اینکه با این تدبیر چه میزان پرسپولیس احیاء شود و ماموریت پروین جز آشتی هواداران با مدیران فعلی چه خواهد بود و دیگر اعضاء چه نقشی را برعهده خواهند داشت، مسئله نامعلومی است که در صورت صدور این احکام و آغاز نهمین دوره لیگ برتر فوتبال، مستمراً مشخص خواهد شد.

محمد علی آبادی زمانی برای نخستین بار پا به طبقه چهارم ساختمان سئول سازمان ورزش گذاشت که حجت الله خطیب مدیرعامل پرسپولیس و مدیرکل تربیتبدنی استان تهران بود. خطيب استعفاي خود را تقديم مهندس مهرعليزاده رئيس سابق سازمان تربيت بدني كرده بود كه به دليل اتمام ماموريتش وي موافقت ضمني خود را با استعفاي مديرعامل باشگاه پرسپوليس اعلام كرده بود اما تصميم گيري در اين خصوص را به رياست جديد سازمان تربيت بدني واگذار كرده بود که رئیس جدید سازمان تربيت بدني هم فوراً با استعفاي خطيب موافقت كرد تا بدین شکل تغییر خطیب به نام علیآبادی تمام شود

جانشین خطیب کسی جز برادر کوچک خانواده انصاریفرد نبود. محمدحسن انصاریفرد، خوب شروع کرد اما بخت و اقبال یارش نبود و با نتایجی که به دست آورد، استعغایش که علیالظاهر چندان با رضایت قلبی علیآبادی همراه نبود و خطاب به علی سعیدلو نگاشته شده بود، پذیرفته شد و رئیس سازمان مجبور به انتصاب هیات مدیره و مدیرعامل جدید شد.

حبیب کاشانی به همراه حسن بیادی کنار دست علی سعیدلو قرار گرفت تا این بار با حضور اعضاء شورای شهر که صرفاً در ظاهر از گروه قالیباف به تیم احمدینژاد آماده بودند، پرپولیس تقریباً به شکل کامل سیاسی شود. کاشانی در طول یک سال به هر شکل ممکن توانست باشگاه را اداره کند و در شرایطی که پرسپولیس با حاشیههای فراوانی علیالخصوص کسر امتیاز جنجالی روبرو شد، این تیم در دقیقه 90 قهرمان شد تا کاشانی گل کند.

مدیرعامل پرسپولیس که از این قاعده آگاهی داشت، نه تنها هیچ تیمی در لیگ برتر برای دو دوره پیاپی قهرمان نمیشود، بلکه پس از قهرمانی حداقل یک فصل افت را نیز تجربه میکند و به دلایلی که بخش از آن نیز به تمایلات سیاسی طرفین بازمیگشت، روی کاغذ سفید استعفایش را نوشت و به علیآبادی داد و رفت. رفتن کاشانی از پرسپولیس نیز بیحاشیه نبود و حواشی شبیه به درگیری سازمان تربیت بدنی با فدراسیون فوتبال در دوره دادکان با شدتی به مراتب کمتر به وجود آمد و مباحث و ابهامات مالی مطرح شد که کاشانی تمامی این مسائل را رد کرد.

با رفتن کاشانی نوبت داریوش مصطفوی بود که از زمان استعفایش از دبیرکلی فدراسیون فوتبال بلاشغل مانده بود و در ورزش پست کلیدی نداشت. پیشکسوت استقلال که برای مدتی کوتاه نیز در دوران بازیگری در پرسپولیس پا به توپ شده بود، عنوان سومین مدیرعاملی را به خود گرفت که در طول دوران دولت نهم روی کرسی مدیریت سرخها جلوس کرد. مصطفوی قطبی را با رقمی قابل توجه به پرسپولیس بازگرداند اما نه قطبی توانست کاری از پیش ببرد و نه جانشینانش به نقطه مشخصی رسیدند تا با آغاز شکستهای لیگ برتر، منتقدان با عصبانیت بر وی بتازند و با رفتن قطبی و مشخص شدن رقم قرارداد عملاً کلید برنامه رفتنش زده شود.

سرانجام با بالا گرفتن اختلاف نظر هدایتی با مصطفوی، او نیز رفت تا این بار مجدداً دبیرکل فدراسیون فوتبال شود اما خبری دیر واکنش نشان دادند و با برگزاری سریع انتخابات محمد نبی که بحث رفتنش مطرح بود و برخی در پس گزینهای برای جانشینیاش در آن مقطع بودند، به واسطه طرح نام مصطفوی برای چهار سال ماندنی شد.

جانشین مصطفوی این بار برادر بزرگتر محمد حسن انصاریفرد بود که در رقابت با برخی اشخاص توانست کرسی مدیریت را از آن خود سازد. عباس انصاریفرد که تاکنون چندین بار این جایگاه را در اختیار داشته و هنوز خاطرات گذشته این باشگاه با وی پیرامون بحث دسته چکها از حافظه بلندمدت پیگیری کنندگان محو نشده بود، بار به پرسپولیس آمد و تلاش کرد تیمی که شرایط طبیعی نداشت را با آرامش همراه سازد و در کورس قهرمانی حفظ کند.

پایان عمر سرمربیگری افشین پیروانی و آغاز دوره سرمربیگری وینگادا که از همان ابتدا پیشبینی شد نتواند همچون اسلافش کاری از پیش ببرد، در دوره انصاری فرد جزو اصلیترین تصمیمات برای بهبود وضعیت تاکتیکی گرانترین (به زعم رسانهها) و پرستارهترین پرسپولیس سالهای اخیر بود اما این تصمیم نیز نتوانست چارهساز باشد. شکستهای پیاپی سرخها علیالخصوص در لیگ قهرمانان آسیا که آخرین فرصت برای درخشش این تیم پرهزینه بود و حذف از این میدان، آنچنان مردم را عصبانی و برخی مسئولان را دستپاچه کرد که تغییرات قریبالوقوع در این باشگاه دور از ذهن نباشد و استعفاء هدایتی که اختلافات جدی با انصاریفرد نیز داشت، بیش از پیش مسیر این تغییرات را هموار ساخته باشد.

به فاصله نه چندان طولانی از طرح شنیدههایی که خبر از رفتن انصاری فرد میداد، احمدینژاد در گفتوگویی کوتاه با سایت دولتی ایران، بر لزوم تغییر در این باشگاه و استفاده از پیشکسوتان تاکید کرد تا همگان چمش انتظار مشخص شدن از پنجمین مدیرعامل پرسپولیس در طول دولت نهم باشند.

روز گذشته یک سایت دولتی در نقدی تند برعلیه مدیرعامل پرسپولیس، تاکید کرد مهلت کوتاهی که برای ارائه کارآمدی انصاری‌فرد به وی داده شده بود به پایان رسیده و حالا که نتیجه چیزی نبوده که هواداران، کارشناسان و رسانه‌ها را مجاب کند او تا چندی دیگر برکنار خواهد شد اما تاکید کرد شاید هم پروسه برکناری «مدیر ناکارآمد» حداقل یک هفته دیگر به طول بیانجامد ولی چیزی که صحت دارد پایان کار عباس انصاری‌فرد در پرسپولیس است.

شب گذشته اما اخبار مطروحه از بازگشت حبیب کاشانی به پشت مدیرعاملی خبر میداد. کاشانی که میرفت تا در ستاد دیگری فعالیت داشته باشد، در آخرین دقایق یارگیری با احمدینژاد ماند تا حتی بحث حضورش به جای علیآبادی نیز مطرح شود اما همانگونه که پیشبینی میشد کاشانی تا انتهای طبق چهارم ساختمان سئول، صرفاَ برای ملاقاتهای شبانه با علیآبادی رفت تا مسیر بازشگتش با پرسپولیس در فصلی که مانعی برای قهرمانی این تیم وجود ندارد، هموار شود و او

در این میان در حالی که بنابر اخبار برخی سایتهای نزدیک به دولت، در ترکیب جدید محمد علیآبادی همچون استقلال که ریاست مجمع عمومی این باشگاه و جانشینی خود را به زریبافان واگذار کرد، ریاست مجمع و جانشینی خود در پرسپولیس را به علی سعیدلو واگذار خواهد نمود.

همچنین حسين هدايتي به عنوان رئیس هیات مدیره همچون حبيب كاشاني مدیرعامل جدید این باشگاه، مجدداً جایگاه خود را که در حال حاضر خالی باقی مانده، باز پس خواهد گرفت و مجيد فرخزادي به عنوان چهره نزدیک به هدایتی و محمد آخوندي به عنوان چهره ابقاء خواهند شد تا تنها محمد حسین نژادفلاح باشد که بحث رفتنش مطرح شود و آلترناتیوی به نام علی پروین برایش، به وجود آید.

با این حال باید منتظر بود و دید، آیا علی پروین که حمایتش از یکی از کاندیداها را تکذیب کرد و رایش را به نام احمدینژاد علنی کرد، به عنوان عضو مجهولی که هنوز نامش رسماً اعلام نشده، از پرسپولیس سردرخواهد آورد و آیا او که برای خروجش از پرسپولیس، یکی از همین پنج مدیرعامل هزینههای فراوانی پرداخت کرد، به دلایلی که اظهرمن الشمس است، به این مجموعه تزریق خواهد شد؟!

پروین با تمام محبوبیتی که قدری از آن در مسیر تصمیمات اشتباهش در چند سال اخیر لطمه دیده، روی آخرین فرصتهای خود سرمایهگذاری میکند و ته مانده اعتبارش را نزد افکار عمومی، در صورت دریافت حکم از علیآبادی، به پرسپولیس خواهد آورد اما اینکه با این تدبیر چه میزان پرسپولیس احیاء شود و ماموریت پروین جز آشتی هواداران با مدیران فعلی چه خواهد بود و دیگر اعضاء چه نقشی را برعهده خواهند داشت، مسئله نامعلومی است که در صورت صدور این احکام و آغاز نهمین دوره لیگ برتر فوتبال، مستمراً مشخص خواهد شد.

قطعاً شکست پرسپولیس با پروین در فصل آتی که چهرهای محبوب نزد سرخها است، چهره او را که بدان شکل از پرسپولیس رفت، در چند تیم کوچک در پی ساخت پرسپولیسی دیگر برآمد و در نهایت در استیل آذین تقریباً همه کاره هدایتی شد و ناکام ماند را بیش از این دستخوش آسیب قرار خواهد داد اما شاید به قولی او جز این اعتبار چیزی برای از دست دادن نداشته باشد و برای آزمودن شانس آخر خود، این اعتبار را به وسط کشیده است. با این حال آنچه مسلم است، تا آخرین لحظه امکان تغییرات و حتی رد کل ماجرا علیرغم تایید سایتهای دولتی و نزدیک به دولت وجود دارد و باید صبر کرد و دید هنگامی که در اتاق برای برگزاری معارفه مدیرعامل جدید پرسپولیس برگزار میشود، چه اشخاصی گرد و گرد میز نشستهاند و لبخند میزنند