هیچ تیمی جز پرسپولیس در حد نام او نیست

مرجع خبری پرسپولیس : ساعت دارد به چهار صبح نزديك مي‌شود كه اتومبيلي جلوي ساختمان باشگاه پرسپوليس متوقف مي‌كند. سرنشينانش حامل نامه‌اي مهم هستند كه قرار است در پايان ضرب‌الاجل كميته فني باشگاه، تحويل دبيرخانه شود.

 

به قول خود صاحب اين نامه كه بارها در چنين شرايطي با مثال آوردن و مقايسه كردن فوتبال ايران و اروپا، حرف‌هايش را به كرسي نشانده، كجاي دنيا را سراغ داريد كه نامه سرمربي (يا گزينه سرمربيگري) باشگاه را ساعت چهار بامداد به دفتر باشگاه تحويل داده باشند يا بدهند

 

بي‌شك اين اتفاقي است كه تنها، آن هم بي هيچ قيد و شرطي، در ايران رخ مي‌دهد. علي دايي پاسخ كميته فني پرسپوليس جهت جوابگويي به دعوت آنها براي همكاري بي‌قيد و شرط با سرپرست باشگاه را به آخرين ثانيه‌هاي وقت دوازده‌ساعته موكول كرد تا در اين نبرد هم از آخرين لحظات در دسترسش استفاده برده باشد.

 

 

نبردي كه با حواله كردن همكاري آينده بين دايي و پرسپوليس، به معرفي هيات مديره و انتخاب مديرعامل، به سادگي به سود جناح باشگاه‌نشين خاتمه يافت تا هم حميد استيلي به آرزوي چندساله‌اش مبني بر بازگشت به پرسپوليس و نفر اول كادر فني شدن در اين تيم برسد و هم علي دايي، گلزن‌ترين فوتباليست جهان و يكي از گزينه‌هاي هميشگي مربيگري (طي اين سال‌ها) براي نشستن روي نيمكت‌ تيم‌هاي بزرگ، بي‌تيم بماند.

 

گرچه از چند روز پيش و زماني كه دايي در رختكن استاديوم تختي انزلي، آب پاكي را روي دست پرسپوليسي‌ها ريخت و از جدايي‌اش از قرمزها خبر داد، محمدرضا ساكت، مديرعامل باشگاه سپاهان مذاكراتش را براي بردن دايي به اصفهان آغاز كرده بود ولي يكي دو هفته كه گذشت، ناگهان لوكا بوناچيچ سر از نصف‌جهان در آورد و دوباره سرمربي تيمي شد كه يك بار آنها را به جام باشگاه‌هاي جهان رسانده بود.

 

دايي البته هنوز در اسپانياست و غبار خستگي‌ ناشي از يكي دو فصل سخت و طاقت‌فرسا را از تن مي‌گيرد ولي سايه‌اش بي‌ترديد روي سر مربيان تمام تيم‌هاي ليگي سنگيني مي‌كند. اينكه دايي بي‌تيم بماند، البته مساله غيرعادي و عجيبي نيست. او يكبار ديگر و بعد از ماجراهاي هشتم فروردين 88 و شكست تلخ تيم ملي ايران از عربستان در استاديوم آزادي هم با فوتبال فاصله گرفت تا اينكه در عاشوراي همان سال، دوباره با سرمربيگري پرسپوليس به فوتبال بازگشت اما دوري او در آن دوران از فوتبال، دوري تقريبا خود‌خواسته‌اي هم به شمار مي‌رفت تا شرايط را براي بازگشت قدرتمندانه بازيكن محبوب فوتبال كشورمان آماده كند ولي اوضاع امروز علي دايي، اوضاع متفاوت‌تري است.

 

 

در حال حاضر، تيم‌هاي اول تا هفتم ليگ‌برتر فصل گذشته يعني سپاهان (لوكابوناچيچ)، استقلال (پرويز مظلومي)، ذوب‌آهن (ابراهيم‌زاده)، پرسپوليس (حميد استيلي)، تراكتورسازي (امير قلعه‌نويي)، فولاد (مجيد جلالي) و مس (صمد مرفاوي) كه طي فصل گذشته هم تنور رقابت بالاي جدول ليگ را گرم مي‌كردند، مربي دارند و مربيانش هم داراي وضعيتي هستند كه يا قراردادهاي تازه‌اي با آنها بسته‌اند و يا با تيم‌هايشان تمديد كرده‌اند و مجيد صالح هم با قرارداد بستن با سايپا،‌ احتمال بازگشت دايي به تيم سابقش را به صفر رسانده است. تيم‌هاي ديگر حاضر در ليگ برتر هم بعيد است كه بتوانند دل علي دايي را براي مربيگري به دست بياورند و اندك جاذبه‌اي براي شهريار داشته باشند. بنابراين، آنچه كه نزديك به ذهن به نظر مي‌‌رسد، آلترناتيو بـــــودن شــهريــار براي مربيگري در تيم‌هاي بزرگي است كه احتمال دارد طي هفته‌هاي آغازين فصل تازه، نتوانند نتايج مناسبي بگيرند.

 

از سـوي ديـگـر، پـرسپوليسي بودن دايي، آمدن حميد استيلي به جاي او و نحوه رقم خوردن اين جابه‌جايي، دايي را به منتقد احتمالي پرسپوليس تبديل خواهد كرد و رسانه‌ها را به مشتري هميشگي‌اش براي به دست آوردن انتقاد تبديل مي‌كند كه مي‌خواهند پاي حرف‌هاي دايي بنشينند و درد دل‌هاي او را گوش كنند.

 

آيا دايي مي‌تواند روزهاي دور از فوتبال را تحمل كند؟ آيا دايي مي‌تواند با رفتن به يكي از تيم‌هاي نيمه پاييني فصل گذشته جدول ليگ، شگفتي تازه‌اي (مثل هميشه) خلق كند؟ آيا دايي مي‌تواند براي بار دوم، بي‌تيم ماندن را تحمل كرده و چند ماهي را بيرون گود بنشيند تا جا براي مربيگري او در يك تيم بزرگ خالي شود؟ يا اينكه هيچ‌كدام از اين سوالات با جواب مثبت روبه‌رو نخواهد شد و علي دايي با تغيير مسير دادن در زندگي حرفه‌اي‌‌اش، نيمكت كنار زمين را رها خواهد كرد و ورود به دنياي مديريت را  پيش خواهد گرفت؟

 

 

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)