مرجع خبري پرسپوليس: هافبك مشهدي پرسپوليس امروز از مرز 30 سالگي عبور مي‌كند. خودش مي‌گويد كم‌كم دارد پير مي‌شود؛ البته از 30 تا 120 سالگي هنوز 90 سال باقيست. با حسين بادامكي از اين گذر عمر صحبت كرديم تا رسيديم به داربي 71 سرخابي‌ها…؛ بد نيست با ما همراه باشيد.


بدون صغرسن متولد چه سال و روز و ماه هستي؟

 

باور كنيد بدون صغرسن متولد 22/6/1360 هستم.

 

يعني شناسنامه پاك و دست نخورده‌اي داري؟
صددرصد شناسنامه‌ام پاك است.


30 سالگي چطور است؟
خوب است و حسابي خوش مي‌گذرد.

 

پس رنج بردي در اين سال 30 يا نه؟
خب هم روزها و خاطرات خوب در اين 30 سال داشته‌ام و هم بر عكس…!

 

حالا روزها و خاطرات خوب بيشتر بوده يا روزها و خاطرات بد؟
سعي كرده‌ام خوبي‌ها را بيشتر ببينم.

 

در اين 30 سال از زندگي چه ديده‌اي؟
عمر رفته را مي‌بينم. فكر كنم دارم پير مي‌شوم.

 

30 سالگي و پيري؟! هنوز تا 120 سالگي 90 سال فرصت زندگي داري؟
براي فوتباليستي كه از مرز 30 سالگي عبور مي‌كند، انگار وارد سن پيري مي‌شود.

 

خب اين كه گفتي عمر بازيگري است و تفاوت دارد؟
چه پير باشيم چه جوان، عمر فوتبالي هم تمام مي‌شود.


از اين 30 سال، چند سالش را دنبال توپ دويده‌اي؟
اگر از روزي كه فوتبال گل كوچك با بچه محل‌ها را شروع كردم حساب كنم، 20 سال مي‌شود كه دنبال توپ مي‌دوم.

 

به توپ رسيدي؟
خير، هنور نرسيده‌ام.

 

حالا بيشتر دوست داري به توپ برسي يا زندگي‌ات توپ شود؟

زندگي‌ات توپ باشد بهتر است.

 

حالا زندگي‌ات توپ شده؟
بله، منتهي شبيه توپ بدمينتون!

 

به اهدافي كه در فوتبال داشتي رسيدي؟
در عمر فوتبالي‌ام از خودم بيشتر انتظار داشتم.


چه انتظاراتي؟
مثلا لژيونر شدن و يا حضوري پرثمر در تيم ملي كه محقق نشد.

 

لژيونر مثلا رئال؟
البته رئال را دوست دارم، اما بازي در تيم‌هاي مطرح اروپايي براي همه جذابيت دارد.

 

يك سوال ويژه؛ چرا در سال‌هاي اخير رئال شما مدام مقابل بارساي ما بدجور مغلوب مي‌شود؟
اين به خاطر قدرت برتر بارسلونا است.

 

اين يك اعتراف است؟
خير، اين طور گفتم تا شما بارسايي‌ها خوشحال شويد.

 

چه عواملي باعث شد به آرزوهاي فوتبالي‌ات نرسي؟
به جز عوامل بيروني، به طور حتم خودم ايراداتي داشته‌ام كه به آرزوهايم نرسيده‌ام.

 

انتخاب اشتباه داشته‌اي؟
انتخاب اشتباه خير، تفكر حرفه‌اي نداشته‌ام. مثلا احساس و تفكري كه الان دارم را اگر پنج، شش سال پيش داشتم، مي‌توانستم به خيلي از خواسته‌هايم برسم.

 

روزي كه به تيم ملي رسيدي شرايط خوبي داشتي، چه شد كه آن روند ادامه پيدا نكرد؟
بله، در تيم ملي بازي كردم و به كره جنوبي هم گل زدم، اما همان طور كه گفتم عدم تفكر حرفه‌اي من را از چيزهايي كه لياقتش را داشتم، دور كرد.

 

از ابومسلم خبر داري؟ دلت برايش تنگ نمي‌شود؟
مگر مي‌شود دلم براي تيمي كه من را به فوتبال ايران معرفي كرد تنگ نشود؟! ياد، نام و خاطره ابومسلم هميشه در قلب من زنده است و الان كه به اين حال و روز درآمده، جز افسوس خوردن كاري نمي‌توانم برايش انجام بدهم.

 

كدام يك از مربياني كه با آنها كار كرده‌اي، بيشتر در مطرح شدنت تاثيرگذار بودند؟
از همه مربياني كه برايم زحمت كشيدند كمال تشكر را دارم، اما جا دارد تشكر ويژه‌اي از فرهاد كاظمي داشته باشم كه در ليگ برتر به من فرصت بازي كردن داد. البته اكبر ميثاقيان من را به ابومسلم آورد.


از شوك‌هاي معروف اكبر آقا چيزي نصيبت شده؟
بله، شوك‌هاي اكبرآقا به من هم رسيده؛ هر چند اكبر آقا خودش شوك است. البته ايشان واقعا دوست داشتني است.


ششمين فصل حضورت در پرسپوليس را سپري مي‌كني؛ كدام فصل با كدام مربي برايت جزو بهترين و بدترين فصول بوده است؟
ليگ هشتم با نلو وينگادا بدترين دوره حضورم در پرسپوليبس بوده آن فصل هم مصدوم شدم كمتر فرصت بازي نصيبم شد و هم اين كه مسايلي اتفاق افتاد كه نبايد مي‌افتاد. ليگ ششم با دنيزلي، ليگ هفتم و اين دو فصل اخير جزو بهترين روزهايي بود كه در پرسپوليس گذراندم.

 

شماره‌هاي مختلفي در پرسپوليس به تن كردي؛ اما فكر كنم نحسي شماره «7» بدجور اذيتت كرد؟
با پيراهن شماره «8» وارد پرسپولبيس شدم كه روزهاي خوبي برايم رقم زد. بعد از آن شماره «7» را انتخاب كردم. برخلاف صحبت شما اعتقاد دارم مسايلي كه آن زمان برايم رقم خورد به خاطر شماره «7» و اين حرف‌‌ها نبود. وينگادا به نوع فوتبال من اعتقاد نداشت. در كل هر سه شماره‌اي كه در پرسپوليس پوشيدم را دوست دارم، اما اين دو سال اخير با شماره «11» بهتر كار كردم.

 

ابتداي فصل به حميدرضا علي‌عسگر توصيه‌اي بابت پيراهن شماره «7» نكردي؟
نيازي به صحبت نبود. پوشيدن پيراهن شماره «7» پرسپوليس باعث افتخار است.

 

حساب گل‌هايي كه براي پرسپوليس زده‌اي را داري؟
خير، اما فكر نكنم گل‌هاي زيادي براي پرسپوليس زده باشم.

 

حداقل قشنگ‌ترين گل‌هايت را كه مي‌تواني بگويي؟
قشنگ‌ترين گل‌هايم براي پرسپوليس، يكي همين كه امسال به ملوان زدم. تا به حال سه گل هم به استقلال اهواز زده‌ام كه هر سه گل قشنگ بوده است.

 

از لحاظ تيمي، كدام فصل بيشتر به نظر تو دلچسب بوده است؟
ليگ هفتم كه با قهرماني خاتمه پيدا كرد خوب بود. غير از سال 1387، دو فصل اخير هم فضاي شادابي بر تيم حاكم بود.

 

به پرسپوليس تا اين جاي كار چه نمره‌اي مي‌دهي؟
شخصا ترجيح مي‌دهم از اين به بعد به پرسپوليس نمره بدهم.

 

چه شد كه در بازي با ذوب‌آهن بيدار شديد و شمايي از پرسپوليس زلزله‌وار به نمايش گذاشتيد؟
ما از روز اول هم بيدار بوديم، البته عدم‌هماهنگي كامل باعث شد كه ابتداي فصل به آن نتايجي كه مد نظر داشتيم نرسيم.

 

بازي برابر ذوب‌آهن را چطور ديدي؟ مستحق پيروزي بوديد؟
شكر خدا بازي خوبي از كار درآمد. چون هم ما و هم ذوب‌آهن فوتبال بازي كرديم و فكر مي‌كنم چه حاضران در ورزشگاه و چه بينندگان تلويزيوني، از تماشاي اين ديدار لذت بردند. در اين بازي موقعيت‌هاي زيادي ايجاد كرديم، اما در كسب سه امتياز شانس كافي نداشتيم. با اين حال خوشحالم طوري بازي كرديم كه همه از آن راضي بودند.

 

دو بار از حريف عقب افتاديد، اما هرگز شكست را باور نكرديد؟
خب ما به عنوان بازيكنان تيم فهميده‌ايم كه هواداران چيزي جز پيروزي از ما نمي‌خواهند. به همين خاطر بازيكن پرسپوليس دو برابر بازيكن حريف انرژي مي‌گذارد. اسم تيم ما پرسپوليس است و نبايد بازنده باشد. برابر ذوب‌آهن با وجود اينكه عقب افتاديم، تا آخرين ثانيه به دنبال پيروزي بوديم.

 

كدام دقايق بازي، پرسپوليس واقعي بوديد؟
به نظر من ما همه دقايق پرسپوليسي بازي كرديم. ما پا پس نگذاشتيم. تنها قسمت تلخ كار اين بود كه در حال حمله بوديم و گل دوم را خورديم. با اين حال سرد نشديم و ديديد كه چطور جبران كرديم.

 

در اين بازي ترسي از مصدوميت، سه‌اخطاره شدن و از دست دادن داربي نداشتيد؟
به هيچ عنوان، شايد طبيعي باشد كه بازيكن دو اخطاره مواظب باشد بازي بعدي را از دست ندهد، اما پرسپوليس مقابل ذوب‌آهن جنگيد و هيچ‌كس كم‌كاري نكرد. اين بازي در جاي خودش مهم بود و داربي هم در جاي خودش قابل اهميت است.

 

يك موقعيت گلزني را از دست دادي كه بلافاصله هم‌تيمي‌ات آن را جبران كرد.
بله، در هر بازي چند موقعيت گلزني به دست مي‌آورم و برابر ذوب‌آهن هم يكي از آن فرصت‌ها بود كه متاسفانه گل نشد. هر چند زحمت به ثمر رساندن توپ ارسالي‌ام را رضا نورمحمدي كشيد و نگذاشت تلخي گل نشدن آن توپ زياد در دلم باقي بماند. اي كاش بدشانسي‌ها زودتر دست از سرم بردارد تا بتوانم مثل بازي اول دل هواداران را شاد كنم.

 

سه گل زيبا در كارنامه‌ات به آبي‌هاي اهواز زده‌اي، آيا نوبت آبي‌هاي تهران نشده كه ضرب شستت را ببينند؟
چرا، اگر خدا بخواهد اين‌بار نوبت استقلال تهران خواهد بود. هر بازيكني دوست دارد در اين بازي گلزني كند، چون اسمش در تاريخ ثبت مي‌شود. من هم اگر با صلاحديد آقاي استيلي در تركيب قرار بگيرم، اول سعي مي‌كنم پرسپوليس به موفقيت برسد، بعد از آن اگر شد گلزني كنم.

 

در دوران فوتبالت از داوري‌ها ضربه خورده‌اي؟
نه، مورد خاصي به ياد ندارم.


چند داور مشهدي داريم؟
دو داور، محسن تركي و محسن قهرماني از همشهري‌هاي خوب من در ميان داوران هستند.


تا به حال براي تو پارتي‌بازي كرده‌اند؟

نه اتفاقا، سختگيري بيشتري هم به خرج داده‌اند.


محسن تركي تا به حال دو مرتبه در داربي سوت زده، حالا به نظر مي‌رسد نوبت محسن قهرماني است.
به اعتقاد من محسن قهرماني لياقتش را دارد. او از جمله داوراني است كه تا الان به حق خود نرسيده است.

 

اين را مي‌گويي كه در داربي به تو كارت ندهد؟
خير، از كارت گرفتن نمي‌ترسم. شش هفته از ليگ مي‌گذرد كه كارت نگرفته‌ام، به اميد خدا از اين به بعد هم كارت نخواهم گرفت.


يك صحنه برابر ذوب‌آهن پيش آمد كه اوت مال حريف بود، اما شكوري سريع توپ را پرتاب كرد. محمد نوري پاس داد و علي‌عسگر هم نزديك بود گل بزند، اگر اين توپ وارد دروازه و گل مردود مي‌شد، چه مي‌كرديد؟
واقعيت اين است كه آن لحظه متوجه ماجرا نشدم. بعدا فهميدم شكوري چه زرنگي به خرج داده است. فكر كنم اگر آن توپ گل مي‌شد، ديگر داور نمي‌توانست آن را مردود اعلام كند. راستش نمي‌دانم چه مي‌شد.

 

راستش را بگو، از اول پرسپوليسي بودي؟
باور كنيد پرسپوليسي بودم. حتي زماني كه يك بازي شكست مي‌خورد، گريه مي‌كردم.


تماشاگر داربي هم بوده‌اي؟
خير، هيچ‌وقت فرصتي پيش نيامد كه به عنوان تماشاگر داربي را تماشا كنم.

 

شادي پس از گل در نظر داري؟
خير، هيچ فكري نكرده‌ام. به نظرم مزه شادي پس از گل به بي‌برنامه بودن آن است.

 

برنده داربي هيچ‌وقت در پيش‌داربي شكست نخورده، فكر مي‌كني اين مساله باز تكرار شود؟
نمي‌شود روي پيش‌داربي‌ها حساب كرد، داربي يك بازي متفاوت است. اين چيزي كه گفتيد هم تنها آمار است.

 

چقدر به موفقيت در داربي اميدوار هستيد؟
اميد زيادي به موفقيت در اين داربي داريم، چون خدا را شكر پس از بازي برابر ذوب‌آهن اعتماد به نفس به مجموعه پرسپوليس برگشته است.

 

بازي تراكتورسازي – استقلال راه موفقيت در داربي را به شما نشان داد؟
قطعا ما روي ضربات ايستگاهي كار مي‌كنيم تا نهايت استفاده را از اين ضعف استقلال ببريم، البته اين تنها نقطه ضعف آنها نيست.

 

مهره‌هاي باتجربه يا به قول معروف، داربي‌باز در پرسپوليس بيشتر است يا در تيم مقابل؟
خداوكيلي داربي‌بازهاي ما بيشتر هستند. البته آنها نيز نفرات باتجربه‌اي در اختيار دارند كه اگر بر هيجانات خود غلبه كنند، مي‌توانند در داربي موفق باشند.

 

چه پيش‌بيني از نتيجه داربي داري؟
دوست ندارم پيش‌بيني كنم. سعي مي‌كنم با تمام وجود در زمين تلاش كنم و اگر كري‌خواني هم باشد، در زمين كري بخوانم.

 

مثل دو داربي گذشته نگران اشتباهات داوري نيستيد؟
ان‌شاءا… كه اين‌بار طوري عمل مي‌كنيم كه كار به اشتباهات داوري نكشد.

 

عملكرد خوب تو در بازي‌هاي اخير، دروازه تيم ملي را به سوي تو باز نمي‌كند؟
تمام تلاشم را مي‌كنم كه كارلوس كرش من را نيز در كنار ساير بازيكنان ليگ ببيند. به هيچ‌وجه نااميد نيستم و سعي مي‌كنم هرچه زودتر پيراهن مقدس تيم ملي را بر تن كنم.

 


 

برای ثبت نظرات خود بدون نیاز به تایید عضو کانال تلگرام پرسپولیس نیوز شوید(کلیک کنید)