مرجع خبری پرسپولیس : روزهاي سرخ اميرحسين فشنگچي هميشه پر بود از انتقاد؛ گاه بر او و گاه در حمايتش. فشنگچي روزي كه آمد همه بر دايي تاختند كه اين پرحاشيه را چرا به پرسپوليس آورده و بعد از آن، هدف همه انتقادهايشان خود سرمربي بود كه چرا اولين تعويض هر بازي را به تكرار، نوشته به نام شده مهره‌اش و او را روي نيمكت مي‌سوزاند.

خود فشنگچي اما مثل يك حرفه‌اي، هرگز لب به گلايه باز نكرد و امروز مي‌گويد كه آن تلخي‌ها را الگويي كرده پيش رويش براي لمس تجربه‌هاي تازه با پرسپوليس.

اين روزها خيلي كم مصاحبه مي‌كني؛ دليل خاصي دارد؟
كلا دوست دارم دور از حاشيه باشم و كمتر حرف بزنم. مصاحبه هم كه مي‌كنيم هر چه مي‌گوييم يك چيز ديگر مي‌نويسند.همين يك هفته پيش از قول من نوشتند كه اگر دايي نباشد من هم از پرسپوليس مي‌روم و اصلا نمي‌دانم اين حرف را از كجا آورده بودند.

چطور؟

اين حرف را نزده بودي؟
معلوم است كه نه. من بازيكن پرسپوليس هستم. يك فصل ديگر قرارداد دارم و سرباز اين باشگاهم. تنها هدفم كمك كردن به پرسپوليس است و مي‌خواهم امسال خيلي بهتر از فصل پيش باشم.

فصل سختي را با پرسپوليس گذراندي؛ اينطور نيست؟
سخت كه چرا؛ واقعا سخت بود و فراز و نشيب زيادي داشتيم ولي خدا را شكر كه آخرش قهرمان شديم.

با شرايطي كه پرسپوليس داشت رسيدن به قهرماني را تصور مي‌كرديد؟
خب ما توي ليگ و ليگ قهرمانان مشكل داشتيم و به نتيجه نرسيديم اما اواخر فصل ديگر همه تمركزمان را گذاشتيم روي جام حذفي. كار خيلي سختي هم داشتيم و چهار تيم ليگ برتري فوق‌العاده را برديم و خوشحالم كه با قهرماني دل هواداران را شاد كرديم.

قبول داري خيلي زود از ليگ دست كشيديد؟
توي ليگ به نظر من شايد تيم‌هاي ديگر انگيزه‌شان از ما بيشتر بود. ما فقط جام مي‌خواستيم و مثل سپاهان هم خيلي از ما فاصله گرفت و ترجيح داديم توان‌مان را بگذاريم روي جام حذفي.

اما با حريفاني كه در جام حذفي داشتيد اين كار ريسك بزرگي بود و شايد جواب نمي‌داد!
ريسك بود ولي راه ديگري نداشتيم. بايد روي جام حذفي تمركز مي‌كرديم و قهرمان مي‌شديم چون توي ليگ امتيازهاي زيادي را به‌خاطر بدشانسي و بي‌دقتي خودمان از دست داده بوديم و آنجا شانس قهرماني نداشتيم.

از خودت چطور، راضي بودي؟
بازي كردن در پرسپوليس واقعا با بقيه تيم‌ها فرق دارد. حواشي و فشاري كه از جانب هواداران وارد مي‌شود كار را خيلي سخت مي‌كند. خودم فكر مي‌كنم براي فصل اول بد نبودم ولي مطمئن باشيد فصل بعد از اين بهتر هم مي‌شوم.

يادم هست در ميانه‌هاي فصل يك بار گفتي فكر نمي‌كردي بازي كردن در پرسپوليس اينقدر سخت باشد؛ چطور توانستي با شرايط كنار بيايي؟
بالاخره شرايط خيلي سخت است. در تيم‌هاي ديگر نهايت 5-4 بازي پخش مستقيم مي‌شود ولي اينجا در همه بازي‌ها دوربين هست. طول مي‌كشد تا بازيكن با شرايط وفق پيدا كند. امسال هم توي باشگاه مشكل زياد بود ولي خيلي اميدوارم كه با استفاده از تجربه‌هاي امسال بتوانم براي پرسپوليس مفيدتر باشم.

خيلي‌ها امسال انتقاد كردند كه از فشنگچي صبا دور شده‌اي؛ اين را خودت قبول داري؟
خب آره. اعتقاد دارم هنوز آن شرايط صددرصد را ندارم. براي بازي كردن در تيمي مثل پرسپوليس بايد تجربه زيادي داشته باشي. من استرس زياد داشتم و اين استرس در بعضي بازي‌ها جلوي آن همه تماشاگر خيلي بيشتر مي‌شد. درست است كه شرايط قبلي را نداشتم ولي به نظرم بد هم نبودم و تا جايي كه توانستم، سعي كردم به پرسپوليس كمك كنم.

تعويض‌هاي تكراري‌ات هم هميشه مورد انتقاد بود؛ همه مي‌گفتند تعويض فشنگچي هديه دايي است به حريفان پرسپوليس.
من هنوز نمي‌دانم چرا در 5 بازي آخر روي نيمكت نشستم. نمي‌دانم، شايد تفكر دايي موقع تعويض خودم را نمي‌دانستم. شايد فكر مي‌كرده جانشين من بهتر به پرسپوليس كمك مي‌كند. بالاخره هر مربي يك تفكري دارد و هيچ‌وقت تصميمي نمي‌گيرد كه به تيمش ضرر بزند.

از دايي ناراحتي؟
نه، به هيچ‌وجه. دايي يك مربي بزرگ و آدم بزرگي است و من هم هرگز مشكلي با او نداشته و ندارم. قهرماني امسال هم مال اوست.

فكر مي‌كني اگر بيشتر از اين فرصت بازي داشتي اتفاق ديگري مي‌افتاد؟
من به خودم مطمئن بودم. شما مي‌دانيد يك بازيكن وقتي در تيم خودش نيمكت‌نشين است كه فيكس تيم ملي نمي‌شود. اگر بازي مي‌كردم شرايط خيلي فرق مي‌كرد. احساسم اين است كه در بازي با سپاهان وقتي به زمين رفتم بد نبودم و در بازي با فولاد هم پاس گل دادم. اگر در دو بازي فينال هم از اول در زمين بودم شايد مي‌توانستم سرمربي تيم ملي را متقاعد كنم. البته اين نظر شخصي من است و هنوز نه چيزي تمام شده و نه اتفاقي افتاده. اگر خوب باشم حتما به تيم ملي دعوتم مي‌كنند.

شرايط خاص پرسپوليس در نيمكت‌نشيني‌هايت چقدر تاثير داشت؟
خب بي‌تاثير نبوده. همان اول فصل كه من آمدم همه مي‌گفتند فشنگچي پرحاشيه است و چرا او را گرفتيد. در حالي كه من هرگز با پرسپوليس به حاشيه نرفتم و تيم خوب و يكدلي هم داشتيم.

البته اين يكدلي يك جاهايي از دست رفت!
بله، يك جاهايي از دست رفت ولي دوباره درست شد. به نظر من امسال در پرسپوليس چند دستگي نداشتيم و حداقل اينكه از خيلي تيم‌ها يكدل‌تر و يكدست‌تر بوديم.

پرسپوليس در هفته‌هاي آخر خيلي عوض شده بود، همه‌اش انگيزه قهرماني در جام حذفي بود يا چيز ديگري؟
صددرصد اين انگيزه بود. امسال روي بعضي‌ها خيلي فشار بود. 5-4 باخت كه توي ليگ آورديم همه انتقاد كردند و گفتند پرسپوليس خوب بازي نمي‌كند. از بيرون هم فشار زيادي روي تيم بود و همين‌ها به ما انگيزه داد كه هم‌قسم شويم تا جام بگيريم و حرف و حديث‌ها تمام شود.

واقعا مشكل پرسپوليس چه بود؟
به نظر من مشكل خاصي نبود و فكر مي‌كنم پرسپوليس اصلا بد بازي نمي‌كرد…

اما يك جاهايي خيلي بد بود!
ـ‌ نه، نه. ما بد بازي نمي‌كرديم، بد نتيجه مي‌گرفتيم. يك بدي داشتيم و آن اين بود كه ما بازي مي‌كرديم و حريف‌ها نتيجه مي‌گرفتند. آخرهاي فصل ياد گرفته بوديم كه نتيجه‌گرا باشيم و مي‌خواستيم فقط امتياز بگيريم. الان را ببينيد؛ كسي نمي‌آيد بگويد چرا در فينال جلوي ملوان دفاع كرديد و باختيد، همه مي‌گويند پرسپوليس قهرمان شد.

اين انتقاد هم بود كه فاصله نيمكت پرسپوليس با بازيكنان فيكس خيلي زياد است، با آن موافقي؟
نظر شخصي من هم همين است. پارسال تفاوت فيكس‌ها و نيمكت‌نشين‌ها خيلي بود. در هر صورت يكسري‌ها خيلي كم بازي كردند و به يكسري اصلا بازي نرسيد. نه اينكه به‌خاطر بد بودن بازي نكرده باشند اما تغييرها خيلي كم بود. شايد بتوانيم بگوييم پارسال فقط 14 نفر براي پرسپوليس بازي كردند و اين خيلي به تيم فشار آورد. خستگي روحي و بدني خيلي اذيت‌مان كرد.

از پرسپوليس اين فصل چه پيش‌بيني داري، فكر مي‌كني دردسرهاي قبلي تكرار شود؟
فكر مي‌كنم امسال تيم بهتري داشته باشيم. ان‌شاءا… امسال يك تيم خوب بسته شود و بچه‌هاي جديد كه مي‌آيند كمك كنند. خود من هم سعي مي‌كنم مثل سال‌هاي قبل و بهتر از فصل پيش باشم تا يك تيم قوي داشته باشيم. من هميشه معتقدم پرسپوليس و استقلال كه قوي باشند تيم ملي هم قوي‌تر است و ما مي‌توانيم مردم را با فوتبال ملي آشتي بدهيم.

فكر مي‌كني از اين بازي‌هاي ملي خودت هم سهمي داشته باشي؟
اميدوارم كه اينطور باشد. اين دفعه دوم بود كه به تيم ملي دعوت شدم و بي‌دليل خط خوردم. دفعه اول روزي كه آمدم پرسپوليس، دعوت شدم و بعد گفتند در ليست نيستم و اين دفعه هم كه بدون تمرين خط خوردم. اميدوارم اين دفعه كه دعوت مي‌شوم بتوانم به حقم برسم.