مرجع خبری پرسپولیس : علي دايي نه به خاطر نتايج بلكه به خاطر ايستادگي روي اصول بايد مورد تشويق قرار بگيرد. باور كنيد سخت است كه آدم به خاطر بازيكنان جوانتر، توي روي اسطورههايي مثل باقري و كريمي بايستد.
در آن تابستان هيجانانگيز، هنوز براي قضاوت كمي زود بود، گرچه خوشحالي طرفداران پرسپوليس بر اين بدگماني كه آنها راحتترين راه را براي فتح جام حذفي داشتهاند، ميچربيد. بعد از آن تابستان رسيد ، فصل نقل و انتقالات و بازيكناني كه مدام به تيمهاي رقيب پيوستند.
در اين روزها، قضاوت درباره يارگيري پرسپوليس بسيار منفي بود. بازيكناني كه ستاره به نظر ميرسيدند در راه پرسپوليس به رنگهاي ديگر درميآمدند و از سوي ديگر جذب شدهها فاقد كيفيات لازم به نظر ميرسيدند. به جز اين، جدايي بازيكني مثل محسن خليلي كه محبوب طرفداران بود و به نظر دايي به دلايل شخصي از او گذشته بود بر اين سوءظن دامن ميزد كه آينده خوبي در انتظار پرسپوليس اين فصل نيست.
گواه اين بدگماني هم، نتايج دايي با سايپا در فصل دوم و حذف تيم ملي از مرحله مقدماتي جام جهاني بود.
دايي شايد براي خيليها مربي جذابي نباشد. او به طور معمول تندخوست و البته اين تندي را با وجود همه تغييرات كنار نگذاشته. او در عين حال آدم يك دندهاي هم هست. اما آنچه كه هدف اين يادداشت است، نه كتمان اين نقاط ضعف كه تكريم ويژگيهاي يگانه اين مهاجم سابق تيم ملي است.
موضوع كريم باقري آخرين بحران پرسپوليس است. باقري بعد از آنكه خداحافظي اجباري را نپذيرفت، به ندرت در بازيهاي پرسپوليس مورد استفاده قرار گرفت و بعد از نيمكتنشيني فول تايم در بازي داماش از تمرينات قهر كرد. اين در حالي است كه طبق معمول نظرات بعد از اين اتفاق به دو دسته تقسيم ميشود: عدهاي با توجه به علاقه به كريم و البته سوابق درخشان او دايي را متهم ميكنند كه بازيكنان محبوب را در تيم تحمل نميكند و عدهاي نيز كاملا حق را به دايي ميدهند. اما واقعيت چيست؟
1. شيوهاي كه علي دايي به آن علاقمند است بعد از سه سال آزمون و خطا در مربيگري سرانجام به نتيجه رسيده است. دايي در حال حاضر تيمي دونده و پرانگيزه دارد كه خيلي ساده فوتبال بازي ميكند. در تيم دايي اولويت با بازيكنان سريع و كساني است كه بتوانند حريف را تحت فشار بگذارند.
2. اميرحسين فشنگچي، محمد نوري، رضا نورمحمدي و غلامرضا رضايي از خريدهاي اين فصل پرسپوليساند كه بهترين بازيكنان اين تيم هم بودهاند. گرچه در فصل نقل و انتقالات به نظر نميرسيد كه ستارههاي بزرگي باشند. با گذشت نيمي از ليگ اما ميتوان به اين نتيجه رسيد كه دايي طبق نقشه اين بازيكنان را به جمع پرسپوليس اضافه كرده است. چهرههايي كه همه آنها ستارههاي امروز تيم اويند.
3. كريم باقري بازيكن خوبي است اما در حال حاضر محمد نوري بسيار خوب كار ميكند و در پست خود در پرسپوليس جا افتاده است. نوري جوانتر و دوندهتر از كريم باقري است و حتي اگر نبوغ اين پير فوتبال ايران را نداشته باشد، با تواناييهاي بدني آن را جبران ميكند. اينكه دايي به كريم فرصت بازي نميدهد علتي جز اين ندارد كه كريم به اصطلاح فوتباليها بازيكني «ندو» تلقي ميشود. استفاده هم زمان از او و نوري هم دشوار است چرا كه فانتزي در تيم دايي اندازه مشخصي دارد.
4. تصور كنيد كه دايي علي كريمي را هم به جمع پرسپوليسيها اضافه ميكرد. البته در اينكه او هم مثل باقري ستاره بزرگي است شكي وجود ندارد اما شايد همانچه كه در فصل دوم حضور قطبي در ايران رخ داد، امسال هم تكرار ميشد…
علي دايي نه به خاطر نتايج بلكه به خاطر ايستادگي روي اصول بايد مورد تشويق قرار بگيرد. باور كنيد سخت است كه آدم به خاطر بازيكنان جوانتر، توي روي اسطورههايي مثل باقري و كريمي بايستد.
به اميد اينكه دايي به خاطر داشته باشد حرفهاي را آغاز كرده كه كيفيت در آن انتها ندارد. يك آدم اصولگرا و با تجربه براي موفقيت مدام بايد بهتر بشود و اين چيزي است كه از دايي انتظار داريم.
پژمان راهبر
برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)
Sunday, 24 November , 2024