یکشنبه 23 فروردین (13:54)

مرجع خبری پرسپولیس : چند روز پیش یکی از خبرنگاران تلویزیون به مایلی‌کهن زنگ زد:«حاجی! می‌خواهیم با شما درباره اتفاقات اخیر صحبت کنیم. کجا می‌توانیم مزاحمتان شویم؟» سرمربی تازه معرفی‌شده تیم‌ملی واکنش جالبی نشان می‌دهد:«من همینطوری مصاحبه نمی‌کنم. شما برای مصاحبه با من باید مبلغی پول را به‌حساب موسسه خیریه‌ای که معرفی می‌کنم بریزید و سپس زیرنویس کنید تا با هم حرف بزنیم.

«من واقعا تعجب می‌کنم، اصلا نمی‌توانم قبول کنم یه مربی برای یک‌فصل بیاید و چند صد میلیون بگیرد؟ اینقدر زجر می‌کشم، آخه برای چه؟ این‌همه کارگر و کارمند هستند که زحمت می‌کشند اما به نان شبشان محتاجند. واقعا چرا باید اینقدر بگیرند؟» اینها درددل غیرفوتبالی‌ترین اما ورزشی‌ترین رئیس فدراسیون فوتبال است که در جمعی صمیمی با دوستانش مطرح می‌کند.  وقتی برگه‌های قرارداد را جلویش می‌گذارند، حرصش درمی‌آید، حتما یاد قرارداد علی دایی می‌افتد که تعداد صفرهایش برای هر مربی ایرانی شگفت‌آور است و البته مشکلاتی که برای آن قرارداد به‌وجود آمد و فعلا هیچکس دوست ندارد صدایش را دربیاورد. قراردادی که خشم رئیس همیشه خندان را موجب شد. حالا محمد مایلی‌کهن پشت در اتاق رئیس منتظر انعقاد قرارداد است، قراردادی که باید هرچه زودتر به امضای هر دو نفر برسد.

 

 کمک به موسسه خیریه گیلانی

محمد مایلی‌کهن شخصیت کاریزماتیکی دارد، شخصیتی ویژه که حتی اطرافیانش را تحت تاثیر قرار می‌دهد، او قائل به این است که بعضی از مسیرها را با مترو برود، در صف نانوایی بایستد و نوبت را در بانک رعایت کند، رفتاری جالب از آنهایی که معروفند و مایلی‌کهن به‌خاطر «اصولی» که به آن پایبند است حاضر نیست مثل خیلی‌های دیگر رفتار کند. سعید فائقی که زمانی در سازمان تربیت‌بدنی به‌عنوان معاون فعالیت می‌کرد و آشنایی نزدیکی با حاجی دارد در مصاحبه‌ای به یکی از دوستان نزدیک خبرنگارش گفت:«روزی‌که می‌خواستیم در شرایط بحرانی سال 75 سرمربی تیم‌ملی را انتخاب کنیم، گفته شده بود مایلی‌کهن نمی‌تواند به‌علت محرومیت سرمربی تیم‌ملی باشد اما با پیگیری‌ها من متوجه شدم که محرومیتی وجود ندارد و مایلی‌کهن می‌تواند سرمربی باشد» فائقی در حالی که با حسرت از آن روزها یاد می‌کرد گفت:«پس از شکست تیم‌ملی از قطر در مقدماتی 98 بسیاری داریوش مصطفوی را عامل شکست دانستند و گفتند که او باعث شده مایلی‌کهن سرمربی تیم‌ملی شود و همانطور که دیدید داریوش‌خان پس از صعود تیم‌ملی به جام‌جهانی از کار برکنار شد اما در حقیقت این من بودم که اصرار کردم تا مایلی‌کهن سرمربی شود. در جلسه 3نفره‌ای که بین من، مصطفوی و هاشمی‌طبا برگزار شد، مصطفوی مخالف صددرصد سرمربیگری مایلی بود. او حتی هاشمی‌طبا را هم راضی کرد اما من نظرش را برگرداندم تا مایلی‌کهن سرمربی شود» او حالا درباره فعالیت‌های خیریه مایلی‌کهن می‌گوید:«از قدیم همینطور بود، قبلا هم کمک می‌کرد و از این نظر حضور بسيار جدی داشت. من حتی می‌دانم که ایشان به موسسه‌ خیریه‌ای در گیلان هنوز هم کمک می‌کنند چون آن زمان‌ها هر وقت پاداشی می‌گرفتند به شماره‌حسابی برای آنها می‌فرستادند.»

 

 شرط ویژه برای فدراسیون

اگرچه روزهای بسیاری گذشته و خیلی از اطرافیان حاجی با مشهورشدن و پولدارشدن تغییر کردند اما محمد مایلی‌کهن همانطور ساده مانده و کمتر «آتو»یی را می‌توان از او داشت که کمی از سادگی فاصله گرفته باشد. بعد از سال‌ها که نیمکت تیم‌ملی به او تعارف شد و قبولش کرد، باز هم می‌خواهد شخصیتش را حفظ کند چراکه ما ایرانی‌ها ذاتا تحت‌تاثیر افرادی هستیم که سرشان پایین است و کمترین چرکی پشت یقه پیراهنشان پیدا نمی‌شود، مردانی که از شدت مظلومیت در حال غرق‌شدن هستند و البته حاجی، کمی جنجال مثبت هم در دستور کارش است تا اوضاع به‌ضررش تمام نشود. مایلی‌کهن به فدراسیون رفته و مقابل کفاشیان در کنار شومینه همیشه خالی دفتر رئیس نشست و شرایطش را گفت:«من قرارداد 2ساله می‌بندم، برای این 3بازی فایده ندارد و اگر خواستید اخراجم کنید باید مبلغ قراردادم را به موسسات خیریه بدهید» مبلغ قرارداد را هم حاجی اعلام می‌کند:«2میلیارد تومان!» مایلی‌کهن حتی اسامی 20 موسسه خیریه را روی برگه‌ای می‌نویسد و به‌دست کفاشیان می‌دهد:«شیرخوارگاه آمنه، موسسه خیریه محک، آسایشگاه کهریزک، موسسه بیماری‌های خاص، موسسه بیماری‌های کلیوی، آسایشگاه جانبازان و معلولین» و چند مرکز دیگر. حاجی تنها شرطش را همین می‌داند و بس، نه مثل بعضی‌ها کلاس می‌گذارد و از تدارکات لازم می‌گوید و نه مثل خیلی‌ها از کادرفنی و کمک‌هایش حرف می‌زند چراکه آنها حل شده است و کسانی که با او کار کرده‌اند خیلی خوب توجیه هستند.

 

 محمدی: درست است

سردار عزیز محمدی نقش غیرقابل انکاری در انتخاب مایلی‌کهن به‌عنوان سرمربی تیم‌ملی داشته است و این نزدیکی موجب شده تا شایعه سرپرستی تیم‌ملی را هم بشنویم. او درباره مذاکرات مایلی‌کهن می‌گوید:«فعلا که قراردادی نبسته اما آن روزی که به فدراسیون آمد و به دفتر کفاشیان رفت، آنجا گفت خودم پول نمی‌خواهم و مثل سرباز در اختیار کشورم هستم» اما شرط حاجی از زبان رئیس سازمان لیگ خواندنی است:«او گفت من برای تیم‌ملی می‌آیم و اگر تیم را به جام‌جهانی بردم و شما خواستید فرد دیگری را به‌عنوان سرمربی تیم‌ملی معرفی کنید، 2میلیارد با شما قرارداد می‌بندم و شما این پول‌ها را به موسسات خیریه بدهید. مایلی‌کهن گفت که در این مقطع کمک می‌کنم، وظیفه‌ام است و زمانی است که آدم باید احساس مسئولیت کند، شرطی هم ندارم و فقط باید این خواسته‌ام محقق شود.» سردار البته خبر می‌دهد فعلا قراردادی رسمی بسته نشده است و هنوز هم مایلی‌کهن هیچ شرطی نگذاشته است. حاجی عجیب‌ترین قرارداد تاریخ فوتبال ایران را می‌بندد، قراردادی که هیچ مربی دیگری حاضر نیست چنین شرطی را بگذارد. به‌هرحال مایلی‌کهن همین است، عاشق شناکردن خلاف جریان آب، روزی‌که همه از دایی حمایت می‌کنند او تیزترین کلمات را علیه‌اش استفاده می‌کند و آنگاه که همه از دایی متنفر می‌شوند او در قامت قهرمان وارد بازی می‌شود:«آقای دایی! هر دو مقصر بودیم. شما ببخش!» حالا او قراردادی خواهد بست که شاید خوبی‌هایش در روزگاری که فوتبال را با پول حساب می‌کنند به ستاره‌ای بی‌بدیل تبدیل شود که هیچکس تکرارش نکند. محمد مایلی‌کهن، مردی که انگار برای فوتبال ایران تمام نمی‌شود.

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)