مرجع خبری پرسپولیس : از کارلوس آلبرتو پریرا تا علی دایی و سلطان !

پرسپوليس بار ديگر همان شعار معروف پرزيدنت اوباما يعني ” تغيير” را سر مي دهد.  صحبتها در مورد ” تغيير” است و قرار بر تغييرات گسترده در پرسپو ليس گذاشته اند.

 از سوي منابع نزديك به حسين هدايتي شنيده مي شود كه او با واسطه هائي كه گويا عنوان نموده اند از مردان اطراف كارلوس آلبرتو پريررا سرمربي اسبق تيم ملي برزيل هستند صحبتهائي نموده تا سال آينده هدايت تيم پرسپوليس را بر عهده بگيرد!! در سوي ديگر جناح سنتي خواه انصاري فرد به دنبال دست آويختن به همان طناب كهنه اسطوره سوزي است و در اين راه بنا بر همان راههاي قديمي و كهن نامهائي چون علي دائي و علي پروين به گوش مي رسد و مي خواهند اين زوج نه چندان مناسب در كنار يكديگر را به پرسپوليس بكشانند و بقيه اعضاي هيئت مديره پرسپوليس نظير فرخزادي و آخوندي و… همچنان در سكوت و يا در تكذيبيه ها غرقه هستند و در اين ميان بي نوا پرسپوليس و طرفدارانش است كه بايد نظاره گر اين خيمه شب بازي ها باشند و كسي نپرسد كه چرا بايد اين همه تغيير در تيم پرسپوليس داده شود در حاليكه  در اخبار در اين مورد خلاف اين روش عنوان مي شود .

در همين راستا از قول يوهان كرايوف اسطوره بزرگ فو تبال جهان مي خوانيم كه او به شدت از تعيير 11 مربي در طول 12 سال گذشته در تيم آژاكس گله مند بوده و معتقد است آن چيزي كه در آژاكس بايد تغيير كند ساختار هاي مديريتي و معيار هاي انتخاب سر مر بي است. او به درستي اشاره به نكته حساسي مي كند و اذعان مي دارد تيمي چون آژاكس كه سرمنشا مربيان بزرگي در فوتبال چون رينوس، ميشل و لويز ون گان و استوان كواچ و … بوده اند اگر در طول 12 سال صاحب 11 تغيير شده و موفق هم نيست به طور حتم داراي مشكلات مديريتي است. در همين مقوله روته مولر مدرس بر جسته فيفا اظهار نظري مشابه دارد.

 او نيز معتقد است كه شعار ” تغيير”  فقط براي نيمكت مربيان بايد از ذهن مديران باشگاهها پاك شود. از ديد رو ته مولر ” ثبات مربيان آرزوي بزرگي است ” و اين مسئله در مورد پرسپوليس هم صدق مي كند. پرسپوليس چه به قهر ماني در جام حذفي برسد و يا نرسد نمي تواند تمامي تقصير ها را به گردن وينگادا بياندازد.

 لو وينگادا سرمربي پر تغالي تيم پرسپوليس مربي ناشناسي نيست او روز گاري بعنوان يكي از گز ينه هاي مطرح نيمكت سر مربيگيري تيم ملي ايران مطرح مي شد. و ينگادا در عربستان كار نامه موفقي داشت و اين تيم را قهرمان جام ملتهاي آسيا در 1996 و  عامل صعود اين تيم به مسابقات جام جهاني 1998 فرانسه در حالي شد كه همگان شاهد بوديم علي رغم كاستي هاي بي شمار در برابر تيم ملي ما از بعد بازيكن توانست چگونه تيم ملي ما را مقهور نمايد.

 او از مكتب ارو پاي غربي به ايران آمده است و بايد گفت در انتخاب بازيكنان و شرايط تيم هيچ نقشي نداشته است. وينگادا مربي رسانه اي نيست او بسيار كم حاشيه مي سازد و كمتر با ستارگان تيمش در گيري دارد. حال او را در كنار انتخابهاي جناح سنتي و به اصطلاح مدرن هيئت مديره بگذاريد: آيا كارلوس آلبرتو پريرا مربي موفقي مي تواند براي پرسپوليس باشد ؟

همگان مي دانند كه او يك مربي محتاط و نتيجه گرا و تدافعي است او حتي با ستارگاني چون كاكا و رو نالدينيو و روبينيو و رونالدو  هم فو تبال را به صورت تدافعي بازي مي كند. او در تيمهاي باشگاههي كمتر موفق بوده و كارنامه او در فو تبال آسيا و حضور در تيمهائي چون كويت و عربستان سعودي و حتي در آفريقاي جنوبي چندان قابل اعتنا نيست. پريرا در سال 1994 با به به تو و رو ماريو و دونگا و… قهرمان جام جهاني شد اما بسياري معتقدند كه او در آن بازي هاي بيشتر فاكتور شانس را بر خوردار بود.

 او مرد بازي با ستار گان بزرگ بوده و همواره در جنگهاي مطبوعاتي بي تحمل مي گردد حال با توجه به اين شرايط، حضور او در ايران منطقي است ؟ حتي اگر تصور كنيم او به ايران بيايد و شرايط ما را بپذيرد و آن بازيهائي كه با تيمهاي آفريقاي جنوبي و كويت و عربستان آورد بر سر تيم ما نياورد آيا حاشيه هاي او قابل جمع آوري است ؟ سيستمهاي تدافعي او مي تواند براي پرسپوليسي كه او مي سازد و هيچ از بازيكنانش نمي شناسد منطقي جلوه مي كند ؟

 او كه با ستار گان زيادي دچار مشكل بود با ستاره هاي پرسپوليس بي تقاوتي خواهد كرد ؟ داستان علي دائي چگونه است ؟ همگان مي دانند علي دائي مرد محبوبي در پرسپوليس نيست او مردي است كه حتي رو ته مولر نيز اذعان داشته در توانائي هاي مر بيگري او بايد شك نمود. آيا دائي مي تواند با سيل طر فداران پرسپو ليس مدارا كند ؟آيا او كه  هيچگاه با حواشي نتوانسته است مديريت نمايد در پرسپوليس دوام مي آورد ؟ معيارهاي دائي از بعد مر بيگري را همگان ديده اند او در سايپا و تيم ملي به هيچ عنو ان مربي خلاق و نوع گرا و مستعد از بعد توانائي هاي فني مربي گري نشان نداد او يك مربي ضد ستاره ها است و اين مسئله دقيقا با جنسيت پرسپوليس در تضاد هست حال با جميع اين نكته ها آيا با زهم به بهانه شعار ” تغيير” اين آوار را بر سر پرسپوليس بريزيم ؟ براستي پرسپوليس او با دائي كي به ساحل آرامش مي رسد ؟ شايد جواب اين مسئله بسيار آسان باشد و با يك تر كيب دو كلمه اي  ” هيچ وقت” بتوان پاسخ درستي به اين  سوال داد

 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)