خبرگزاری پرسپولیس : مهدی مهدوی كيا در دربي 75 و بعد از مدت‌ها يك 90 دقيقه كامل براي پرسپوليس بازي كرد.

قبل از آن البته چه در زمان دنيزلي و چه با آمدن مانوئل، مهدي هيچ‌گاه به نيمكت‌نشيني معترض نشده بود حتي او در چند ديدار فصل گذشته و اين فصل به خواسته سرمربي تيم از ليست 18 نفره هم بيرون ماند اما يك مصاحبه نيش‌دار يا با كنايه هم از او نديديم كه بخواهد از اين بيرون ماندن گله‌اي داشته باشد و تيم را به‌هم بريزد. مهدي از دربي به اين سو به تركيب فيكس پرسپوليس رسيد و بازوبند كاپيتاني را به بازو بست اما تنها فوتبال بازي كرد و كاري به حاشيه‌ها نداشت. تنها بازي كه او مصاحبه‌اي تند انجام داد در واكنش به حرف‌هاي علي پروين بود كه جايي گفته بود مهدوي‌كيا به درد پرسپوليس نمي‌خورد. راستي الان و با اين بازي‌هاي درخشان، پروين چه نظري درخصوص كيا دارد و آيا هنوز هم معتقد است او به درد پرسپوليس نمي‌خورد؟

***

مهدي يك كاپيتان واقعي بوده و هست. يك پرسپوليسي تمام عيار كه براي موفقيت تيمش همه كار مي‌كند. در تمام هفته‌هايي كه تيم مي‌باخت و بد نتيجه مي‌گرفت او همراه تيم بود. در شكست‌ها پشت تيم بود و همواره نكات مثبت را بولد مي‌كرد و روي اتفاقات خوب مي‌ايستاد. ضعف‌ها را قبول داشت اما منطقي حرف مي‌زد. حرفي نمي‌زد تا تيم را به‌هم بريزد و بدتر از ايني كند كه هست. در مصاحبه‌هايش آرامش خاصي وجود داشت و حتي با اينكه به ما روزنامه‌نگاران تيتر فوق‌العاده‌اي نمي‌داد اما حرف‌هايش براي پرسپوليسي جماعت مسكن بود؛ مسكن دردهايي كه مهدي ايمان داشت بالاخره مي‌توان دارويي برايش پيدا كرد و تنها برايش صبر داشت.
كيا از اتفاقات غيرقابل پيش‌بيني و بازگشت تيم‌هاي آلماني به كورس رقابت در فصول گذشته خبر مي‌داد و در حرف‌هايش آنقدر صلابت داشت كه باورش كنيم. مي‌دانيم كه هوادار پرسپوليس هم باورش مي‌كرد؛ شايد در روزهاي سخت او تنها بازيكني بود كه مي‌شد حرفش را به جان خريد و به گفته‌هايش اعتماد كرد.

***

كيا در پست غيرتخصصي هافبك دفاعي بازي كرد؛ از دربي تا پيكان، همه بازي‌ها را هم فيكس بود و در همه مسابقه‌ها- به غير از بازي با سپاهان كه آن بلا سرش آمده بود- اشتباهي نكرد. در پست غيرتخصصي و با 35 سال سن در جايي كه بايد بيشترين دوندگي را داشت بازيكن مفيدي بود وگرنه ژوزه كه به‌راحتي روي نام كريمي قلم قرمز كشيد براي 8-7 بازي متوالي از او در قلب تيمش بازي نمي‌گرفت. البته كيا ريزه‌كاري‌هاي هافبك دفاعي را نمي‌شناخت اما به لطف هوش بالا، بازيخواني و تجربه‌اش در ميانه ميدان مهره‌اي مفيد بود. اوج نمايش‌هاي كيا در مصاف با پيكان رقم خورد و آن پاس استثنايي‌اش كه منجر به گل چهارم سرخ‌ها شد. شايد كرنر و ضربه‌هاي ايستگاهي او كه منجر به گل مي‌شود را هم به اسم پاس گل ثبت كنيم- كه مي‌كنيم – اما اين پاس گل واقعي بود، هماني كه به احترام پاسورش بايد از جا بلند شد و به افتخارش كف زد. مهدي باانرژي فراوان با پاس بيرون پاي رونالدينيويي در آن واحد 2 نفر را روانه دروازه حريف كرده بود؛ اميرحسين فشنگچي و كريم انصاري‌فرد كه البته كريم توپ را قاپيد و جلو برد تا هت‌تريكش را كامل كند.

***

آمار مهدي آماري رويايي است؛ آنقدر كه سايت پرسپوليس بلافاصله بعد از بازي، كولاك كيا را با يك پيامك در تلفن‌هاي همراه مشتركان ثبت كند؛ مهدوي‌كيا با 3 گل و 4 پاس گل موثرترين بازيكن فصل جاري. شايد عجيب بود كه مهدي از روي سكو و نيمكت به زمين آمده، بازوبند كاپيتاني را بسته و هنوز نيم فصل نشده در پستي غير تخصصي عنوان موثرترين بازيكن فصل پرسپوليس را از آن خود كند اما واقعيت داشت و از مهدي زياد هم بعيد نبود. او هنوز همان فوتباليستي است كه توماس دال لجباز را متقاعد به استفاده از خود كرد و احتمالا حالا هر بار در جشن‌هاي باشگاه هامبورگ هر بار كه دال، مهدي را ببيند ياد سختكوشي‌هاي او مي‌افتد و اينكه چطور بازيكني با اين همه ناملايمات مي‌سازد و كاري مي‌كند تا مربي براي بازي دادن به او دست‌ها را به علامت تسليم بالا ببرد؟

البته كيا نيز مي‌دانست مانوئل ژوزه لجبازتر از توماس دال نبود. او نمونه‌هاي آلماني را ديده بود و البته حاشيه ساختن در چنين شرايطي برايش غريب به نظر مي‌رسيد. او راه درست را انتخاب كرد و جواب هم گرفت. حالا كيا موثرترين بازيكن پرسپوليس لقب گرفته؛ اتفاقي كه رسيدن به آن در 35 سالگي اصلا آسان نبود و بهتر است فوتباليست‌هاي جوان كاپيتان پرسپوليس را الگوي خود قرار دهند.

***

اينكه مهدوي‌كيا براي پرسپوليس حاشيه نمي‌سازد ناشي از پرسپوليسي بودن او است. مهدي يك پرسپوليسي تمام عيار است. كافي است به شادي‌هاي بعد از گلش نگاه كنيد؛ انگار كه دارد حرص مي‌خورد. انگار از همان لحظه مصمم شده براي گل بعدي و دلش نمي‌خواهد فرصت را از كف بدهد. انگار او بهتر از همه ما مي‌داند پتانسيل واقعي تيم پرسپوليس چقدر است و اين فاصله‌ها است كه اخم‌هاي او را باز نمي‌كند. اخم‌هاي او البته شمايل همان كاپيتاني را جلوي چشم مي‌آورد كه بقيه بايد با تاسي به او به خودشان بيايند، كه مي‌آيند. مهدي يك كاپيتان واقعي است و آن بازوبند زردرنگ پهن خيلي خوب به بازويش مي‌نشيند. خوب مي‌داند كي دخالت كند و كي سكوت. او خوب ياد گرفته چه حرفي را كجا بازگو كند و در مسائل مربوط به بازيكن تا كجا جلو برود. همه اين خصوصيات فوتباليست برجسته‌اي را جلوي چشم مي‌آورد كه حتي اگر پرسپوليس نتيجه نگيرد و ركوردهاي منفي را بشكند هواداران اين تيم به داشتن چنين بازيكني در تيم خود كه يك الگوي به تمام معنا است افتخار مي‌كنند.

***

در قضيه علي كريمي، بسياري قصد داشتند با رو در رو كردن اين دو بازيكن محبوب تا حدودي شخصيت مهدي را زير سوال ببرند اما هرگز موفق نشدند. اين عده خيال مي‌كردند كيا از اخراج كريمي خوشحال است اما او نخستين نفري بود كه براي بازگرداندن شماره 8 پا پيش گذاشت. بعد از آن نيز مهدي بارها در مصاحبه‌هايش ابراز اميدواري كرد كه مشكل كريمي و مانوئل هر چه سريع‌تر حل شود و علي به تيم بازگردد. موضع او در اين قضيه شفاف بود اما او دوست داشت همه چيز به شكل منطقي و درستش جلو برود. او دوست نداشت خود را كاسه داغ‌تر از آش نشان دهد.
مهدي از اين مساله هم سربلند بيرون آمد و حالا هيچ انگي نمي‌توان به او زد. اين روزها هر چه از مهدوي‌كيا گفته مي‌شود بررسي اتفاقات خوبي است كه در پرسپوليس با حضور او رقم خورده، درست مثل اين 17-16 سال كه از آمدنش به پرسپوليس، رفتنش به آلمان و بازگشتش به خانه گفته و شنيده مي‌شد.

محمد قراگزلو