دایی مرا دوست ندارد

مرجع خبری پرسپولیس : وقتي اشپيتم آرفي 18 گل در ليگ‌برتر ايران زد، با پيشنهادهاي خوبي از سوي باشگاه‌هاي مطرح ليگ ايران روبه‌رو شد. آرفي كه روياهايش را با پيراهن سرخ ترسيم مي‌كرد، با دعوت مديرعامل وقت پرسپوليس به يك توليدي پوشاك رفت و قرارداد دو ساله‌اي را با پرسپوليس منعقد كرد تا سند نيمكت‌نشين‌شدنش را امضا كرده باشد.

مهاجم 18 گله پیام خراسان در لیگ هشتم، هرگز تصورش را نمي‌كرد كه يار تعويضي تيم دوم پرسپوليس مقابل تيم منتخب دانشجويان باشد…

*بعد از ديدار با پاس بود كه تيمي از بازيكنان ذخيره پرسپوليس در يك بازي دوستانه به مصاف تيم منتخب دانشجويان رفتند و نكته عجيب اين بود كه تو حتي در تيم بازيكنان ذخيره پرسپوليس هم جزو ياران ذخيره بودي!

خودم هم نمي‌دانم… نمي‌دانم راجع به چي صحبت مي‌كنيد! از اين سوال‌ها و از اين اتفاق‌ها ديوانه شده‌ام! اينكه حتي در تيم بازيكنان ذخيره پرسپوليس هم نباشم، برايم خيلي سخت بود.

من در اردوي پرسپوليس هم خوب بودم. در تمرينات هم همه از من راضي بودند. حتي بچه‌هاي تيم هم از من راضي بودند و فكر مي‌كردند كه شانس بازي كردن داشته باشم. نمي‌دانم دليل اين نيمكت‌نشيني‌ها چيه… فكر كنم كه اينها مرا دوست ندارند.

*چرا در اين مورد با دايي صحبت نمي‌كني؟

صحبتي نيست… حرفي بين من و دايي نيست كه بخواهم راجع به آن بگويم. سرمربي تيم اين اختيار را دارد تا از بازيكنانش آن‌طور كه مي‌خواهد استفاده كند… حتما دايي از من خوشش نمي‌آيد كه من هميشه سكونشين هستم.

*با كاشاني در اين مورد صحبت نكردي؟

كاشاني هم از اين چيزها ناراحت است. البته من در اين مورد با او صحبت نكردم، ولي مي‌دانم كه كاشاني هم ناراحت است… اصلا نمي‌دانم چه اتفاقي افتاده كه همه پرسپوليسي‌ها از من ناراحت شده‌اند!

*با توجه به اين اتفاقات چرا با پرسپوليس قرارداد دو ساله بستي؟

من كه اصراري به قرارداد دو ساله نداشتم… خودشان خواستند. من جدا از پرسپوليس از تيم‌هاي ديگري مثل سپاهان و استقلال هم پيشنهاد داشتم، ولي در پايان با پرسپوليس به توافق رسيديم و من به اين تيم آمدم.

اگر پارسال به سپاهان مي‌رفتم، همه چيز عوض مي‌شد. قلعه‌نويي مرا مي‌خواست و به من اعتقاد داشت. سپاهان هم پول بيشتري به من مي‌داد و هم ديديد كه قهرمان شد. اگر رفته بودم سپاهان، شايد همه‌چيز فرق مي‌كرد. به هر حال در آن مقطع با وجود پيشنهاداتي كه داشتم، پرسپوليس را انتخاب كردم، چون اين تيم را دوست داشتم و با پول كمتري پيراهن اين تيم را پوشيدم.

*اما فصل پيش هم اين اتفاق‌ها براي تو افتاد…

به نظر من انصاري‌فرد اشتباه كرد كه سرمربي خارجي آورد. همين مربي خارجي هم با من مشكل داشت و مرا بيرون گذاشت و پس از اين بود كه دايي آمد. دايي در نخستين بازي و مقابل ذوب‌آهن مرا فيكس گذاشت. بازي بعد با شاهين بازي كرديم و چهار تا خورديم. يعني چهار گلي كه خورديم باعث شد من از تركيب خارج شوم و خليلي در ادامه بازي‌ها فيكس شود. البته از فيكس شدن خليلي خوشحال شدم، چون او دوست من بود. جدا از اينها وقتي يك بازيكن خوب كار مي‌كند، ديگر جاي نگراني نيست.

*در تمرينات چطور بودي؟

خوب بودم. بچه‌ها هم مي‌گفتند كه حقت است كه بازي كني. در بازي دوستانه سه تا گل زدم. دايي هم گفت كه براي بازي با تبريز جزو 18 تا هستي، ولي انگشتم شكست و شش هفته مصدوم بودم. وقتي براي اردو به دوبي رفتيم، من دوباره خوب شدم، ولي از شانس بد كشاله‌ام پاره شد و دوباره سه ماه اسير شدم. نمي‌دانم چه اتفاق‌هايي براي من مي‌افتد، چون وقتي با پرسپوليس به آلمان رفتيم و برگشتيم، باشگاه گفت مرا نمي‌خواهد.

*البته حتما مي‌داني كه در مورد رقم قرارداد تو و حتي انعقاد آن هم صحبت‌هاي زيادي مطرح شد!

رقم قراردادم به خودم مربوط است! مگر همه در مورد اين چيزها حرف مي‌زنند كه از من مي‌پرسيد؟

*اما گفته مي‌شود كه تو به خاطر مديرعامل اسبق پرسپوليس بود كه به اين تيم پيوستي!

ببينيد… من به كسي از اين باج‌ها نمي‌دهم. مي‌گويند آرفي يك پولي به فلان مدير باشگاه داده و آنها آرفي را آورده‌اند!‍ من از همه اين چيزها باخبر هستم. من مثل بعضي از بازيكنان نيستم كه به كسي از اين پول‌ها بدهم! من در شرايطي به پرسپوليس آمدم كه سپاهان و استقلال حتي بيشتر از پرسپوليس به من پول مي‌دادند. من بازيكن كوچكي نبودم كه اينطوري به تيمي بروم. نمي‌گويم آرفي بزرگ و معروف است، اما آرفي توانست 18 گل در پيام بزند و چند پيشنهاد خوب بگيرد. من فقط آرفي هستم و ادعايي ندارم، اما همين آرفي بود كه 18 گل در ليگ‌برتر ايران زد.

*پرسپوليسي‌ها قبلا هم گفته بودند كه تو را نمي‌خواهند، چرا از پرسپوليس جدا نشدي؟

چند بار صحبت كرديم. چند بار گفتم رضايتنامه‌ام را بدهند، ولي هر بار گفتند كه باشگاه جديد بايد براي صدور رضايتنامه 200، 300 ميليون تومان بدهد! همين باعث مي‌شد باشگاه‌هايي كه مرا مي‌خواهند، قيد همه‌چيز را بزنند. اين تقصير من نيست. من با پرسپوليس قرارداد دارم و با همه قدرت تمرين مي‌كنم.

*پس با اين حساب بايد تا آخر فصل چنين وضعيتي را تحمل كني.

راه ديگري نيست، من قرارداد دارم. پرسپوليس هم رضايتنامه نمي‌دهد. پس بايد بيرون باشم. البته من همچنان به دنبال يك فرصت هستم. به هر حال اين احتمال وجود دارد كه روزي به آرفي يك فرصت كوتاه براي ارزيابي‌اش داده شود. نكته عجيب اين است كه اسم من حتي در ليست 18 نفره پرسپوليس هم نيست… بايد تلاش كنم تا به 18 تا برسم!

*بازيكنان پرسپوليس و آنهايي كه در تمرينات حضور دارند، معتقدند كه تو كمي عصبي شده‌اي و اين روي عملكردت تاثير مي‌گذارد.

اين طبيعي است. هر بازيكني در اين شرايط باشد، عصبي مي‌شود. شما بگوييد من چه كار كنم. بعضي وقت‌ها به اين فكر مي‌كنم كه اگر دايي و كاشاني مرا نمي‌خواستند، پس چطور شد كه من سر از پرسپوليس درآوردم و در اين تيم ماندگار شدم.

راستي… چرا شما از همين بازيكنان تيم و كساني كه در تمرينات هستند راجع به من نمي‌پرسيد؟ بپرسيد كه من چطور هستم و چطور تمرين مي‌كنم!

*گفته بودند كه آرفي شبيه مدل‌هاست و بهتر است كه به جاي فوتبال همين كار را انجام دهد!

ببخشيد… اگر خدا مرا خوش‌تيپ درست كرده، تقصير من است؟ اگر خوشگل هستم، گناه كردم؟ اصلا چطوره كه با ماسك بيايم سر تمرين؟! اگر اينطوري به من فرصت مي‌دهند، همين كار را مي‌كنم.