فوتبال مثل آب دریاست / به خاطر منافع باشگاه سکوت کردم / در سال 89 فقط از خودم ناراحت شدم / جای پدر و مادرم پای سفره هفت سین خالی است / بهترین خبر سال 89 همگروه شدن با الاتحاد بود!

 

مرجع خبری پرسپولیس : حبیب کاشانی سرپرست باشگاه پرسپولیس در یک مصاحبه نوروزی در روزنامه باشگاه با همکارانمان در این روزنامه همکلام شده است. کاشانی در این گفت و گو از سال 89 و ارتباطش با علی دایی می گوید.

 

سال 89 برای شما چگونه گذشت؟
_ ابتدا وظیفه خودم می دانم که سال جدید را خدمت مردم خوب ایران و هواداران دوست داشتنی پرسپولیس تبریک بگویم، سال 89 علی رغم فراز و نشیب های فراوانی که داشت به نظرم سال خوبی بود. امیدوارم در هر زمانی که در پرسپولیس هستم، به نحو احسن در خدمت توفیق داشته باشیم و به گونه ای عمل کنیم که هم خدا از ما راضی باشد و هم مردم…

 

حبیب کاشانی به عنوان یک مدیر رابطه اش را با فوتبال چگونه تنظیم می کند؟
_ من هیچوقت از فوتبال جدا نبودم، در نوجوانی و جوانی فوتبال بازی می کردم، بعدها هم در مدرسه با دانش آموزان این علاقه را تقسیم می کردیم، حالا هم علی رغم وقت محدودی که دارم تمام لیگ های اروپایی، ایتالیا، اسپانیا، انگلستان و … را به طور کامل و دقیق پیگیری می کنم.

 

به نظر من فوتبال مثل آب دریا می ماند، هرچه بیشتر از آن بنوشی، بیشتر تشنه و بیشتر و علاقه مند می شوی.

 

علی دایی از یک رفاقت 18 ساله با شما می گوید، می توانم بپرسم شروع این رفاقت از کجا بود؟
_ از سال 70؛ من در کنار شغل معلمی، با سازمان تربیت بدنی همکاری می کردم و در سفرهای خارجی همراه تیمهای ورزشی بودم، در این سفرها بود که با خیلی از عزیزان دوست شدیم و این دوستی ها تا امروز ماندگار است.

 

اما شایعه ای وجود دارد که شما رفاقت بیشتری با حمید استیلی دارید و با توجه به وضعیت شاهین بوشهر خیلی ها منتظر بودند بعد از استعفای علی دایی، استیلی هم استعفا دهد و بعد سرمربی پرسپولیس شود…
_ ما مباحث را با هم خلط می کنیم، قدمت و سبقه دوستی من با استیلی با تفکر حرفه ای کاملا متفاوت است، ما در تمام تصمیم ها منافع مردم و باشگاه را در نظر می گیریم، در آن مقطع زمانی بهترین تصمیم این بود که آقای دایی تیمی را که با سلیقه خودش و سیستم مدنظرش بسته هدایت کند و او این حق را باید داشته باشد که تیمش را اداره کند. مربی بعدی هم مشکلات خودش را خواهد داشت.

 

از اینکه دایی به نیمکت پرسپولیس برگشت راضی هستید؟
_ بله؛ آقای دایی از اسطوره های فوتبال ایران است و باید فرصت کافی را در اختیارش گذاشت، بر خلاف خیلی ها، من اعتقاد خاص خودم را دارم، ما در سه جام حضور داریم و تا پایان هفته بیست و ششم فرصت قهرمانی در هر سه جام را داریم، در سال 86 این فرصت به آقای قطبی داده شد و ایشان توانست یک قهرمانی را بدست آورد. بعد از آن دو فرصت از سوی فدراسیون در اختیار آقای قطبی گذاشته شد که او در مقدماتی جام جهانی و جام ملت های آسیا نتوانست از فرصتی که در اختیارش گذاشته شده استفاده کند. من اعتقاد دارم که هنوز این فرصت را در اختیار علی دایی قرار ندادیم.

 

از نحوه یارگیری پرسپولیس در سال 89 رضایت دارید؟ با نفراتی مثل کریم انصاری فرد، محمدرضا خلتعبری و … پرسپولیس قوی تر می شد؟
_ با این نفراتی که شما اسم بردید، طبیعتا بهتر می شدیم اما نباید فراموش کنیم که خود آقای دایی هم بین 80 تا 90 درصد از بستن تیم رضایت دارند. به نظر من بچه هایی که جذب شدند از بهترین ها هستند، همین حالا آقایان رضایی، نوری و نوروزی در تیم ملی حضور دارند و خیلی های دیگر هم این لیاقت را دارند که به تیم ملی اضافه شوند.

 

بهترین اتفاق سال 89 برای شما چه بود؟
_ اتفاق خوب که زیاد بود اما اتفاقی که هم من و هم هواداران را خوشحال کرد قهرمانی در جام حذفی بود.

 

بدترین اتفاق سال 89؟
_ بیماری خواهرم…

 

بهترین sms که در سال 89 گرفتید؟
_ من زیاد اهل این کار نیستم، در این جا باید از تمام دوستانی که برای من پیامک می فرستند و من جواب نمی دم که به خاطر عدم آشنایی من به سیستم پیامک است، عذرخواهی و از همه آنها تشکر کنم. پیامک های خیلی خوبی می آید، به خصوص جمعه ها که درباره امام زمان پیامک هایی می آید که من را خوشحال می کند.

 

 

بهترین خبر را در سال 89 چه کسی به شما داد؟
_ فکر می کنم آقای رسایی مشاور اجرایی پس از شرکت در مراسم قرعه کشی لیگ قهرمانان آسیا به من گفتند که با الاتحاد همگروه شدیم، فرصت زیارت خانه خدا بهترین خبری بود که در سال 89 به من رسید.

 

بدترین خبر سال 89؟
_ من خبر بد نشنیدم، یعنی چیزی نبوده که بتوان به آن گفت خبر بد، هر اتفاقی که می افتد خواست خداست و حتما تقدیر بوده و خدا خواستی از آن داشته، ما به رضای خدا راضی هستیم.

 

پول موبایلتان معمولا چقدر است؟
_ 50 تا 60 هزار تومان.

 

دعای هفت سین شما چیست؟
_ یک سری از دعاها شخصی است، مشکلاتی که هر کسی دارد اما مهمترین دعای من فرج امام زمان است و بعد از آن اینکه مردم در آرامش، رفاه، امنیت و سلامت کاملا زندگی کنند.

 

جای چه کسی در سفره هفت سین خالی است؟
_ یکی از برادرهایم که در خیبر شهید شدند. من دوستان زیادی داشتم که شهید شدند، ما با آنها مثل یک خانواده بودیم، به نظر من سر سفره هفت سین جای پدرها و مادرها و شهدا خالی است و آدم در این لحظه احساس دلتنگی می کند که سایه بزرگترها، سایه پدرها و مادرها بالا سرش نیست، من روزی نیست که یاد پدر و مادرم نیفتم و برای آنها دعا نکنم، چون هر چه داریم حاصل دعاهای آنهاست.

 

بهترین عیدی را از چه کسی گرفته اید؟
_ اگر عیدی منظور مادی نبوده باشد، یک خبر خوش هم می تواند عیدی باشد، اگر عید را فقط عید نوروز ندانیم فکر می کنم انتخابم در شورای شهر دوم که یکی از دانش آموزان زنگ زد و خبر آن را داد که توفیق خدمت کردن پیدا کردم.

 

امسال دوست دارید به چه کسی عیدی بدهید؟
_ یک رسم دیرینه است که پول لای قرآن می گذاریم و به هر کس به خانه ما آمد به رسم عیدی تقدیم می کنیم اما وظیفه است که برای عزیزان عیدی خاص تهیه کنیم، مثل فرزندان، خواهر و برادر و دیگر بستگان… البته در هر سنی انسان دوست دارد که عیدی بگیرد.

 

در سال 89 بیشتر از دست چه کسی عصبانی شدید؟
_ بیشتر از دست خودم، می خواهم بدانم چه شد آنهایی که در سال 89 با من همراه و همگام بودند از من جدا شدند، اصحاب رسانه ای، رسانه ها، سر سفره هفت سین می خواهیم به این فکر کنم چه رفتاری از من سر زده و در سال آینده به گونه ای رفتار کنم که بتوانم اعتماد آنها را دوباره جلب کنم.

 

از سال 89 کینه را برای سال 90 می برید یا همه را می بخشید؟
_ من یک خصوصیت دارم، اهل کینه و کدورت نیستم، اگر از کسی ناراحت باشد حتما در اولین فرصت به او می گویم و اجازه نمی دهم که ماندگار شود، کار ما معلمی است و معلم باید بخشش بیشتری نسبت به عتاب و خطاب داشته باشد.

 

حرفی در سال 89 بود که در دلتان مانده و نگفته اید؟
_ حتما حرف های زیادی بوده، خیلی ظلم های فاحشی امسال نسبت به من و باشگاه شد، خدا را گواه می گیرم برای حفظ وحدت تیمی و نگران نشدن اعضای تیم سکوت کردم و این کمترین کاری بود که می توانستم انجام دهد.

 

تیتری بود در مطبوعات که به دلتان بشیند؟ ترجیحا در مورد خودتان…
_ زیاد اهل مطالعه روزنامه ها نیستم، این خیلی هم بد است. بنابراین تیتر خاصی در ذهنم نیست.

 

جایی بوده که شما را نشناسند؟
_ خیلی جاها…

 

آن لحظه دوست نداشتید شما را بشناسند؟
_ نه من 8 سال در شورای شهر بودم اما ممکن است همسابه بغلی مرا نشناسد.

 

شعری هست که با خودتان همیشه زمزه کنید؟
_ فرمانده گردان ما شهید داوود حیدری زیاد اهل شعر و ادبیات نبود اما یک شعری را همیشه می خواند:
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است
دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است
سال 65، یک ترکش آمد و سر ایشان را از گردن جدا کرد…

 

وقتی ناراحت هستید به کدام یک از معصومین توسل می کنید؟
_ من سعی می کنم زیارت عاشوران بخوانم، به کربلا، امام حسین (ع) و حضرت ابولفضل اردات خاصی دارم.

 

یادتان هست نوروزی 80 کجا بودید؟
_ نه یادم نیست.

 

در ماشین معمولا رادیو گوش می دهید یا موزیک؟
_ معمولا یا رادیو ورزش گوش می کنم یا نوارهای مذهبی.

 

بهترین عیدی شما به هواداران پرسپولیس چیست؟
_ همانطور که آقای دایی گفتند یکی از سه جام لیگ، جام حذفی یا جام باشگاه های آسیا…

 

در ثانیه چشمتان را ببندید، اولین تصویری که مقابل چشمتان شکل می گیرد چیست؟
_ معمولا یاد شهدا…

 

تا به حال سبزه سبز کرده اید؟
_ خیر

 

با ترافیک چه می کنید؟
_ فکر می کنم ما کمی در شورای شهر مقصر هستیم، فکر می کنم ترافیک فصلی است که می توان با فرهنگ سازی آن را کم کرد.

 

بهترین پاس گل را در زندگی چه کسی به شما داده است؟
_ برادر بزرگترم که همیشه راهنمای من بودند. بعد از فوت پدرم مثل یک پدر از من حمایت کرد.

 

انتهای گزارش اختصاصی مرجع خبری پرسپولیس

 

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)