت: «نه، اتفاقاً بايد همين الان اقدام كني. فردا ممكن است حال و حوصلهاش را نداشته باشي يا هزار و يك اتفاق ديگر بيفتد.» كريمي هم گفت: «فعلاً كه درگير يكسري كارهاي شخصي خودم هستم و … انشاءا… دو، سه سال ديگر اقدام ميكنم.»
كريم باقري هم همين حرفها را ميزد!
از مايليكهن پرسيدم: «اين بيميلي ناشي از چيست؟» سرمربي سابق تيم ملي رو به كريمي كرد و گفت: «اتفاقاً يكي، دو سال قبل كه با كريم باقري حرف ميزدم، همين صحبتها را مطرح ميكرد اما الان ميبينيد كه آمده و دارد با قدرت كار ميكند. علي كريمي هم آدم كوچكي در اين فوتبال نيست. بايد بيايي و محكم كار كني. نبايد حالا كه يك مشت آدمهاي غيرفوتبالي وارد اين عرصه شدهاند، جا بزني.»
بازيكن خارجي دور زمين دويد و پول گرفت!
در ادامه يكي ديگر از پرسنل بخش سيسييو بيمارستان قلب تهران وارد اتاق شد و از علي كريمي قول گرفت هنگام خروج برود و با فرزندش عكس يادگاري بيندازد. جادوگر هم قول ميدهد و پس از خروج طرف، مايليكهن رو به علي كريمي كرد و گفت: «باورت نميشود. من در طول دوران مربيگريام هميشه به استعداد و جوان ايراني اعتقاد داشتم. سعي ميكردم بازيكن خارجي نگيرم چون ميدانستم كشورمان سرشار از استعداد ايراني است كه هم تعصب دارند و هم غيرت. يك روز در يكي از باشگاهها، بازيكني خارجي به من معرفي كردند. ابتدا از ۳۰۰ هزار دلار شروع كردند و وقتي ديدند قبول نميكنم، به ۵۰ هزار دلار هم رضايت دادند! فكرش را ميكنيد طرف ۲۵۰ هزار دلار ناگهان تخفيف داد… آنوقت مديران و مربيان پرسپوليس و ساير تيمهاي باشگاهي ما قراردادهايي با برخي بازيكنان خارجي و حتي داخلي ميبندند كه خندهدار است!» جادوگر حرف مايليكهن را قطع كرده و رو به نگارنده گفت: «خيلي اتفاقات عجيب و غريبتري هم در پرسپوليس افتاده است. بازيكن خارجي بيكيفيت را آوردند و وقتي ديدند به درد نميخورد، گفتند برو دور زمين بدو! به خيالشان طرف خسته ميشود، پولش را ميبخشد و ميرود اما آن بازيكن پرروتر از اين حرفها بود. فوتباليست خارجي كه نميخواهم اسمش را بياورم چند ماه دور زمين دويد و اگر اشتباه نكنم، تا دلار آخر پول قراردادش را گرفت!»
امارات را الگو كنيم!
در همين گير و دار بحث به فوتبال امارات كشيده شد. مايليكهن گفت: «شما ببينيد فوتبال امارات كه با ذرهبين بايد در آن دنبال استعداد بگردي، دارد به كجا ميرسد؟ شما در ايران وفور استعداد و جوان خواهنده داريد اما هيچكس آنها را نميبيند ولي اماراتيها توانستهاند به اين نقطه برسند. ميدانيد چرا؟ چون سرمايهگذاري درست انجام ميدهند. پولشان را دور نميريزند در حالي كه ما به خوبي نميتوانيم از داشتههايمان استفاده كنيم. همين استان مازندران با اين همه استعداد چرا نبايد يك تيم در ليگ برتر داشته باشد؟!»
۱۵ مازندراني در يك بازي ليگ برتري!
لحظهاي بعد داماد حاجي با اشاره به مانيتوري كه ضربان قلب مايليكهن را نشان ميداد، به پدر همسرش يادآور شد عصباني نشود و به قلب خودش فشار نياورد… علي كريمي متوجه ميشود و رشته كلام را خودش به دست ميگيرد و ادامه ميدهد: «اتفاقاً در يكي از بازيهاي ليگ برتر نفت تهران بازي داشت با…» جادوگر نگاهي به نگارنده انداخت كه گفتم: «پرسپوليس نبود؟» جواب داد: «نه يك تيم ديگر بود. گزارشگر مسابقه اعلام كرد ۱۵ مازندراني در اين بازي توپ ميزنند كه براي خود من خيلي جالب بود.» مايليكهن بار ديگر وسط بحث را گرفت و گفت: «منظور من فقط استان مازندران نبود. خوزستان، گيلان، اصفهان و … سرشار از استعدادند اما ما نميبينيم يا نميخواهيم ببينيم. ميآييم استعدادهايي مثل مهدي شريفي، كاوه رضايي، محسن مسلمان و … را به وينگادا ميسپاريم تا آن افتضاح را در بازيهاي آسيايي به بار بياورد. حرف زياد است اما خيلي نميخواهم در اين شرايط بحث كنم.»
سرمربي امارات فارسي صحبت ميكند
علي كريمي در ادامه به موفقيت تيم ملي امارات اشاره كرد و يادآور شد: «اين موفقيت اتفاقي نيست. چند سالي ميشود اماراتيها مشغول برنامهريزي هستند. همين مهدي علي سرمربي تيم ملي امارات اصالتاً ايراني است و سابقه بازي در الاهلي را هم دارد. آن زماني كه در الاهلي توپ ميزدم، چند باري با او در جلسات هيأت مديره باشگاه برخورد داشتم. مهدي علي به زبان فارسي با من حرف ميزد و خيلي آدم علاقهمند و تحصيلكردهاي بود. او ۱۲ سال است در تيمهاي ملي مختلف امارات كار كرده است. او چند مربي خارجي و بدنساز غيربومي كنار خود دارد و همه بازيكنان فعلي تيم ملي امارات از سال ۲۰۰۳ و تيم ملي نوجوانان با مهدي علي بودهاند و بسيار هماهنگ هستند. شما يادتان ميآيد امارات چه تيم المپيكي خوبي داشت؟» نگارنده سري به نشانه تأييد تكان داده و از علي كريمي پرسيدم: «هيچ ميدانيد عمر عبدالرحمن ستاره تيم ملي امارات مصاحبه كرده و گفته علي كريمي الگوي من است؟» كريمي هم با تكان دادن سر تأكيد كرد و گفت: «يك چيزهايي در رسانهها شنيدم و خواندم. بازيكن خوبي است.»
اين آقا محمود بياتي است
بهبه، بفرماييد داخل آقاي بياتي… اين آقا محمودخان بياتي است كه لطف كرده از آمريكا به ايران تشريف آورده است. اين حرفها را محمد مايليكهن زد. محمود بياتي پيشكسوت فوتبال ايران كه به اتفاق برادرش محمد بياتي سالها پيش هدايت تيم ملي ايران را بر عهده داشت، سلام و عليك گرمي با جمع كرد. بلافاصله علي كريمي به نشانه احترام از روي صندلي خود برخاست تا بياتي بنشيند. برخورد كريمي با پيشكسوت خود كه شايد اولين بار هم او را ميديد، بسيار محترمانه و جالب بود.
همه شاگردانم را دوست دارم
ساعت ۱۱ شده و لحظه خداحافظي فرا رسيده. دوستان، آشنايان و اهالي ورزش يكي، پس از ديگري به ملاقات مايليكهن آمدند و اتاق كمي شلوغ شد. بايد ميرفتم ولي قبل از خداحافظي از سرمربي سابق تيم ملي پرسيدم: «حاجآقا چه كسي وساطت كرد علي دايي به ملاقات شما بيايد؟ كريم باقري يا ابوالفضل جلالي؟» مايليكهن جواب داد: «كسي واسطه نشد. يكي از دوستان صحبتي با من كرد و بعد ديدم علي دايي آمد. با ديدن او اشك در چشمانم جمع شد. من همه كساني كه با آنها كار كردهام را دوست دارم. نميخواهم اسم شاگرد روي كسي بگذارم، همه اينها براي من قابل احترام و گرامي هستند. علي دايي هم لطف كرد و بزرگوارانه به ملاقاتم آمد كه جا دارد از او هم مثل علي كريمي كه امروز آمد، تشكر كنم.»
تكمله: شايد تقدير بر اين بود نگارنده و علي كريمي همزمان به ملاقات محمد مايليكهن برويم و شنونده حرفهاي جالبي باشم كه بخشي از آن در قالب گزارش تقديم حضورتان شد و صحبتهاي ديگر هم به رسم امانت نزد من باقي ماند.
حمايت جادوگر از آكادمي كيا
جاي همهتان خالي!
مكالمه محمد مايليكهن و علي كريمي كه هر دو به صراحت لهجه شهره خاص و عام هستند، براي هر فوتبالدوستي ميتواند جالب باشد. البته با توجه به شرايط فعلي مايليكهن، صلاح ندانستيم هر آنچه در ملاقات سرمربي سابق تيم ملي و جادوگر گذشت را روي كاغذ بياوريم اما آنچه نوشتني است، حمايت علي كريمي از آكادمي «كيا»ست.
علي كريمي در گفتوگوي صميمانه و خودماني با محمد مايليكهن يادآور شد: «مهدويكيا از اعتبار خود براي فوتبال ايران خرج ميكند. چه كسي پيدا ميشود در اين دوره و زمانه بيايد مسئوليت چند فوتباليست زير ۱۱ سال را برعهده بگيرد، آنها را با خود به اتريش ببرد و در تورنمنت كورديال موفق شود؟ همه اينها قابل تقدير است اما يك نفر از آقايان پيدا نشد كه يك تشكر خشك و خالي از مهدي كند كه البته نيازي هم به اين حرفها ندارد. چرا تيمهاي باشگاهي و مديران غيرفوتبالي چنين اراده و تفكري ندارند و…؟»
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Sunday, 15 December , 2024