پرسپولیس نیوز :  سروش رفیعی بازیکنی پر خبر و جذاب برای اهالی فوتبال در ایران است. او با وجود آنکه چندان اهل گفت‌وگو و صحبت نیست با این حال در ماه‌های گذشته مکررا بحث مهم اهالی فوتبال بوده است.

با پایان بازی ذوب‌آهن و اتمام خدمت این هافبک ملی‌پوش دوباره صحبت‌های جدیدی درباره نامه‌ای مبنی بر اضافه خدمت 6 ماهه او مطرح شده که از دیشب موضوع رفیعی را تبدیل به موضوع اصلی رسانه‌های ورزشی کرده است. همچنین هواداران تیم‌های پرسپولیس، تراکتورسازی و فولاد با حساسیت‌های بسیار بحث‌های مربوط به او را پیگیری می‌کنند که به همین سبب در گفت‌وگویی تفصیلی با او به شرح دقیق اتفاقات مربوط به او پرداخته‌ایم. این مصاحبه مهم بعد از سکوت چند ماهه سروش رفیعی ارزش خواندن و همرسانی را دارد، مصاحبه‌ای برای رفع ابهامات موجود درباره این بازی.

* 7 سال در فجر بدون سربازی

قبل از هر چیز مختصر درباره خدمتم توضیح بدهم. الان دو سال و خرده‌ای است که من درگیر این ماجرا هستم. حتما می‌دانید که من از سال 1383 و از رده‌های پایه تیم خوب فجرسپاسی فوتبالم را آغاز کردم و 7 سال در خدمت فجر بودم و پس از آن به فولاد ملحق شدم. زمانی که مشمول شدم با فجر قرارداد داشتم و حتی زمانی که به خاطر شرایط پدرم برای معافی اقدام کردم باز هم در تیم فجرسپاسی بودم و برایم بسیار ساده بود که خدمتم را از همان طریق بگذرانم. اما من کارتم را گرفتم و یک فصل و نیم دیگر هم در فجر بازی کردم. مبلغ قرارداد سال آخرم هم 10 میلیون بود که 7 میلیونش را بیشتر نگرفتم. در واقع می‌خواهم این را بگویم که می‌شد با هر روشی من از همان طریق بازی در فجر خدمتم را بگذرانم.

* می‌خواستم بگویم خلاف نکردم

علت اینکه من آخرین نفری بودم که در بین ابطالی‌ها به خدمت سربازی اعزام شدم، همین بود. من همه تلاشم را کردم تا بگویم گناه و خطایی از من سر نزده و خلافی انجام ندادم و قانون را دور نزدم چون مردم بعد از جو آن روزها از فوتبالیست‌های دارای کارت معافی ناراحت بودند. من می‌خواستم حق خودم و خانواده‌ام را حفظ کنم و به همین دلیل کارم بسیار طول کشید. با این حال با همه اقدامات به نتیجه‌ای نرسیدم که شاید یکی از دلایلش بحث رسانه‌ای شدن این موضوع و تعداد زیاد افرادی بود که در موضوع ابطال کارت‌های پایان خدمت درگیر بودند.

* اعزام به تراکتور

من در نهایت در تاریخ 19 فروردین 1394 به خدمت اعزام شدم و طبق قانون باید در تاریخ 19 دی 1395 خدمتم به اتمام برسد. یک موضوعی درباره سربازهایی که غیبت دارند وجود دارد و آن 6 ماه اضافه خدمت است که این مساله شامل همه کسانی شده که کارتشان باطل شده بود با این تفاوت که اکثریت آنها قبل از 22 بهمن 1393 سرباز شده بودند و با توجه به اینکه شامل عفو مقام معظم رهبری شدند، اضافه خدمتشان بخشیده شد. فقط من و بختیار بودیم که بعد از آن زمان سرباز شدیم. من در برج فروردین 94 و بختیار در برج اسفند 93.

* مراجعه به ستادکل

بعد از سپری کردن یک فصل در تراکتور در زمان تعطیلات پیش‌فصل 96 ـ 95 شخصا به ستادکل نیروهای مسلح مراجعه کردم و خدمت آقایان باران چشمه، امیر باقری و موسی کمالی رسیدم که همه آنها با توجه به شرایطی که من داشتم و با در نظر داشتن پیگیری‌های قبلی خیلی به من کمک کردند بخصوص این 3 عزیز که نیت‌شان این بود که حقی از کسی ضایع نشود. با توجه به اطلاعات کاملی که آنها از شرایط و ابطال کارت من داشتند و با توجه به اینکه حس‌شان این بود و البته شواهدی هم وجود داشت که من مرتکب خلافی نشده‌ام نامه‌ای را به اداره سرباز سپاه خدمت جناب توکلی ارسال کردند.

 

* درخواست بخشش 6 ماه اضافه خدمت

در این نامه قید شده بود اضافه خدمت 6 ماهه من از نظر ستاد کل نیروهای مسلح بخشیده شده است. بعد از این نامه خود آقای توکلی به عنوان رئیس اداره سرباز و کسی که تلاش زیادی برای رفع مشکل من در دوران تیم‌ملی کرده بود، به من مستقیما اعلام کرد اضافه خدمتم بخشیده شده است. در عین حال باتوجه به شرایط قانونی و گردش کار اداری سپاه و نظام وظیفه این بخشش وارد سیستم نظام وظیفه نشده بود ولی با کمک خود آقای توکلی و محبت ایشان 40 روز پیش این نامه وارد سیستم نظام وظیفه شد. پس از آن نامه دیگری توسط آقایان سرهنگ مجید عابدینی معاونت نیروی انسانی سپاه عاشورا و سرگرد علیرضا سلامی جانشین نیروی انسانی سپاه عاشورا که جا دارد از آنها تشکر کنم در تاریخ 1395.9.24 به باشگاه تراکتورسازی ابلاغ شد مبنی بر اینکه اضافه خدمت من بخشیده شده است.

* نامه به آقای آجورلو نرسیده بود

 

این نامه با توجه به ابلاغیه اداره سرباز سپاه لازم‌الاجراست و بنابر مندرجات آن سربازی من در تاریخ 95.10.19 به اتمام می‌رسد. البته این نامه به هر دلیلی به دست سردار آجورلو نرسیده بود و ایشان از آن بی‌اطلاع بودند. من بعد از بازی ذوب با ایشان حرف زدم و همانطور که از قبل هم مطمئن بودم تمام هدف آقای آجورلو کمک به من و جلوگیری از ضایع شدن حق هر فردی از جمله سروش رفیعی است. در نهایت ایشان همان جا تماس گرفتند و پس از اطلاع از این نامه گفتند مطمئن باشید حمایت می‌کنم و اجازه نمی‌دهم ظلمی در حق تو صورت بگیرد و با توجه به بخشیده شدن اضافه خدمت تو بازیکن آزاد هستی. جا دارد تشکر ویژه‌ای کنم از آقای آجورلو به عنوان مدیرعامل باشگاه چون هرجا که لازم بوده چه در بحث تیم‌ملی، چه در بحث خروج از ایران و چه در سایر مسائل به من کمک زیادی کرده ایشان یکه و تنها با جان و دل برای موفقیت تیم تراکتورسازی بدون حمایت تلاش می‌کند و هدفش سربلندی آذربایجان و تراکتورسازی است.

* جای شک و شبهه‌ای نیست

به این ترتیب با توجه به ابلاغیه اداره کل، نامه اداره سرباز و تایید سپاه عاشورای تبریز و ارسال این نامه به باشگاه تراکتورسازی بنده در تاریخ 19 دی ماه خدمتم به پایان می‌رسد و دیگر شک و شبهه‌ای در موضوع خدمت سربازی من نیست.

 

* مدیربرنامه‌ای ندارم

صحبت‌های زیادی درباره تیم بعدی من و مقصد آینده فوتبالی من مطرح شده است، اولا بنده هیچ مدیربرنامه‌ای ندارم و تا به این لحظه هیچ کس از طرف من با هیچ باشگاهی صحبت نکرده و اگر تیمی خواستار حضور من در نیم فصل بوده مستقیما با خودم صحبت کرده. من واقعا از صمیم قلب از هواداران بابت این شایعات عذرخواهی می‌کنم اما ذره‌ای دوست ندارم که اهالی فوتبال تصور کنند من مشغول بازارگرمی هستم چون نه نیازی به این کار دارم و نه نیتم این است.

 

* اولویتم لژیونر شدن است

اولویت من برای ادامه فوتبال حضور در یک تیم خارجی است جایی که احساس کنم از نظر فوتبال به من کمک می‌شود. اگر شرایط یک درصد به گونه‌ای باشد که برای حضور در یک تیم خارجی کارها پیش نرود، آن وقت بعد از اتمام اردوی تیم‌ملی تصمیم‌گیری می‌کنم. تا این لحظه به هیچ کدام از باشگاه‌های داخلی پاسخ مثبت نداده‌ام اما بعد از اردو تکلیفم روشن می‌شود.

* به شایعات توجه نکنید

از همه رسانه‌ها و هواداران و فعالان فضای مجازی خواهش می‌کنم که از شایعات و البته توجه کردن به آنها خودداری کنند. من در حال حاضر با تمام توان و تمرکز به تیم‌ملی فکر می‌کنم و بعد از آن هم تصمیم نهایی را خواهم گرفت و مطمئن هم هستم که هرچه خواست خدا باشد، به صلاح من اتفاق خواهد افتاد.
 

* توفیق اجباری در تبریز

یک فصل و نیمی که در تبریز و تراکتورسازی گذراندم دوران مهمی در زندگی من است. اولا که شاید من باتوجه به میل باطنی و شرایطی که قلبا از نظر خودم درست نبود به سربازی اعزام شدم اما حالا که خدمتم به پایان رسیده وقتی گذشته را نگاه می‌کنم، می‌بینم که حضورم در تبریز یک توفیق اجباری بوده است. من از صمیم قلب تشکر ویژه‌ای از مردم بسیار خوب و غیور، ارزشمند و مهربان تبریز و آذربایجان و البته همه آذری‌های سراسر ایران می‌کنم که در طول این یک و نیم سال با همه کم و کاستی‌هایی که داشتم حمایتشان را دریغ نکردند و لطفشان را در همه زمینه‌ها نشان دادند من هم بالطبع تا آخرین لحظه که به عنوان سرباز در اختیار این تیم بودم با تمام وجود سعی کردم توانم را برای موفقیت تراکتور بگذارم.

* احتمال بازگشت به تراکتور

حالا که خدمتم تمام شده به عنوان یک سرباز خاطرات بسیار خوب و تجربیات گرانبهایی را از حضور در تراکتورسازی و شهر تبریز به دست آورده‌ام اگر شرایط به گونه‌ای پیش برود که مجددا در خدمت تراکتورسازی و مردم آذربایجان باشم، بیشتر از قبل و با همه وجودم برای موفقیت تیم تلاش می‌کنم. اگر هم اوضاع طوری بود که تصمیم جدیدی گرفتم از همین جا بابت محبت‌های آنها تشکر می‌کنم و امیدوارم اگر بدی یا کاستی‌ای دیده‌اند این برادر کوچک را به بزرگی خودشان ببخشند. من همیشه و هرجا که باشم از تبریز و مردمش به نیکی یاد خواهم کرد.

 

* تشکر ویژه از قلعه‌نویی

در این بین باید تشکر ویژه‌ای از آقای قلعه‌نویی داشته باشم. کسی که در طول مدتی که در خدمتش بودم علاوه بر مسائل فنی و فوتبالی درس‌های بزرگ زندگی هم به من دادند، کسی که در خیلی از مواقع پدرانه از اشتباهات و خطاهای من چشم‌پوشی کردند و به من لطف داشتند. از نظر فنی آقای قلعه‌نویی باتوجه به اینکه خودش هافبک بزرگی بوده به پیشرفت من کمک کرد و در سایر موارد مثل بحث خدمت یا حضور مجددم در تیم‌ملی کارهایی برایم کرد که حتی برای پسرش نکرده. همانطور که مستقیم به خود ایشان گفتم تا روزی که زنده هستم مدیون و ممنون ایشان هستم و اگر تصمیم بگیرم مجددا در خدمت تراکتور باشم یکی از دلایل اصلی حضور آقای قلعه‌نویی در این باشگاه است.

* بحث قرارداد با فولاد

روی صحبتم با مردم اهواز است، مردمی که 5 سال از بهترین سال‌های فوتبالم را در خدمتشان بوده‌ام و خونگرمی و مرامشان همیشه برایم الگو بوده است. آنهایی که من را می‌شناسند از ارادت من به مردم این خطه آگاهند. من به این خاطر این مساله را شرح می‌دهم که شک و شبهات درباره مساله قراردادم با فولاد برطرف بشود چون من فولاد را خانه خودم می‌‌دانم این باشگاه آنقدر بزرگ و حرفه‌ای است که هرکس باید آرزوی حضور در آن را داشته باشد. در حال حاضر بحثی که من در مورد قراردادم با فولاد دارم و متقابلا فولاد هم همین بحث را با من دارد مربوط به یک قرارداد 3 ساله است که فصل اولش در سال 94 ـ 93 بوده؛ فسخی که در قرارداد قبلی دو ساله من با فولاد نیز وجود داشته است.

* بین من و فولاد چه گذشت؟

با توجه به حضور من در نیم فصل دوم فصل 94ـ93 در فولاد و خارج نشدن اسمم از لیست باتوجه به اصرار مدیرعامل وقت آقای دهکردی و بازی در یک مسابقه آسیایی، 6 ماهی که الان سرباز هستم به خدمتم اضافه شد که بیش از همه سربازهایی است که کارتشان باطل شده بود. اگر همان زمان نیم فصل دوم به خدمت می‌رفتم این فصل طبق قانون نیم فصل اول را با فولاد بودم اما چون آن نیم فصل را ماندم (به اصرار مدیران و البته باتوجه به اینکه مطمئن بودم بی‌گناهم) حالا فکر می‌کنم بحثی بین من و فولاد نیست. ما در آن زمان توافقی انجام دادیم که اگر موضوع خدمتم حل بشود با قرارداد 3 ساله پیش برویم اما اگر سرباز شدم قرارداد قبلی و قرارداد 3 ساله ابطال و فاقد اعتبار بشود حتی به من قول دادند که این قرارداد 3 ساله را پاره می‌کنند که شاهد من در این موضوع آقای حسین ابن‌قاسم سرپرست وقت فولاد است.

 

* طرح دعوی در کمیته انضباطی

با گذشت مدت 2 سال باشگاه فولاد مدعی است که براساس قرارداد 3 فصله‌ای که متاسفانه پاره نشد و در دست مدیر جدید است من متعهد به بازی در این تیم هستم. این موضوع در کمیته انضباطی مطرح شد و 4 وکیل فولاد و بنده در این جلسه حضور داشتیم. برای من و از نظر من تقریبا مشخص است که کار به کجا می‌کشد اما چون کمیته انضباطی در این‌باره تصمیم خواهد گرفت بنده اجازه ندارم نظر یا برداشت خودم را اعلام کنم در هر صورت تابع رای کمیته انضباطی هستم و با کمال میل آن را می‌پذیرم.

* آقای سعداوی حتما پاسخ خواهند داد

باید بگویم آقای سعداوی به عنوان سرمربی فولاد حتما از اینکه گفته‌اند ما یک جای خالی داریم و آن را برای سروش نگه داشته‌ایم به من لطف دارند اما امیدوارم این صحبت و همچنین مصاحبه‌های مکرر آقای اژدری‌زاده مدیرعامل فولاد مبنی بر حضور قطعی من در این تیم و حتی اجازه نداشتن باشگاه‌ها برای مذاکره با من بعد از صدور رای کمیته انضباطی با پاسخگویی ایشان توام باشد ضمن اینکه امیدوارم این مساله برای مردم اهواز و دوستداران خونگرم فولاد باعث شک و شبهه نشود و پس از رای کمیته انضباطی با احساسات ایشان بازی نشود. این حرف‌ها و این صحبت که من صددرصد بازیکن فولاد هستم نکته‌ای است که باید بعدا درباره‌اش پاسخگو بود.

* کار خودم را به خدا سپرده‌ام

در انتها و از نظر یک آدم معمولی در این فوتبال به اسم سروش رفیعی باید بگویم چیزی که در این دو و نیم سال یاد گرفته‌ام صبر و بردباری و توکل به خداست. گذر زمان همه چیز را روشن می‌کند. من کار خودم را به خدا سپرده‌ام و مطمئنم هر اتفاقی رخ بدهد برایم بهترین خواهد بود.

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)