گفت و گو با مردی که 16 است در پرسپولیس ماندگار شده

مرجع خبری پرسپولیس : پرسپوليس هر سال چهره عوض مي‌كند، عده‌اي مي‌روند و گروهي تازه مي‌آيند. مربي اخراج مي‌شود، مربي ديگر با جار و جنجال زياد مي‌آيد. مديرعامل با دلخوري بركنار مي‌شود و نفر بعدي با هزار وعده و اميدواري سر جاي مدير قبلي مي‌نشيند.

 

 ستاره‌ها پيراهن قرمز را از تن بيرون مي‌آورند و مهره‌هاي ديگر سرخپوش مي‌شوند تا در فوتبال ايران به نوايي برسند. حتي دامنه تغييرات به اجزاي كوچك‌تر تيم هم مي‌رسد، پس چنانچه فردي 16 سال دراين تيم ماندگار شود، بايد فرد ويژه‌اي باشد؛ فريد زرينه پزشك پرسپوليس همان فرد ويژه است كه با مديران، مربيان و بازيكنان زيادي كار كرده و در تمام اتفاقات تلخ و شيرين كنار تيم پرسپوليس بوده است.

 

 صلاح ديديم به جاي گفت‌وگو با بازيكناني كه يك سال قرمزند و سال بعد نه، با فردي صحبت كنيم كه 16 سال براي پرسپوليس زحمت كشيده و خيلي كم به صفحات روزنامه‌ها و تيترهاي درشت آن راه يافته است.

 

 

آقاي زرينه چند سال است كه در تيم پرسپوليس حضور داريد؟
■ تقريبا اواخر سال 73 بود كه آمدم. دقيقا اسفند همان سال و الان در سال شانزدهم حضورم در پرسپوليس هستم.

 

قبل از شما چه كسي پزشك پرسپوليس بود؟
■ فردي به نام آقاي قرباني بودند كه وقتي من آمدم، يك ماه قبل از آن از پرسپوليس رفته بودند. ورود من هم همزمان شد با حضور مرحوم ثابتي‌فر كه چند سالي با هم كار كرديم.

 

قهرماني امسال حتما جزو خاطرات شيرين شما خواهد بود اما حتما شما خاطرات شيرين زيادي در پرسپوليس داريد.
■ مسلما اين قهرماني شيرين بود به خاطر اينكه زحمت زيادي كشيديم و خوب شد كه اين همه زحمت نتيجه‌اي به همراه داشت اما براي من دو خاطره از بقيه ماندگارتر و شيرين‌تر است. يكي قهرماني دو سال پيش و ديگري قهرماني سال 80. در آن سال سه هفته مانده به پايان ليگ ما 4 امتياز از استقلال عقب بوديم. فكر كنم استقلال بايد از بازي خود چهار امتياز مي‌گرفت. آنها تنها يك برد و يك مساوي گرفتند اما ما هر دو بازي‌مان را برديم. آنها اگر در انزلي مساوي مي‌كردند قهرمان مي‌شدند و ما در تهران با فجر بازي داشتيم. قبل از آن بازي هيچ كس فكر نمي‌كرد قهرمان شويم. حتي علي پروين شب قبل از بازي در جلسه تيم به بازيكنان گفت: «شما برويد اين بازي را ببريد، فكر نمي‌كنم استقلال در انزلي برنده شود. اينطوري آنها با تفاضل گل قهرمان مي‌شوند و قهرماني‌شان زياد دلچسب نيست.» با اين حال ملوان استقلال را برد و ما هم با گل ابراهيم اسدي كه خيلي دير زده شد، قهرمان شديم. خاطرات بعدي هم مربوط به دربي است. يك بار با گل هاشمي نسب يك-2 عقب افتاديم اما علي كريمي دقيقه 90 گل زد كه هيچ كس انتظارش را نداشت. يك بار هم در فينال جام حذفي افشين پيرواني گل زد و يك-2 برديم. گل كريمي در فصل گذشته، گل خليلي دو سال پيش و همين گل امسال كريم باقري هم خاطره‌ساز شد. خلاصه چند بار از دست استقلال جستيم كه همه‌اش خاطره‌ساز بوده.

 

 
حتما بعد از اين گل‌ها، شادي شما هم ويژه بوده؟
■ شادي دو گل را هيچ وقت فراموش نمي‌كنم. يكي همان گل ابراهيم اسدي بود كه اصلا رفتم داخل زمين و وقتي اسدي به سمت نيمكت مي‌آمد پريدم روي سر او كه البته داور متوجه نشد. يكي هم گل سپهر در دقيقه 96 بود كه من كيف پزشكي‌ام را پرت كردم هوا. شادي‌ام در آن لحظه اصلا قابل وصف نيست اما كارم كاملا غير ارادي بود چرا كه در حالت عادي من هيچ وقت چنين كاري نمي‌كنم.

 

مهمترين بازگشت بازيكنان به تركيب كه در اين 16 سال به دست شما اتفاق افتاد، كدام بوده؟
■ دو مورد را به خاطر دارم. يكي قبل از بازي با استقلال بود كه يك-2 با گل‌هاي گل‌محمدي و ابوالقاسم‌پور برديم. قبل از آن بازي افشين پيرواني و ابراهيم اسدي به شدت مصدوم بودند. آقاي پروين به من گفت مي‌شود كاري كرد؟ و من هم جواب دادم اگر بشود، روز آخر جواب مي‌گيريم كه پروين گفت هر كاري از دستت برمي‌آيد، انجام بده. تيم به اين دو نفر خيلي احتياج داشت اما من 5 روز بيشتر وقت نداشتم. با اين حال ما كارمان را انجام داديم و روز آخر اين دو نفر تمرين سبك انجام دادند و در بازي هم اتفاقا ستاره‌هاي تيم‌مان بودند. پيرواني كه دفاع را كاملا جمع كرده و اسدي موتور تيم بود. يك بار هم مهرزاد معدنچي در تيم ملي مصدوم شد، 5 روز مانده بود به بازي سپاهان كه دچار كشيدگي شد اما به بازي رسيد و در دقيقه 90 با ضربه آزاد گل زد و ما برديم. قبل از آن هيچ وقت برايم پيش نيامده بود كه بازيكني در زمين از من تشكر كند. ديدم مهرزاد در حال دويدن به سمت نيمكت است. او هميشه دنيزلي را بعد از گل‌هايش بغل مي‌كرد اما من اصلا حواسم نبود و داشتم خوشحالي مي‌كردم كه ديدم به بقيه علامت مي‌دهد برويد كنار. مهرزاد آمد و من را در آغوش گرفت، حركت معدنچي خيلي در روحيه‌ام تاثير گذاشت. بعد از آن اتفاق، آقاي باقري هم همين امسال چند بار اين كار را انجام داده است كه در خاطرم مانده.

 

حتما در اين مدت طولاني مصدوميت‌هاي غيرمترقبه و شديدي در پرسپوليس ديده‌ايد، كدام‌شان بدتر از همه بوده؟
■ هميشه كشيدگي عضله همسترينگ و خونريزي آن حداقل سه هفته زمان نياز دارد اما معدنچي يك هفته‌اي خوب شد. من نمي‌گويم كاري كردم، هر چه بود كار علمي بود اما گاهي اوقات با تجربه‌اي كه داريد متوجه مي‌شويد مي‌توان ميانبرهايي زد كه در عين حال پايه و اساس علمي داشته باشد. من خودم تجربه كرده‌ام كه اگر بازيكن بخواهد، خوب مي‌شود. مثلا در مورد پيرواني و اسدي، هر دو نفر مي‌خواستند كه بازي كنند و روزي سه بار فيزيوتراپي مي‌كردند. در همين مصدوميت آخر آقاي باقري، روزي 6 بار فيزيوتراپي مي‌كرديم چون قبل از بازي با تراكتورسازي برايش حاشيه درست كرده بودند. اين تكنيك مخصوص ما نيست اما وقتي اصولي كار كنيد و بازيكن هم خودش بخواهد، نتيجه مي‌گيريد.

 

نگران‌كننده‌ترين مصدوميتي كه در پرسپوليس ديديد كدام بود؟
■ معمولا مصدوميت‌هايي مثل پارگي رباط به خاطر طولاني بودن دوري از ميدان، ناراحت‌كننده است اما نگران‌كننده نيست. فكر مي‌كنم نگران‌كننده‌ترين مصدوميتي كه ديدم در يكي از بازي‌ها يا تمرين‌هايمان اتفاق افتاد كه سر سعداوي و گل‌محمدي محكم به يكديگر برخورد كرد و ترسيديم كه ضربه مغزي شوند. ما بلافاصله كارهاي اوليه را انجام داديم، بعد هم رفتيم بيمارستان و سي‌تي‌اسكن گرفتيم اما خدا را شكر كه خونريزي اتفاق نيفتاد. يك بار هم در مشهد و بازي با ابومسلم، يكي از بازيكنان حريف روي كريم باقري خطا كرد و هر سه ليگامنت شانه ايشان پاره شد و استخوان ترقوه‌شان قشنگ بيرون زد كه واقعا صحنه دردناكي بود.

 

معمولا در پارگي رباط، شدت درد و ناراحتي آنقدر زياد است كه بازيكنان حتي گريه مي‌كنند، در پرسپوليس چنين چيزي ديده‌ايد؟
■ بله، پارگي رباط ناراحتي زيادي دارد. در اين سال‌هاي اخير كه محسن خليلي در تيم ملي مصدوم شد. ميثاق معمارزاده هم مقابل پاس این چنین بود.

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)